پول بده رییس جمهور شو!
انتخابات ۱۴۰۰ به روزشمار خود رسیده و از فضای پرشور با جیغهای بنفش و سبز دورههای گذشته، این دور خبری نیست، اما کار تبلیغات ادامه دارد و اسکناسهای تبلیغاتی در ستادها در حال پرداخت است. در این گزارش با نگاهی به صنعت تبلیغات در انتخابات، هزینههای تبلیغاتی کاندیداها در فضای مجازی بررسی شده است.
اقتصاد۲۴-مرضیه امیری: برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امسال در حالی در جریان است که به دلیل شیوع کرونا و مصوبههای ستاد ملی کرونا، کاندیداها برای برگزاری میتینگها و سفرهای استانی به سنت هر دوره، با محدودیتهایی مواجه هستند. اما این محدودیتها در عمل باعث نشده از هزینههای تبلیغاتی آنها که سودای رییس دولت شدن را دارند، کاسته شود بلکه پولها به سمت میدانهای دیگری سرازیر شده است. در این دور از انتخابات، فضای مجازی بیش از هر دوره دیگری تبدیل به محملی برای کسب رای و تبلیغ شده و بیراه نیست که همه کاندیداها چه آنها که تا به حال حرفی راجع به فضای مجازی نزده بودند و چه آنها که آن را معضلی میدانستند و فیلترینگ را تنها چاره برای شکست این معضل میدانستند، همگی داعیهدار حمایت و احترام به فضای مجازی شدهاند. در این گزارش در گفتگو با منابع مطلع و آمارگیری از تعرفههای تبلیغاتی در فضای مجازی، بررسی کردیم کاندیداها در دنیای اینترنت چقدر پول خرج میکنند تا رییس جمهور شوند.
روشهای تبلیغات در فضای مجازی
سه پلتفرم اینستاگرام، تلگرام و توییتر این روزها میدان صفشکنی کاندیداها شده و روزانه میتوان محتوایی در این سه پلتفرم دید که موضوعش انتخابات است و محتوایش تبلیغ و تمجید از یک کاندیدا و نقد کاندیداهای دیگر. کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ در اظهارنظراتشان تلاش بسیاری کردهاند بگویند هیچ هزینه تبلیغاتی ندارند و هرچه هست، خودجوش است، اما شواهد و واقعیت نشان از فعال بودن کمپینهای تبلیغاتی با هزینههای بسیار در فضای مجازی دارد.
در حوزه تلگرام و اینستاگرام هزینههای تبلیغی ناظر بر دو مدل است، یک مدل بازدیدی است و مدل دیگر تعرفهای. در مدل بازدیدی مهم نیست که در چه کانال و گروه تلگرامی شما آن محتوا را میبینید، مهم این است که آن محتوای مشخص چقدر بازدید داشته است. در روش تعرفه ای، ولی مکان انتشار محتوا مهم است و سفارش دهنده تبلیغ مشخص میکند که محتوای موردنظرش در کدام کانالها و صفحات باید منتشر شود.
همین دو مدل در انتخابات هم جریان دارد، اما تفاوتهایی نسبت به قبل داشته؛ هزینههای تبلیغاتی در اینستاگرام و تلگرام حداقل دو برابر بیشتر از قبل شده است. ضمن اینکه برخی از کاندیداها برخی کانالهای تلگرامی را تا پایان انتخابات کنترانتی خریدهاند.
هزینه تبلیغات انتخاباتی در فضای مجازی چقدر است؟
در حال حاضر و در روزهای انتخابات، تعرفه هر عدد بازدید برای محتوای مطابق مدل اول (تعداد بازدید بدون مشخص کردن منبع و به صورت رندم) ده تومان است و در مدل تعرفهای (تعداد بازدید با منبع از قبل مشخص شده) بین ۴۰ تا ۴۵ تومان است.
یعنی اگر یک محتوای سفارشی انتخاباتی چهار میلیون بازدید (هدفی که اکثر کمپینهای انتخاباتی هرکدام از کاندیداها دنبال میکنند) را هدفگذاری کرده باشد، ستاد انتخابانتی باید ۴۰ میلیون تومان پول بابت آن بدهد. حالا اگر همین محتوا از کانال و صفحات موردنظر سفارش دهنده منتشر شود، هزینه آن ۱۶۰ میلیون تومان است. خلاصه بخواهیم همه این اعداد و ارقام را تخمین بزنیم، اگر از یک کاندیدا روزی دو محتوا در تلگرام وایرال شود (با حدود ۴ میلیون بازدید)، یعنی ۸۰ میلیون تومان روزانه خرج برداشته و اگر دو محتوای وایرال در کانالهای تلگرامی مشخص شده پربازدید را هم لحاظ کنیم، برای آن هم کاندیدا روزی ۳۲۰ میلیون تومان خرج کرده است.
