حرکت نمایشی نظامیان در تخت جمشید، تخلفی آشکار است
در چند روز گذشته، فیلمی در شبکه های اجتماعی پخش شد که دو فرد را با پوشش نظامی که شاید تکاور اَرتشی بوده اَند، نشان می داد که در میراث جهانی پارسه در حال آماده سازی بدنی به گونۀ نمادین و کارهای رزمی سرگرم بوده که مایۀ شگفتی و نگرانی فراوان کارشناسان و کُنش گران میراث فرهنگی شده است. از سویی، این کار که بدون پروانۀ (مجوز) رسمی ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و پایگاه جهانی پارسه انجام گرفته، تخلفی آشکار به شمار می آید و مسولان میراث جهانی پارسه باید پاسخ گو باشند.
در شش ماه گذشته سه رُخداد ناگوار نمایشی که دو تا از آن ها نیز جنبۀ آسیب رسانی داشته و برای آثار تاریخی شکنندۀ محوطۀ جهانی پارسه (تخت جمشید) زیان بار به شمار می آید در آن یادمان تاریخی روی داده است که مایۀ شگفتی و نگرانی بسیار فراوان کارشناسان و کُنش گران میراث فرهنگی شده است.
درحرکت ناروا و نمایشی فرد ” پارکورباز” درمحوطۀ جهانی پارسه که در سال گذشته صورت گرفته بود، توجیه مسولان پایگاه جهانی پارسه، ناآگاهی و ضعف آموزش نوجوان پارکورباز دانسته شده بود که پس از خبری شدن و پیگیری خبرگزاری ها و رسانه ها، مسولان میراث جهانی پارسه آن فرد را پیدا کرده و با آگاهی رسانی به وی کار ناشایست او را گوشزد کرده و در اقدامی نمادین نوجوان پارکورباز از مردم پوزش خواهی کرده بود. درست چند ماه پس از آن رُخداد ناگوار، فیلمی دیگر از یک فرد به اصطلاح عکاس در محوطۀ جهانی پارسه (تخت جمشید) در شبکه های اجتماعی پخش شد که از بخش ممنوعه که با بند بسته شده است، گذر کرده و به اثر مورد نظر نزدیک و پس از عکاسی در برگشت با حرکت نمایشی “پارکور” به جایگاه خود برگشته است. ولی این بار مسولان پایگاه جهانی پارسه کمابیش سکوت کرده و رسانه ها نیز به سادگی از کنار آن گذشتند!
اما آنچه مایۀ نگرانی فراوان کارشناسان و کُنش گران میراث فرهنگی شده است، تکرار دوبارۀ این گونه حرکت های ناروا و نمایشی درست یکی دو ماه پس از اقدام پیشین بوده که بدون پروانه نیز انجام گرفته است و مایۀ شگفتی و اَفسوس و دریغ کُنش گران و کارشناسان میراث فرهنگی شده است. شاید در نگاه نخست حرکت نمایشی دو فرد نظامی که در حال آمادگی نمادین بدنی و حرکات رزمی هستند، عادی به شمار آمده و بدون ایراد باشد. همچنین برخی از دوست داران میراث فرهنگی در واکنش به این فیلم تازه پخش شده، به سبب آسیب نرسیدن به آثار تاریخی محوطۀ جهانی پارسه، آن کار را نادرست ندانسته و حتا برخی آن را برای شناسایی (معرفی) بهتر و بیشتر یادمان جهانی پارسه به شمار آورده اَند!؟ ولی با نگاهی موشکافانه و ریزبینانه و علمی و به دور از احساس و برپایۀ قانون های میراث فرهنگی و منشورهای فراملی (بین المللی) حفاظت از آثار تاریخی در خواهیم یافت که این گونه حرکت های نمایشی نادرست بوده و شان و جایگاه و اَرج و ارزش یادگارهای تاریخی فرهنگی یک کشور را به زیر پرسش خواهد برد. از سویی، هرگونه اقدام نمایشی همانند نمونۀ تازه انجام گرفته، نیازمند پروانه از سوی پایگاه جهانی پارسه و ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان است.
