چه کسی مدیرکل موزهها می شود؟
احمد یاسینی
شنیده ها حاکیست که محمدرضا کارگر بعد از یک دوره طولانی هشت ساله صندلی مدیرکلی موزهها را به نفر بعد میسپارد، کارگر که سالها مدرس موزه بوده است و بسیاری از مدیران و کارکنان فعلی موزه ها شاگرد او بودهاند و در وقت آمدنش خیلیها را امیدوار کرد و همچنین ده سال مدیریت اجرایی موزه ملی را داشت به این دلیل با استقبال روبرو شد که هم سابقه نظری داشت و هم در موزه کار اجرایی کرده بود و از همین رو همه فکر می کردند که میتواند بسیاری از مشکلات موزهها را برطرف کند.
اما حالا پس از هشت سال در ارزیابی عملکرد او باید پرسید چرا او نتوانست توقعات را برآورده کند بخشی از آن را میتوان در این دید که او مقهور سیستم شد و بیش از آن که نظرات و ایدههای خودش را به جایی برساند خود را به سیستم سپرد و در نتیجه سیستم از او استفاده کرد.
این گونه نتوانست هیچ کدام از موزههای موجود را ارتقا بدهد یا مشکلات حقوقی موزهها را حل کند. از این رو نفر جایگزین کارگر هم یا تابع سیستم می شود یا باید بتواند بر سیستم غلبه کند. مشکل دیگر کارگر آن بود که وقت آمده ایده و برنامهای نداشت و برای همین هم نمیدانست میخواهد به کدام سو برود.
حالا نفر جایگزین آیا با ایده و برنامه میآید و اصلا توانایی پردازش ایدهای دارد؟ وضعیت بحرانزده موزهها ایران بیش از هر چیز به واقع بینی نیاز دارد و این که مدیرکل نو بداند که در کدام قواره می خواهد ظاهر شود آیا می خواهد به دردهای موزه های وزارتخانه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برسد یا نقشی بیش از این داشته باشد؟ انتخاب نامی که جایگزین میشود و نگاه و عملکرد این نام می تواند جامعه موزهداری را خوش بین یا ناامید کند.
حالا باید دید که منصوب کنندگان اصلا نگاه و امیدواری جامعه موزه داری برایش مهم است یا می خواهد کار خودش را بکند. اما باید در نظر داشته باشیم که موزه داران ایران آن موزه داران هشت سال پیش نیستند و در این سالها تغییرات بسیاری کردهانجد و مدام در حال واکنش و مطالبه هستند.
انتهای پیام