سرنوشت رازآلود یکی از اهالی مطبوعات

عکس : مهدی حسنی
مریم رضاخواه| ۳ ماه است که خبری از او نیست. ناپدید شده خیلی مبهم. هیچ سرنخی وجود ندارد. معمای پیچیده سرنوشت محسن محروقی همه روزنامه نگاران ومطبوعاتی ها را شوکه کرده است. او نیست و خانواده اش را بین امید و انتظار زجر آور تنها گذاشته است.

پسر بچه ۵ ساله‌اش انتظار آمدن پدرش را می‌کشد و مادر و پدرش آرزوی لحظه دیدارش را دارند. ۱۲ سال سابقه کار در بخش فنی مطبوعات را داشت. شهروند، مغرب،صاحب قلم، همشهری سرنخ، روز ورزش، دنیای فوتبال  و توسعه روزنامه‌هایی هستند که او در آنجا به عنوان گرافیست کار می‌کرد اما  ۳ سالی بود که در کارخانه سیمان پردیس به عنوان  تکنسین برق مشغول به کار بود. خواهر محسن درباره جزییات ناپدید شدن برادرش به شهروند گفت: « محسن مدرک تحصیلی اش برق و الکترونیک بود. از ۳ سال پیش تصمیم گرفت کمتر در مطبوعات حضور داشته باشد. به همین خاطر  به پیشنهاد خانواده همسرش در کارخانه سیمان پردیس مشغول به کار شد. کارخانه‌ای که برادرهای همسرش مدیر و سرپرستش بودند. سوم تیرماه  همین امسال بود که مادرم با محسن تماس گرفت. زنگ می‌خورد ولی پاسخگو نبود. همزمان با همسرش تماس گرفت که ادعا کرد محسن از طرف کارخانه ماموریت دارد. این پایان ماجرا نبود و مادرم باز هم تماس گرفت ولی همچنان محسن پاسخ نمی‌داد و هر بار  همسرش  اطلاعاتی می‌داد  که صحت و سقمش مشخص نبود . در آخر به درخواست من یک روز همسر و برادر همسرش به خانه پدرم  آمدند و گفتند که محسن را آخرین بار سوم تیرماه دیده‌اند که لباس کار به تن داشت. و دیگر هیچ. تنها چیزی که ما می‌دانیم  لباس و گوشی محسن در کارخانه جامانده است. مدتی گوشی دست برادر زنش بوده و آن را به حراست کارخانه داده و حالا گوشی دست پلیس است. در این مدت خانواده همسرش می‌گفتند که اعلام مفقودی کرده‌اند و پلیس پیگیر کارهایش است. اما بعد از مدتی متوجه تناقض گویی‌هایشان شدیم و تصمیم گرفتیم خودمان طرح شکایت کنیم. در همین بین هم متوجه شدیم همسرش نفقه و مهریه‌اش را به اجرا گذاشته  است.  از دو ماه پیش پرونده مفقودی محسن در پلیس آگاهی شاپور به جریان افتاد. تمام مدارک لازم را تحویل دادیم. از شاهدان و خانواده همسرش بازجویی شد ولی چیزی مشخص نشد. در حال حاضر باتوجه به اینکه کارخانه در منطقه پردیس قرار دارد پرونده در کلانتری و دادسرای پردیس به جریان افتاده که ما از همسر و خانواده همسرش شکایت کرده‌ایم. محسن متولد سال ۶۳ است. ما ۴ خواهر و برادر هستیم که محسن پسر سوم خانواده است. او یک پسر ۵ ساله به نام  «شروین»  دارد. محسن ۱۰ سال بود که ازدواج کرده بود و هیچ وقت درباره مشکلات خانوادگی و زندگی‌اش با ما حرف نمی‌زد و حالا هم هیچ خبری از او نیست. همه خانواده نگرانش هستند و هر روز به دادسرا و کلانتری می‌رویم تا سرنخی از او پیدا شود.»

انتهای پیام/*

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا