نگاهی به بیبرنامگی ضرغامی در ساختار مدیریتی سازمان میراث فرهنگی
عبدالرضا مهاجرینژاد/هیات علمی پژوهشکده باستانشناسی
جای خالی تخصصگرایی
نزدیک به یک سال از حضور در وزارت و معاونت میراث فرهنگی گذشته و مدیر مربوطه هنوز یکبار در جلسات کمیته ثبت، حریم و کمیتههای تخصصی حضور پیدا نکرده است. شاید چون حرفی برای گفتن ندارد و یا از گستردگی دایره تخصصی معاونت میراث فرهنگی و بایدها و نبایدهای حوزه تخصصی اطلاع ندارد.
معاون میراث فرهنگی نه بافت را میشناسد، نه حریم و نه با ضوابط ثبت عرصه و حریم آشنایی دارد. وی در زمینه اشیا و اموال فرهنگی منقول و غیرمنقول و ساختار یک موزه استاندارد آشنایی ندارد. در نتیجه میتوان گفت وی اساسا در خصوص ساختار و امور تخصصی حوزه معاونت (میراث فرهنگی) بیگانه است و عملا نقش ماشین امضا را ایفا میکند. چارهای هم ندارد چراکه بازدیدهای معاونت میراث فرهنگی از سایتهای تاریخی و بناهای تاریخی در یک سال گذشته بسیار محدود بوده است.
فکر میکنید وقتی در اتاق عمل بیمارستان بر بالین یک مجروح یک پزشک عمومی میآورید تصور جامعه پزشکی و انجمن جراحان به شما چگونه خواهد بود؟
چگونه میتوان تصور کرد کسی که در خصوص تمامی ادارات کل خود به لحاظ تخصصی آشنایی لازم را ندارد بتواند برنامهریزی، تصمیمسازی و تصمیمگیری کند؟ معاون میراث فرهنگی (به دلیل ناآشنایی با حوزه فعالیت خود) اصلا قدرت چانهزنی و تفهیم خواستهای تخصصی وزارتخانه را در دستگاهها و وزارتخانههای دیگر از جمله وزارت مسکن و شهرسازی، برنامه و بودجه و نهادهای تخصصی در جلسات را نخواهد داشت.
مرمتهای غیراصولی و نبود طرحهای مرمتی
جناب آقای ضرغامی وزیر محترم، مرمتهای غیراصولی و به عبارت صحیحتر نوسازی بناهای تاریخی بدون طرحهای مرمتی تنها یکی از دردهای بیدرمان معاونت میراث فرهنگی است که پایانی ندارد. درهمگسیختگی کمیتههای فنی و ستاد، نبود طرحهای مرمتی مصوب، جولان دادن پیمانکاران براساس روابط موجود و اساسا نداشتن برنامه و پلان اولویت در مرمت، تنها گوشهای از صدها عنوان عوارض مهلک حوزه معاونت میراث فرهنگی است.
کاشیکاری مسجد شیخ لطفالله و مسجد جامع عباسی اصفهان، گنبد سلطانیه نمونههایی از تمثیل مشت نمونه خروار در تخریب شکل گرفته در حوزه میراث فرهنگی هستند که از چشم اهل فن، متخصصان، پرسشگران و دوستداران عرصه دور نمانده و نمود پیدا کرده است.
از مرمت غیراصولی سنگ ازارههای مسجد و مدرسه سپهسالار در میدان بهارستان تهران تا آجر فرشهای جدید حیاط سربازخانه خرمآباد و سبکسازی بام قلع فلکالافلاک در سالهای اخیر و قریب به اتفاق بناهای تاریخی در سراسر کشور بدون فرآیند پژوهش و نبود طرحهای مرمتی داد هر متخصص آگاه را در آورده است که البته فقط مختص زمان کوتاه تصدی جنابعالی (عزتالله ضرغامی) نیست.
شما وارث اسلاف گذشتهاید که فقط آمدند، ماندند و رفتند و باید گفت خانه از پایبست ویران است.سالهاست که جای پیمانکاران و کارفرمایان، ناظران و مشاوران جابهجا شده است. حجم انبوه مشکلات بر جای مانده و موجود حوزه میراث فرهنگی از جمله تعیینتکلیف املاک، عرصه اعیان میراث فرهنگی، مشکل حرایم، مرمت بناها و بافتهای تاریخی، اجرای طرح کاداس جهت صدور اسناد مالکیت نیازمند راهکارهای فنی و تخصصی و تامین منبع جدید و جایگزین نو است. با کدام ابزار و سازوکار، منابع و تدوین کدام قوانین از طریق لایحه و طرح میخواهید بر این مشکلات فائق آیید؟
بسیاری از این موارد باید در حوزه معاونت حقوقی و امور مجلس ارائه و پیگیری شود و زمانی این امر تحقق پیدا میکند که چالشها و مشکلات و راهبرد در شورای معاونان طرح و راهکار اجرایی در قالب مصوبه از طریق مجاری دولت و مجلس در قالب طرح و لایحه ارائه، مصوب و ابلاغ شود.
این در حالی است که معاونت حقوقی متاسفانه بدون واهمه در سالهای اخیر به اداره تشریفات تقلیل پیدا کرده است. دلیل بسیار روشن و واضح است و آن این است که نه معاون محترم امور مجلس ساختار، مشکلات و راهکار را در وزارتخانه میشناسند و نه معاون محترم میراث فرهنگی میتوانند طرح و لایحهای ارائه دهند.
آیا اساسا مشکل پایگاههای پژوهشی ملی و جهانی اطلاعرسانی است؟ مشکل عرصه و حریم طاقبستان، مشکل محو شدن کتیبه بیستون، مشکل بافتهای تاریخی و آثار تاریخی پایگاههای پژوهش را باید با دانش، تخصص، منابع و تحلیل دادههای درست حل کرد.
جناب آقای ضرغامی این حق شما است که هر متخصص متعهد را از هر طیف و جناح، دوست و آشنا به خدمت بگیرید؛ حتی به زعم جنابعالی یک بازنشسته معتمد، اما حق ندارید عرصه تخصصی یک وزارتخانه و مجموعه عظیم تخصصی را جولانگاه افراد غیرمتخصص کنید.
انتهای پیام