در مجموع در ده روز مانده به انتخابات هزینه چهار محتوای تبلیغاتی روزانه با بازدید ۴ میلیون عددی یک کاندیدا ۴ میلیارد تومان است؛ این عدد یعنی حداقلیترین هزینه تبلیغاتی کاندیداها در تلگرام.
سازوکار انجام این تبلیغات هم یا به صورت فردی و توسط ادمینهاست یا شرکتهای توزیع کننده محتوا به صورت واسطه این فرایند را انجام میدهند. شرکتهای توزیع کننده دو دسته هستند، یک دسته از شرکتهای توزیع کننده خودشان کانال خبری دارند، مانند کانال تلگرامی خبر فوری، و به اضافه دهها کانال تلگرامی دیگری که زیرمجموعه خود دارند. اما یک سری شرکتهای دیگری نیز هستند که با کانالهای تلگرامی پربازدید در ارتباط بوده و این شرکتها در واقع واسطه بین ستاد انتخاباتی و کانال تلگرامی هستند که درصدی از پول تبلیغ را به عنوان حق الزحمه واسطهگری برمیدارند.
اما ماجرا متفاوت است و اصولا مکانیزمهای وایرالی تلگرام و اینستاگرام در این شبکه اجتماعی قابل انجام نیست. در تویتتر جای شرکتها و واسطهها را به اصطلاح سرتیم باندهای توییتری پر میکند.
در توییتر و در روزهای انتخاباتی این باندهای توییتری هستند که کار تبلیغات را انجام میدهند، اما نه به صورت آشکار بلکه به شکلی که «خودجوش» به نظر برسد.
هر باند توییتری به اصطلاح یک سرتیم دارد که آن سرتیم در واقع واسطه بین ستادهای انتخاباتی و سلبریتیهای توییتری است و خود سرتیم ممکن است کاربر شناخته شدهای در عرصه توییتر نباشد. هر کدام از افراد تیم هم چندین اکانت فیک یا مستعار دارند و با صف کردن همه آنها یک توییت و محتوا را وایرال میکنند.
باز هم اینجا ما حق انتشار نامی از هیچ کدام از این کاربران و تیمهای توییتری تبلیغی برای انتخابات نداریم، اما کسانی که در شبکه اجتماعی توییتر فعال هستند، احتمالا شاهد چرخش برخی سلبریتیهای توییتر به سمت حمایت یک کاندیدا و علیه کاندیدای دیگری در روزهای انتخابات هستند. این چرخشها هر چه باشد، کمترین نسبتی با خودجوشی دارد.
هزینههای تبلیغاتی در توییتر به مراتب گرانتر از هزینههای تلگرام و اینستاگرام است. در حال حاضر یک تیم ۱۰ نفره توییتری که تحت فرمان یک سرتیم توییتی با موضوعی مشترک؛ حمایت و تبلیغ از یک کاندیدا مینویسند و توییت یکدیگر را به نوعی به اصطلاح پروموت (ترویج) میکنند، در مجموع روزهای منتهی به برگزاری انتخابات یک میلیاردتومان است؛ یعنی به ازای هر عضو تیم صدمیلیون تومان برای هر نفر به ازای یک توییت. البته که این بستگی به کرم و عدالت سرتیم دارد که نخواهد سهم بیشتر بودجه را برای خود برداشت کند و پول دریافتی از ستاد را به صورت برابری میان تیم ده نفره تقسیم کند.
به عبارت دیگر هر عضو از تیم توییتری، به ازای هر توییت روزانه، مبلغی به طور میانگین بین یک تا یک و نیم میلیون تومان دریافت میکند. حالا در این مسیر مبالغ کمتر و بیشتری وجود دارد که بیش از هر چیز به تعداد دنبال کننده ها، لایکها و ریتوییتها بستگی دارد.
با این وجود، به گفته مطلعان از هزینههای ستادهای کاندیداها، خطای رایجی وجود دارد که این طور تلقی میشود که حجم بیشتر هزینههای تبلیغاتی این دور انتخابات مربوط به فضای مجازی است. در صورتی که همواره در تمامی دورههای انتخابات ریاست جمهوری بیشترین هزینه کاندیدا نه در هزینههای قبل از رییس جمهورشدن بلکه هزینههای پساانتخابات است. هر کدام از کاندیداها در قبل از انتخابات برای جمعآوری رای به افراد ذی نفوذ وعدههایی میدهند که بعد از رئیس جمهورشدن باید آنها را اجابت کنند، از جمله وعده استاندارشدن به افرادی در استانهای مختلف.