اما شوربختانه بر پایۀ آگاهی و پیگیری های نگارنده از مسولان میراث فرهنگی، آن افراد نظامی هیچ گونه پروانه ای رسمی و مکتوب نداشته اَند و تنها با هماهنگی شفاهی با یکی از مسولان و بدون آگاهی مدیریت پایگاه جهانی پارسه، دست به چنین اقدامی زده اَند! هرچند که، در کل چُنین کارهایی نادرست بوده و شان و جایگاه و اَرج یادگارهای تاریخی فرهنگی را به زیر پرسش برده و بی ارزش می کند. همچنین در پاسخ به آن دسته از افرادی که باورمند هستند که این گونه کارها برای شناسایی میراث جهانی پارسه سودمند است باید گفت که، خوشبختانه محوطۀ جهانی پارسه چه در درون کشور و چه در برون از مرزها شناخته ترین یادگار تاریخی فرهنگی ایران است و نیازی به چُنین کارهای نمایشی ندارد. از سویی، برای شناسایی و تبلیغ یادگارهای تاریخی فرهنگی، روش های ساده تر و علمی تر و بدون حاشیه وجود دارد که اَرج و اهمیت و شان آن ها را نیز خَدشه دار نخواهد کرد و دیگر نیازی به چُنین کارهای شگفت اَنگیزی که با قانون های میراث فرهنگی و منشورهای فراملی حفاظت از آثار تاریخی نیز ناسازگاری (منافات) دارد، نخواهد بود.
خطری که میراث جهانی تخت جمشید را تهدید می کند
اما در این میان، آنچه که اهمیت دارد، بودن دست های پنهان و نهانی است که هوشیارانه و آگاهانه و با برنامه ریزی در پِیِ آسیب رسانی و ضربه زدن بر پیکرۀ هویت ملی و حذف آن از چهرۀ تاریخ و صفحۀ روزگار و به ریشخند گرفتن شکوه گذشتگان و دهن کجی به یادگارهای فرهنگی و آثار تاریخی در میراث جهانی پارسه یا همان تخت جمشید است. همچنین تکرار پِیاپی چُنین کارهایی آن هم در ارزشمندترین و مهم ترین اثر تاریخی و جهانی ایران، نشان از یک بازی خطرناک و تهدیدی جدی برای میراث جهانی پارسه به شمار می آید و زنگ خطری است برای مسولان و مدیران میراث فرهنگی و پایگاه جهانی پارسه. بی گمان و به باور کارشناسان میراث فرهنگی تکرار چنین رُخدادهای ناگواری با برنامه ریزی و آرمانی ویژه انجام گرفته و نیازمند واکاوی و بررسی و موشکافی است. آنچه که در این میان، دارای اهمیت است و باید از سوی مسولان و مدیران پایگاه جهانی پارسه به ویژه حراست پایگاه پیگیری شود، شناسایی دست های پنهان و نهانی است که با هر بهانه و آرمانی در پیِ بی اهمیت جلوه دادن مهم ترین میراث جهانی کشور بوده و هستند. همچنین فرد یا افراد پشت پرده با این کارهای ناروا و نمایشی، اصل هویت ملی و فرهنگ ایرانی را که نماد آن بی گمان میراث جهانی پارسه است را نشانه گرفته و شان و جایگاه آن را خَدشه دار خواهند کرد. از همین روی، مسولان پایگاه میراث جهانی پارسه و میراث فرهنگی استان باید به این موضوع ورود کرده و نگذارند زیادی خواهان و بدخواهان بیش از این هویت ملی و ارزشمندترین میراث جهانی ایران را بازیچۀ آرمان های شوم خود قرار دهند. همچنین باید پرسید که نقش یگان حفاظت پایگاه جهانی پارسه در این میان چیست؟ و چرا در سه رُخداد ناگوار و نمایشی روی داده در این مکان، اقدامی محکم و استوار و سازنده از سوی یگان حفاظت پایگاه جهانی پارسه انجام نگرفته است.
