آیا در این مملکت فرزند شهید هم دیگر خودی به حساب نمیآید؟!
شنیده شد در میان اخراج ۲۶ کارگر شهرداری کرج، یک نفر از این کارگران فرزند شهید است فرزندی که وقتی به دنیا آمده است پدرش در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده بود و به تعبیری او هیچ گاه پدرش را ندیده است.
البته ناگفته نماند در این فضای ناخوشایند اقتصادی و معیشتی هیچ تفاوتی بین فرزند شهید و دیگران نیست و فرزند شهید بودن نسبت به دیگر افراد جامعه امتیاز نیست اما نکته این است مسئولانی که شبانه روز داعیه انقلابیگری دارند و پیوسته از عبارات جهاد، شهادت، انقلاب، اسلام، رهبری و …استفاده میکنند چطور و چگونه است که جرات نانبُری و بیکار کردن کارگرانی که به هیچ وجه مقصر اشتباه محاسباتی و قانونی شورای شهر دوره پنجم کرج نبودهاند را بعد از پنج سال دارند؟
بیکار کردن و اخراج کارگران به هر دلیلی چه موجه و چه ناموجه نشان دهنده بیماری و ضعف اقتصادی مملکت است و نشان از اقتدار و قدرت نیست! بنابراین در فضایی که خودی و غیر خودی دچار مشکلات اقتصادی و معیشتی هستند چنین رویهای یعنی بیکار کردن کارگران آسیب جدی به اعتماد و باور عمومی جامعه است.
عجیب است که مسئولان بالادستی مملکت مدام صحبت از ازدواج و فرزندآوری جوانان میکنند اما مسئولان پایین دستی بدون توجه به سیاستهای کلی نظام دقیقا عکس آن سیاستها را اجرا میکنند. در فضایی که بین مسئولان وحدت رویه شناخت و درک عمومی وجود نداشته باشد نتیجه چیزی جزء سلب اعتماد عمومی و آسیب جدی به ساختار اداری و اجرایی مملکت نیست! مسئولان نهادهای بالادستی متوجه باشند مسئولانی که هیچ درکی نسبت به آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و معیشتی همنوعان خود را ندارند مطمئن باشند هیچ درکی هم از سیاستهای کلی نظام ندارند!
متاسفانه چنین مسئولانی دوستان نانی و زبانی هستند و در فضای ریزش حداکثری عملکرد دارند و سهلالوصول از دوست، مخالف تولید میکنند.
انتهای پیام