چگاسفلا سند پسکرانههای دریای پارس
چگاسفلا الگوی زیستگاهی و سند روشنی است از توجه به کرانهها و پسکرانههای شمالی دریای پارس از هزارهی پنجم پ.م، با این حال بیمهریهای اخیر به این محوطه تمامی ندارد. آخرین مشاهدات این سوال را تداعی میکند، چرا باید سندهای دریای پارس را بگذاریم نابود شود؟
عباس مقدم، کاوشگر محوطه ی چگاسفلا میگوید: «چگاسفلا، الگویی تمام عیار از پیشینه مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دوگانهی شوشان وانشانی است که سه هزار سال پیش از شکلگیری حکومتهای یکپارچه عیلامیان در پهنههای وسیعی از جنوبغرب و جنوب ایران و به عبارت دقیقتر در ارتباط مستقیم با دریای پارس در یکی از زیباترین دشتهای پسکرانهای دریای پارس، بهنام دشت زیدون یا زهره شکوفا بوده است.»
او با تاکید بر اهمیت نمونههایی چون هکلان، دمگر پرچینه، چغامیش، ابوچیزان که نشان از ارادهی سیاسی و اقتصادی توسعه یافته در هزاره پنجم پ.م است، میگوید: «شکوفایی شوش در نواحی غربی دشت شوش در اواخر هزاره پنجم پ. م و پدید آمدن نخستین بنای یادمانی مذهبی گویای رشد چشمگیر سنت آئینی در این برهه از زمان است. چگاسفلا هم نمونهای است روشن از درهم تنیدگی سنتهای مذهبی، سیاسی و اقتصادی شوشان و انشانی و شکوفاییاش در دشت غنی زهره و مشرف بر دریایپارس در این برهه از زمان پر معناست.»
این باستانشناس بنام سالهاست که برای حفاظت از چگاسفلا تلاش میکند. او طرح و برنامه جامعی برای صیانت از این میراث ارزشمند تهیه کرده اما متاسفانه در طی این سالها به رغم وعدههای بسیار هیچکدام از طرحها به مرحله اجرایی نرسیده است.
در حالی که به اعتقاد عباس مقدم؛ دریای پارس سرشار از مواد غذایی است و به احتمال زیاد عاملی برای ارتباطات فرامنطقهای. مدارک باستانشناختی همزمان که در جنوب بینالنهرین و سواحل جنوبی دریایپارس شناسایی شده است با مدارک روشن به دست امده از کرانهها و پسکرانههای شمالی قابل مقایسه نیست.
حال سوال اینجاست؛ آیا چنین محوطه ارزشمندی که سندیت غیرقابل انکاری برای دریای پارس است باید در معرض این همه بیمهری قرار بگیرد؟ آیا وقت آن نیست یک بار هم برای همیشه به جای انواع ادعاها اقدامی جدی برای صیانت از سندها و آثار هویت دریای پارس شویم؟
انتهای پیام