ادعای مالکیت جزایر سه گانه این بار با حمایت دومین قدرت اقتصادی جهان!

در سایه‌‏ بیانیه‌‏ مشترک چین و کشورهای عربی خلیج‌‏فارس

حسین قنواتی: پس از سفر رییس‏ جمهور چین به کشورهای منطقه منهای ایران و صدور بیانیه‏‌ی مشترک مبنی بر عدم دخالت ایران در کشورهای منطقه و تکرار اشاره به مالکیت جزایر سه‌‏گانه‏‌ی ایرانی، آن‏چه مورد توجه قرار گرفت؛ تنها این تحلیل بود که چین دیگر از ایران حمایت نمی‏‌کند و کشورهای شورای همکاری خلیج‌‏فارس و در صدر آن عربستان را به عنوان شریک استراتژیک جایگزین تهران کرده است.

از شیوه‏‌های رایج کاربرد رسانه‌‏ها برای جهت‏‌دهی مطلوب به افکار عمومی، یکی همین رویکرد است که خبر و گزارش‌‌‏ها را به نحوی تولید و منتشر کنند که ابعاد دیگر و گاه مهم دیگری زیر سایه‏‌ی تیتر بزرگ نادیده بماند… رویدادها را به روش تجریدی و در قالبی دل‏خواه برنامه‌‏ریزی کنند تا اتفاق‏‌هایی که می‌‏توانند مرتبط باشند را از نظر دور نگه‏داشته تا مورد تحلیل و توجه قرار نگیرند. متأسفانه همین رویکرد در مورد رسانه‌‏های منطقه‌‏ای و داخلی که الگوها را از همان رسانه‏‌های بزرگ غربی می‌‏گیرند، صادق است و تنها به طور شتاب‏زده تلاش می‌‏کنند تا بدلی دال بر همان تیتر بزرگ فریبنده فراهم کنند!

مضمون تیترهای بزرگ: «چین ایران را تنها گذاشت» و «چین رقبای نفتی و اقتصادی ایران را جایگزین تجاری و استراتژیک خود کرد» و…
مضمون تلاش‌‏های رسانه‏‌ای داخلی برای پاسخ و کوچک کردن این نشست‌‏ها و بیانیه‏‌ی مشترک: «چین تنها یک اشتباه استراتژیک کرده» و…

در این میان همان الگوی تکرار شونده‌‏ی رایج رسانه‌‏ها، خود سبب می‌‏شود که ابعاد دیگر رویداد مورد توجه قرار نگیرد. از چند مورد مهمی که می‌‏تواند مورد موشکافی قرار گیرد و اثر‏های پسین این رویداد را مورد مطالعه قرار دهد؛ یکی همین تکرار ادعای امارات‏‌متحده‌‏ی عربی بر مالکیت سه جزیره‌‏ی تنب‌ ‏بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی است… که از قضا اگر دقت شود، هر بار در مو‌اقع خاصی این ادعا تکرار می‏‌شود که آن هم قابل بررسی است.

درج ادعای مالکیت سه‌‏جزیره‌‏ی خلیج‌‏فارس در بیانیه‏‌ی مشترک عربستان و شورای کشورهای عربی و چین
؛ اماراتِ متحده‏ی عربی هم‏سو با تجارت، قصد دارد با سرمایه‌‏گذاری بر توریسم، به عنوان کشوری پُر جاذبه که تلاش می‏‌کند «ترین»‏های بیش‏تری در خود جای دهد، سی‎‏صد و بیست‏‌وپنج جزیره‏‌ی مصنوعی بسازد که سی‏صد جزیره متعلق به دوبی خواهد بود.

سالیان زیادی است که این سیاست به ظاهر گردشگری اعلام و از سوی این کشور دنبال شده است. این رویکرد با توجه به دلیل‏های بسیاری باید مورد دقت و تردید قرار می‌‏گرفت، اما گویا در زمان خود مسوولین سیاسی و خارجه‌‏ کشورمان نیز مانند شرکت‌‏های گردشگری و مسافران ایرانی در افسون همان شگفتی‏ها از بلندترین برج‏‌ها و بزرگ‏ترین آواریوم‌‏ها تا هتل‏‌ها و موزه‌‏ها قرار گرفتند و موضوع را چندان قابل بررسی ندیده و بل‏که خودی‏‌هایی را نیز دور از هیاهو با تأسیس شرکت تجاری و بازرگانی و زندگی آرام به دوبی فرستادند.

از آن‏جا که موضوع ادعای گاه ‏و بی‏‌گاه بر سه‏‌جزیره‏‌ی ایرانی خلیج‌‏فارس و جزیره‌‏سازی امارات‏‌متحده را در درنگ‌‏ها و موقعیت‌‏های حساس دنبال کرده‌‏ام، معدود واکنش‏‌هایی را که پیرامون آن از منظر محیط‏ زیستی و نه دیپلماتیک انجام شده را می‏آورم.

