بهزیستی را به دست اهلان بسپارید!
نامه رسیده از خانواده بهزیستی:
جناب آقای دکتر شریعتمداری
وزیر محترم تعاون کار و رفاه اجتماعی
با سلام و احترام
ضمن آرزوی سلامت حضرتعالی نظر به اینکه مسئولیت خطیر و پر اهمیت وزارت نقش بسیار تعیین کننده‌ای در اعتلای اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارد از جمله مهمترین وزارتخانه‌های در حال حاضر کشور وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی می‌باشد.
اکثر افراد تحت پوشش این وزارتخانه مهم اکثرا از افراد ضعیف جامعه کارگران و معلولین و زنان سرپرست خانوار می‌باشند و یکی از مهمترین دستگاه‌های زیرمجموعه این وزارتخانه سازمان بهزیستی کشور می‌باشد و اهمیت این سازمان را آنجا می‌توان بهتر فهمید که کمتر می‌شود در خیابان یا در کوچه عبور کرد و تابلوی از مراکز ارائه خدمات بهزیستی ندید.
سازمان مردم نهادی که از مشاوره قبل از ازدواج گرفته تا دوران سالمندی بیش از ۱۰۰ نوع خدمات را ارائه می‌دهد.به طور متوسط می‌توان گفت در هر خانواده ایرانی حداقل یک نفر از خدمات بهزیستی برخوردار می‌باشد.آیا نباید در رأس این سازمان یک مدیر توانمند و متخصص وجود داشته باشد؟
حضرتعالی به عنوان وزیر چند ماهی از دوران وزارت‌تان بیشتر نمانده است اما مطمئناً سالها و سالها نسبت به عملکردتان در نزد ایزد منان وجدان خویش و کارکنان و جامعه هدف سازمان بهزیستی پاسخگو خواهید بود.
آیا گاه از خود پرسیده‌اید که در این دوسال دکتر قبادی دانا چه گلی به سر این سازمان اجتماعی محور زده است؟ ای کاش کمی تحمل نمایید به بدنه سازمان بهزیستی نگاه کنید شاید در بدنه این سازمان پر ارزش بیشمار می توان افرادی متخصص متعهد و کاربلد را پیدا کرد که مدیریت بهزیستی را به دست آنها سپرد اما متاسفانه انتخاب نابجا و ناشایست حضرتعالی روزهای سختی را برای این سازمان رقم زده است.
اگر به انتخاب صرفاً از سر روابط شما هم بتوانیم بگذریم از حمایت‌های کورکورانه شما چگونه می‌شود گذشت؟
فردی را در ریاست سازمان بهزیستی قرار داده اید که در این دو سال هنگام ورود به این مجموعه پر ارزش به تابلوی ورودی سازمان نگاه نکرده است اینجا بهزیستی است یعنی خانه روانشناسان و مددکاران و متخصصین توانبخشی اینجا علوم پزشکی یا هلال احمر نیست.با احترام به تمام پزشکان سرزمینمان که به خاطر همت بالای شان در عرصه سلامت پشت دستانشان را می‌بوسیم باید عرض کنیم اسرار جناب قبادی دانا بر استفاده از پزشکان به عنوان مدیران کل در مجموعه ستادی و در ادارات کل بهزیستی استان ها تیر خلاص را بر پیکر این سازمان محروم و مظلوم وارد کرده است.
سازمان بهزیستی به مکانی برای پر کردن رزومه بعضی از افراد تبدیل شده است.تاسف ما آنجا به اوج خود می‌رسد که با وجود این که فریاد ناتوانی مدیران تصادفی و ناکارآمد گوش خلق را آزرده کرده، ریاست سازمان بهزیستی همچون کودکی لجباز بر سر خواست خود پافشاری می‌نماید.
جناب آقای وزیر خیلی زود دیر خواهد شد.بی‌شک در چشم به هم زدنی دوره وزارت شما به پایان خواهد رسید اما این بی‌تفاوتی شما نسبت به خانواده بزرگ بهزیستی همیشه در اذهان حک خواهد شد.
هنوز هم دیر نیست آخرت خود را فدای دنیای دیگران نکنید.به آسمان تیره بهزیستی نگاه کنید این آسمان سخت به دنبال یک ستاره یا حتی یک کور سوی نور می‌گردد. بیایید عقلانیت را در افکارتان حاکم کنید و سازمان را به دست اهلان بسپارید یا اگر این کار را نمی‌کنید حداقل به تذکری ما را قانع کنید.
دیگر خسته شده‌ایم از این‌همه بی‌تدبیری. به ادارات کل بهزیستی استان ها نگاه کنید و ببینید اکثر مدیران کل فقط و فقط به صرف داشتن یک مدرک پزشکی و یک رابطه و لابی‌گری بر سکان مدیریت تکیه زده‌اند.
بی شک خود شما از ما بهتر می‌دانید مدیر یک سازمان می‌تواند پزشک باشد اما به نظر شما الزاما هر پزشکی یک مدیر تواناست؟!
به شما یادآور می شویم که در پیشگاه ایزد منان پاسخگو خواهید بود.پس از این اندک مجال استفاده کنید و برای نجات این سازمان تدبیری بیندیشید.بی‌شک فردا زودتر از آنچه که ما فکر می‌کنیم خواهد آمد و افسوس ها به جا خواهد ماند.
از حضرتعالی خواهشمند است به درخواست مجموعه بزرگ از خانواده بهزیستی که اقدام به نگارش این نامه نموده‌اند امر به مساعدت لازم مبذول فرمایید.
انتهای پیام
