آخرین فرصت‌ها برای وزارت‌خانه‌ی میراث فرهنگی

بافت تاریخی شهرهای ایران در فرآیندی قهقرایی، با وجود برخورداری بالقوه از پتانسیل توسعه‌ی فرهنگی - اقتصادی و با وجود عناصر ارزشمند میراثی و حفظ سنت‌های دیرینه‌ی شهری، در مسیر تخریب روزافزون قرار گرفته‌اند و استفاده‌ی بهینه از این داشته‌ها و ثروت‌ها و موهبت‌های فرهنگیِ ملی می‌رود که به آرزویی دست‌نیافتنی بدل شود.

علیرضا افشاری: در طول چند دهه‌ی اخیر، با اعمال سیاست‌هایی نادرست، بافت‌های تاریخی تحرک و نشاط گذشته‌ی خود را از دست داده‌اند و‌ محیط نامناسب و کم‌رونقی برای ساکنان شده‌اند. در این میان، بازیگران و سوداگران املاک، که گاه خود بر اریکه‌ی قدرت تکیه زده‌اند یا با مسؤولان در ارتباطند، با مداخله‌های نسجنیده، هم‌سو با سیاست‌های یادشده و عدم تخصیص امکانات و بودجه به این وضعیت دامن زده و بهای گزافی را برای زندگی در بافت‌ها فراهم کرده‌اند. آنان بدون ارائه‌ی راهکاری مؤثر برای تجدید حیات اجتماعی و کالبدی در بافت‌های تاریخی و بازآفرینی و مرمت و احیای بافت‌ها، سعی در القای وضعیت بافت فرسوده در این گستره‌های ارزشمند تاریخی را دارند و در توسعه‌ی نامتوازن گاه با بهانه‌هایی دینی، که هم‌سو با ارزش‌های حکومت است، با تخریب و تجمیع ملک‌ها نه به دنبال اعتلای دین و نمادهایش، که صدالبته افزون‌طلبی آن هم مضر است، به دنبال ساخت برج‌ها و مرکزهای خرید و دست یافتن به سودهای کلان هستند.

از جمله بافت‌هایی که آماج انواع طرح‌های تهاجمیِ این‌چنینی شده بافت تاریخی شیراز است، که البته مدعی آن فقط یک سازمان مشخص است؛ بافتی که به جای ارتقای نقش عناصر ارزشمند تاریخی – فرهنگی – مذهبی‌اش و گسترش اقتصادِ مردمیِ گردشگری در آن به بهانه‌های مختلف تکه‌تکه شده، و عجیب آن که در طول این سال‌ها با وجود مخالفت کارشناسان مستقل، فعالان میراث فرهنگی و حتا اعتراض‌های مردمی، سوداگران هیچ فرصتی را برای دست‌یابی به سودای سیری‌ناپذیر خود از دست ندادند.

اما آنچه در این میان بیش و پیش از همه مایه‌ی تأسف است حذف خواست کارشناسان در ساختار وزارت میراث فرهنگی است؛ وزارتخانه‌ای که خود باید متولی حفظ بافت‌های تاریخی باشد کار را به دست کسانی سپرده که نام نیکی در حوزه‌ی میراث‌ فرهنگی ندارند و حتا برخی خود جزوِ تخریب‌گران دیروز این بافت بوده‌اند! امروز‌ در‌ حالی همگان درخواست ثبت ملی بافت تاریخی شیراز را دارند که انگشت حیرت بر دهان می‌گیرند که مگر می‌شود بافت تاریخی شیرازی که حامل انبوهی از ارزش‌های تاریخی – فرهنگی – هنری در طول قرن‌ها بوده‌؛ شیرازی که از دوره‌ی صفاریان پایتخت بوده و در  دوره‌ی زندیه شهره‌ی آفاق؛ شیرازی که از دوره‌ی ایلخانی، زندیه و قاجار و پهلوی آثاری در دل بافت تاریخی‌اش است، چگونه هنوز ثبت ملی نشده است؟! آن‌ها نه خواهان ثبت ملی که فراتر از آن خواهان ثبت جهانی این دُرّ گران‌بها هستند.

در این میان، سکوت وزارتخانه‌ی میراث‌ فرهنگی در برابر خواست کارشناسان و دانشگاهیان و میراثیان و مطالبات مردمی بسی جای پرسش دارد. آنها به جای پی‌گیری مطالبات برای ثبت بافت تاریخی شیراز و بسترسازی برای ثبت جهانی آن و پی‌گیریِ ترکِ فعل‌های وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری‌ها در خصوص قانون حمایت از مرمت و احیای بافت‌های تاریخی ـ فرهنگی و مطالبه‌ی «طرح ویژه» بافت‌های تاریخی، گویا به نفع سوداگران، سکوت کرده‌اند. در طول این مدت نه از دفتر ثبت ملی آثار تاریخی، نه دفتر محوطه‌ها، بناها و بافت‌ها، نه امور پایگاه‌ها، نه پژوهشگاه میراث فرهنگی، نه اداره کل میراث فرهنگی فارس هیچ واکنشی نسبت به خواست ثبت ملی بافت تاریخی شیراز وجود نداشته است. تلخ‌تر از زهر آن که نماینده‌ی مردم شیراز و استاندار فارس سرانجام متوجه عمق فاجعه شده و آگاهی‌شان درباره‌ی فاجعه‌ی ملی پیش رو از وزارت‌خانه پیشی گرفته و خود در صف مطالبات مردمی و کارشناسی ایستاده‌اند و خواستار ثبت ملی بافت تاریخی شیراز هستند.

دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران، به نمایندگیِ بخشی از مردم و کنشگران فرهنگ‌دوست، خواهان ثبت ملی هرچه سریع‌تر بافت تاریخی شیراز با نگاه کارشناسی است و تعلل در این خصوص را غیر قابل توجیه و خسارت‌بار و به نفع سوداگران دانسته و از وزارتخانه‌ای، که ما وزارتخانه‌اش کردیم، دعوت می‌کند به بازاندیشی و بازبینیِ سیاست‌هایی که در قبال این بافت اجرا شده و حذف کارشناس‌نماهایی که در طول سالیان اهمال کرده‌ و با سکوت و وعده و وعید به این بافت و مردمش خیانت کرده‌اند. این بازاندیشی بی‌تردید در ترمیم چهره‌ی مدیریتی میراث نیز می‌تواند مؤثر باشد.

از نمایندگان مجلس و دستگاه‌های نظارتی نیز خواهانیم پی‌گیر این خواست بدنه‌ی کارشناسی و مطالبات مردمی، هم‌چنین ترک فعل‌های دستگاه‌های مختلف در خصوص قانون حمایت از مرمت و احیای بافت‌های تاریخی ـ  فرهنگی باشند.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

The Instagram Access Token is expired, Go to the Theme options page > Integrations, to to refresh it.
دکمه بازگشت به بالا