آقای محمدجعفر سادات‏‌موسوی، نماینده‏‌ دوره‌‏ هفتم مجلس و عضو فراکسیون محیط ‏زیست، در نام‌ه‏ای به دبیرکل سازمان‏ ملل به پروژه‏ ساخت جزایر مصنوعی امارات‏ متحده و اثرات محیط‏ زیستی آن اشاره و در مورد آن اعتراض کرد.

وی پس از گذشت چند ماه از تحویل نامه به وزارت خارجه در سال هشتادوپنج گفت: «وزارت خارجه هنوز نامه را به سازمان‏ ملل ارسال نکرده و استدلال این وزارت‏خانه برای ارسال نکردن این نامه این است که “در نامه اشکالات املایی وجود داشته و نشانی سازمان ‏ملل نیز به طور کامل در آن درج نشده است” و…»

همان زمان واکنش دکتر نبوی، مدیر کل دفتر محیط ‏زیست دریایی سازمان محیط زیست این بود که در مصاحبه با ایسنا گفت: «بر اساس کنوانسیون حقوق دریاها، کشورها می‌‏توانند در آب‏‌های سرزمینی خود، در صورتی که تردد کشتی‏‌ها و سرویس‏‌های دریایی خللی ایجاد نکند و مشکلات محیط‏ زیستی وارد نکند و ارزیابی زیست ‏محیطی داشته باشد، تغییرات به وجود بیاورند».

وی هم‏چنین با اشاره به ساخت جزایر مصنوعی نخل در آن زمان ادامه داد: «سازمان محیط زیست از هماهنگ‏ کننده‏ی دایمی [برنامه‏‌ی حفاظت از محیط ‏زیست خلیج‌‏فارس و دریای عمان] خواسته تا گزارش ارزیابی این پروژه را از کشور امارات دریافت کند و پیگیری این امر در حال انجام است».

اگر چه انتظار دریافت گزارش ارزیابی زیست‏ محیطی از خود کشور امارات، خود از آن شگفتی‌‏های ماجرا است، اما پس از این‏ واکنش‌‏ها تا جایی که به یاد داریم، چندان واکنشی دیپلماتیک، عمل‏گرا و جدی جز چند اعلام موضع رسمی از وزرا یا سخن‏گویان وزارت خارجه صورت نگرفت. با این‏ حال تکرار این ادعا برای چندمین بار و هر بار در موقعیت‌‏هایی خاص از شرایط داخلی و بین‏‌المللی کشورمان، آن هم به پشتوانه‏ دومین کشور قدرتمند جهان و نزدیک به منطقه؛ نه تنها از نظر زیست‏ محیطی بل‏که در ابعاد سیاسی و استراتژیکی، بسیار مهم است!

مرزها و سرحد سرزمینی کشورها

همه‏‌ی این موارد که حساسیت قابل ملاحظه‌‏ای را تا کنون برانگیخته نکرده و اقدام امارات در حد ساخت چند جزیره‏ تفریحی تلقی شده است. هر چند در این مکان‏‌های ظاهرن تفریحی خط ‏آهن و سکونت‏گ‌اه و امکانات گردش‏گری نیز احداث شده و پیوسته در حال ایجاد است، اما پرسش مهم‏تر اینکه این مجموعه جزیره‏‌ها با چه مساحتی و دقیقاً در چه نقطه‏ جغرافیایی از خلیج ‏فارس ساخته می‏‌شوند؟!

اگر این ساخت‏ و سازها در «محدوده» آب‌‏های ساحلی باشد، می‏‌توان پی‏گیری آن را در حد همان نگرانی‏‌های زیست ‏محیطی محدود دانست. اما اگر ساخت این جزایر در چند مایلی مرز و محدوده‏ آب‏‌های سرزمینی باشد، آن‏گاه مسأله حساسیت برانگیزتر از همین به سادگی است!

ساختن جزایری در فاصله‏‌ای دورتر از ساحل امارات‏ متحده‏ عربی و مسکونی کردن آن‏ها، می‌‏تواند در آینده بهانه‌‏ای برای طرح ادعاهای دیگر در زمینه‏‌های سیاسی و اقتصادی شود.

دکتر پیروز مجتهدزاده، در کتاب «کشورها و مرزها در منطقه‏ ژئوپلتیک خلی ج‏فارس» رویه‏‌ی ۶۶ / موسسه‏ چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تعریفی از دو واژه‏ “مرز” و “سرحد” به نقل از کریستف در سال ۱۹۵۹ ارایه می‏‌کند. در حالی که مرز، خط مشخص ‏کننده‏ جدایی دو کشور است؛ در این تعریف سرحد از مفهوم حدِ جلو مانند تیزه یا نوک نیزه به معنای حد نهایی و انتهایی تمدنی شمرده می‌‏شود.

