تپهای که آمریکاییها قدرش را میدانند و دولت ایران نه!
حکایت نامه: دکتر عباس مقدم همراه با گزارش: مریم اطیابی
به گزارش اشکان نیوز ، اخطار سال ۸۸ عباس مقدم درخصوص وضعیت اسفناک تپه چغامیش، ۲ اردیبهشت ۹۴ خبر رسید که با پیگیریهای حقوقی طولانی سرانجام ۱۰۸ قطعه شی ارزشمند تپه چغامیش از موسسه شرقشناسی شیکاگو وارد کشور شد. ۲۷ اردیبهشت همان سال بود که رسانهها از تخریب تپههای اقماری چغامیش با چراغ سبز میراث فرهنگی خبردادند. نتیجه گزارش رسانهها برکناری مدیر میراث فرهنگی دزفول شد و البته کاسه و کوزهها فقط سر تسطیح کننده زمین که یک کشاورز بخت برگشته بود که با پول دیه فرزندش توانسته بود چشم کارشناسان میراث فرهنگی را برای تسطیح زمین ببندد، شکست و رسانهای که خبر را برای نخستین بار منتشر کرد! و البته سازمان میراث فرهنگی وقت هم با افتخار اعلام کرد که تپه اصلی ثبت ملی شده چغامیش تسطیح نشده است. و رسانهها را به دروغ پردازی و از بین بردن اعتماد عمومی متهم کرد!
بیکفایتی مسئولان در نگهداری از تپههای باستانی همچون چغامیش به اکنون یا سال ۹۴ باز نمیگردد در آبان ۸۸ هم چغامیش با همین مشکلات دست و پنجه نرم میکرده و گویی یازده سال گذر زمان تفاوتی در مدیریت محوطههای باستانی ندارد. چه دولت احمدینژاد باشد چه دولت روحانی هیچ کارنامه قابل دفاعی در حفظ مواریث این آب و خاک وجود ندارد.
متن زیر نامه دکتر عباس مقدم رییس اسبق پژوهشکده باستانشناسی است. او در سال ۸۸ اخطارهای لازم را به مدیرکل وقت بافتها، بناها و محوطههای تاریخی داده است:
چغامیش مهمترین و وسیعترین محوطه پیش از تاریخی و آغاز تاریخی در دشت مرکزی خوزستان است که سابقه تمدنی آن از شوش بسیار بیشتر است. براساس ۱۱ فصل کاوش مستمر در این محوطه توسط هیئتی آمریکایی در سالهای پیش از انقلاب،مشخص شده است که این محوطه اول بار در زمانی برابر با ۶۸۰۰ پیش از میلاد مسکون شده است.
مهمترین کارکرد چغامیش نقشی است که در توسعه اولین خطوط و به طور اجمال در ادبیات کهن منطقه داراست. گل نوشتههای فراوانی از چغامیش بدست آمده است که چنین ادعایی را به خوبی ثابت میکند. نقش عمده دیگر چغامیش در ارائه الگویی از معماری کهن این سرزمین است. به عبارت دیگر چغامیش، بانکی از اطلاعات جامع از معماری ۹۰۰۰ سال از تاریخ این مملکت را در خود نهفته دارد.
حتی براساس مدارک فعلی مشخص شده که در زمانی که چغامیش ۱۵ هکتار وسعتش بوده، شوش اصلا وجود خارجی نداشته است.
بیش از دهها کتاب و مقاله در باب چغامیش در نشریات خارجی به چاپ رسیده است. تنها موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو نزدیک به یک میلیون دلار برای کاوشهای چغامیش در سال های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی هزینه کرده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ،تمامی فعالیتهای باستان شناسی در چغامیش تعطیل شد محوطه چغامیش، بیشتر در سالهای اخیر، بدل به مکانی برای اسکان عشایر در فصل زمستان شده است. دردناکتر از آن در یکی دوسال اخیر موارد بیشماری از کاوشهای غیر مجاز در چغامیش توسط اشرار صورت گرفته است. مضافا اینکه تراس بلند چغامیش تبدیل به پیست موتورسواری شده است.
محوطهای که با اندکی تدبیر و آیندهنگری مسئولان میتوانست به عنوان نقطهای کانونی برای جذب دانشمندان و پژوهشگران و نیز گردشگران باشد و مهمتر از آن محوطه ای که لزوما میبایست به عنوان یکی از اولین شهرهای جهان در فهرست آثار جهانی به ثبت می رسید، بدل به یک متروکه دنج برای اشرار شده است.
چنین محوطه ارزشمندی که می تواند چهره اقتصادی و فرهنگی، لااقل مردم منطقه را، متحول کند به روزی افتاده است که حتی مدیران محترم استانی به خود تکانی نمیدهند که حتی برای این محوطه تابلویی درخور نصب کنند!
استخدام نیرو برای حفاظت، ایجاد حریم حفاظتی و در معنایی خیالی به جریان انداختن پروژه ای درخور شاید برای مدیران محترم مشکل تر از علاج سرطان باشد، اما تهیه و نصب تابلو برای این محوطه امری است که مدیران محترم را هیچ گریزی از آن نیست.
انتهای پیام