ضمن اینکه در حال حاضر کمپینهای برخی از کاندیدا از جمله ابراهیم رئیسی در روشهای تبلیغی دیگر از جمله بلیبورد و بنر در سطح شهر فعال است. حق تعرفه بیلیورد در کلان شهرها و در مکانهای پرتردد به طور میانگین ۱۰۰ میلیون تومان است و رقم کمتر یا بیشتر آن هم به تعداد روزها و مکان اتصال بنر و بیلبورد ربط دارد.
با تمامی این اوصاف، اما در این دوره پرخرجترین هزینه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در سازمان صداوسیما در جریان است که اتفاقا مستقیما از محل بیت المال هزینه آن دریافت میشود و برای کاندیداها رایگان از آب درمی آید.
تبلیغات در صداوسیما از کیسه بیت المال
این دوره با دستور ستاد ملی کرونا برای جلوگیری از تجمعات، صداوسیما مدت زمان برنامههای انتخابات را به ۱۱۰۰ دقیقه افزایش داد. این نکته را باید توجه کرد که امسال بیشترین سهم بودجه فصل رسانه در قانون بودجه ۱۴۰۰ مربوط به سازمان صدا و سیما با سهم ۸۳.۶۷ درصد از کل بودجه فصل رسانه بود و مجموع بودجه صدا وسیما با رشد ۲۴ درصدی به مبلغ ۲,۸۳۵ میلیارد تومان رسید. اما در کنار این بودجه، سهمهای دیگری نیز برای صدا وسیما امسال درنظر گرفته شد. مجلس در همان افزایش بودجهای که به «دستکاری بودجه» معروف شد، برای کمک به فعالان فضای مجازی سازمان صداوسیما اعتبار هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی منظور کرد.
در کنار هزینههای انتخاباتی که صرف سازمان صداوسیما شده و مستقیما از محل بیت المال و خزانه انجام شده، سوال همیشگی درباره هزینههای انتخابات این بوده که منشا پولهای خرج شده در روزهای انتخابات کجاست؟ پاسخ به این سوال در نبود نهادهای ناظر همواره برای رسانهها و مطلعان طرح اتهام جدی علیه کاندیدا بوده و هیچ شفافیتی درباره آن وجود نداشته است اما از آنچه تاکنون مشخص شده، کاندیداها از سه محل منابع شخصی، درآمد به دست آمده در پستهایی که تاکنون داشتند و سرمایهگذاری افراد دیگر روی آن کاندیدا، هزینههای انتخاباتی خود را تامین میکنند. به عنوان مثال یکی از منابع همیشگی که در هزینههای انتخاباتی عنوان میشود، این است که کاندیدا از برخی کارخانههای دولتی پول دریافت میکنند یا خودروسازان دولتی همواره یکی از منابع تامین هزینههای انتخاباتی هستند.
پیش تر، عباس سلیمی نمین از چهرههای سیاسی اصولگرا نسبت به نفوذ پولهای کثیف به انتخابات ۱۴۰۰ هشدار داده و تاکید کرده از وظایف مهم قوه قضائیه این است گزارشی به مردم دهد مبنی بر اینکه فلان جریان از پولهای کثیف استفاده کرده یا فلان حزب از باندهای قدرت پول دریافت کرده است.
در مقابل عبدالناصر همتی هم گفته «پول کثیف در ستادهای نامزدها در حال گردش است. منشاء حجم عظیم بنر و پوستر و سفر میلیاردی با اجاره هواپیمای اختصاصی همین پولهاست.»
همواره در ایام انتخابات بحثهایی درباره منابع مالی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود؛ بحثهایی که برخی ناشی از فرصتسازی تیم رقیب است و برخی دیگر واقعیتهایی است که در دالان تاریک باقی میماند؛ به طور مثال بابک زنجانی پس از دستگیری ادعا کرد که به ستاد انتخاباتی روحانی کمکهای گزافی کرده؛ محسنیاژهای در نشست خبری اردیبهشت ۹۶ درباره این موضوع گفت: «اینکه متهم حرفی بزند تا اینکه آن حرف ثابت بشود فرق دارد؛ ایشان در گذشته نیز حرفهایی زدهاند، ولی ادعای او در حال تحقیق است.» با این حال در نهایت هیچ گزارشی به عنوان نتایج تحقیقات در جهت رد یا تایید ادعای زنجانی از سوی قوه قضائیه اعلام نشد. در انتخابات سال ۹۶ نیز مسئول ستاد هر یک از نامزدها در مصاحبهای که با روزنامهی جامجم داشتند وعده دادند که هزینههای انتخاباتی خود را تا پایان انتخابات مشخص کنند، اما بسیاری از آنان از انجام این کار سر باز زدند.
به نظر میرسد این دور از انتخابات هم در بر همان پاشنه میچرخد و همچنان منابع تامین مالی هزینههای انتخاباتی رازمگویی میان کاندیداها و وابستگان آنها باقی خواهد ماند.
انتهای پیام