اگر به مبنای ادعای واهی امارات در مورد جزیره‌‏های تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی دقت شود، در واقع اهمیت توسعه‏ سرحد از طریق طرح جزیره‏ سازی نیز بیش‏تر نمایان می‏‌شود.

توافق [و نه موافقت‏نامه] در آذر ماه سال ۱۳۵۰ میان تهران و شارجه بر سر تجدید حاکمیت ایران بر بخش‌‏های استراتژیک جزیره‏ ابوموسی، مقرر بر ۱۲ مایل آب‏‌های ساحلی ایران در مورد این جزیره به اجرا در آمد. اجرای این مقررات حدود ساحلی ابوموسی را تا سرحد تداخل با آب‌‏های کرانه‏ای “ام القوین” گسترش داد. یعنی تا محلی که شرکت نفت اکسیدنتال با دریافت امتیاز استخراج، در این منطقه در حال اکتشاف نفت بود. شرکت یاد شده فعالیت را ملغی کرد تا این که ایران راه ‏حلی بر اساس تعیین منصف در منطقه تداخل پیشنهاد کرد. (از همان کتاب / رویه‏ی ۹۹)

امتیازدهی ایران در آن زمان، اساس وسوسه‏‌ی شیخ‌‏های امارات ‏متحده شد تا ادعاهایی را در مورد تنب ‏ها و ابوموسی مطرح کنند. از مباحث استراتژیک، نظامی، اقتصادی و سیاسی که بگذریم؛ اگر امارات بتواند به هر نحو [از جمله امتیاز دادن به قدرت‏‌های اقتصادی و رسانه‏‌ای جهان] ادعای خود را بر این جزایر به کرسی بنشاند، از ساحل کنونی خود تا ۱۲ مایل به سوی شمال و ۱۲ مایل دریایی به طرف سرزمین اصلی خود را قلمروی خود خواهد دانست و حق برداشت منابع طبیعی آن را (نفت-گاز- ماهی‏گیری و حق کشتی‏رانی) را از آن خود خواهد دانست.

همین جا در پرانتز، سپردن امتیاز بهره‏‌برداری از منابع طبیعی خلیج‏‌فارس با منع صیادان سنتی جنوب ایران و واگذاری‌‏های پروژه‌‏های نفتی به ویژه در خوزستان با خشک ‏کردن هورالعظیم که منجر به گردوغبار ورای تصور در شهرهای خوزستان و مهاجرت فراوان از این استان شد را می‏‌توان یادآوری کرد.

آیا چین نمی‏‌تواند و نمی‏‌خواهد حالا در توافق با امارات به این دست‏آوردها برسد که بر ادعاهای مرزی و سرحدی شارجه در بیانیه‌‏ رسمی صحه می‌‏گذارد؟
مهم‏تر از آن حاکمیت سیاسی و نظامی امارات بر تنگه‏ هرمز و مسیر ورودی و خروجی خلیج ‏فارس است. نقشه‏ خلیج ‏فارس نشان می‌‏دهد که شمالی ‏ترین نقطه از کشور امارات‏ متحده تقریباً روبه‏‌روی تنب بزرگ واقع است. اگر جزیره‏‌سازی‌‏های امارات در سرحد ساحلی این نقطه باشد، آیا شارجه مدعی مرزهای دریایی جدیدی در شمال آن نخواهد شد؟ و اگر چنین شود، آیا میزان عمق استراتژیک ایران در غرب تنگه‏ هرمز به چه میزان کم خواهد شد؟

میان ایران و امارات‏ متحده‏ عربی هنوز مرزهای دریایی مشخص و قطعی وجود ندارد. البته این منطقه به کلی نظام پذیرفته شده‌‏ای نداد و به همین دلیل نه تنها میان ایران و امارات، بل‏که بین کشورهای عربی واقع در سواحل غربی و جنوبی خلیج‌‏فارس نیز اختلاف‏‌هایی وجود دارد.

هنوز آگاهی ما از برنامه‏‌های جزیره‏ سازی امارات اندک است. شاید به واقع هدف حاکمان امارات همان تعدادی جزیره‏ کوچک تفریحی باشد، اما با توجه به گام‏‌های آهسته و به هنگامی که به نظر می‏‌رسد؛ تا زمانی که بی‏‌خطر بودن این تصور از ۳۲۵ جزیره با وجود سکونت و نیروی انتظامی و نظامی زیر حاکمیت سیاسی شارجه ثابت نشود، باید تردید داشت!

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

The Instagram Access Token is expired, Go to the Theme options page > Integrations, to to refresh it.
دکمه بازگشت به بالا