سکوت معنادار روابط عمومی پایگاه جهانی تخت جمشید
یکی از مواردی که در دو حرکت نمایشی تازه و گذشته، به چشم می آید و بسیار شگفت اَنگیز است، سکوت معنادار روابط عمومی پایگاه جهانی پارسه است که بدون هیچ واکنشی و به سادگی از کنار این جُستارهای مهم گذشته است. روابط عمومی ای که برای کوچک ترین و بی اهمیت ترین موارد رخ داده در میراث جهانی پارسه و شهرستان مَرودشت، با آب و تاب فراوان دست به خبرسازی می زند و اخبار میراث فرهنگی و گردشگری را به رسانه های غیرمرتبط داده و پخش کرده و منتشر می کند، چرا باید در برابر مهم ترین و با اهمیت ترین موضوع که واکنش های فراوان کارشناسان و کُنش گران و دوست داران میراث فرهنگی را در پِی داشته است، سکوت کرده و درجا بزند؟ آیا رخداد ناگوار روی داده، نیازمند آگاهی رسانی و شفاف سازی از سوی روابط عمومی پایگاه جهانی پارسه نبوده و نیست؟ آیا مسول روابط عمومی میراث جهانی پارسه که خود را با سمت های گوناگون کارشناسی معرفی می کند، هیچ گونه تجزیه و تحلیلی دربارۀ موارد نمایشی رخ داده که از اهمیت بالایی نیز برخوردار است، نداشته است. سکوت گهگاه معنادار روابط عمومی های میراث فرهنگی را باید از چه زاویه ای دید و بررسی کرد…
سکوت شگفت اَنگیز رسانه ها
اما حرکت رزمی و نمایشی که به تازگی در میراث جهانی پارسه رخ داده است، بدون هیچ گونه واکنشی از سوی خبرگزاری های رسمی و معتبر در زمینۀ میراث فرهنگی و گردشگری و روزنامه ها رو به رو شده است که جای شگفتی فراوان دارد و نشان از ناآگاهی و نبود شناخت و درک درست از موضوع میراث فرهنگی در میان رسانه ها است. رسانه هایی که سال های سال است در خواب غفلت به سر برده و از رسالت خویش دور شده اَند. شوربختانه در کشور ما رسانه ها یا وابسته به حزب، جناح و یا گروهی هستند و از سوی آن ها پشتیبانی مالی می شوند و پیرو راه و آرمان های آنان بوده و یا به اَبزاری برای بازی های سیاسی و درون گروهی برخی از دولت مردان تبدیل شده اند. کم نبوده در چندین سال گذشته که محوطه ها، بناها و آثار تاریخی آسیب دیده، خدشه دار شده و یا نابود شده است، ولی رسانه ها در خواب غفلت به سر برده و سکوت کرده اَند. و بی گمان یکی از آفت های میراث فرهنگی و دشواری های یادگارهای تاریخی و فرهنگی سکوت همین رسانه ها است. در مورد حرکت رزمی و نمایشی رخ داده در محوطۀ جهانی پارسه باید از رسانه ها پرسید که چه رویداد بدتر و ناگوارتری می بایست رخ می داد تا آن ها به این موضوع ورود پیدا کنند؟ رسالت رسانه ها در این میان چیست. و پرسش های دیگری که در این جا نمی گنجد…
میراث جهانی تخت جمشید را بازیچۀ آرمان های خود نکنید
محوطۀ تاریخی و جهانی پارسه (تخت جمشید) نگین یادگارهای تاریخی فرهنگی کشور است. میراث پارسیان نماد شکوه و بالَندگی و هویت ملی و شناسنامۀ مردم ایران به شمار می آید. همچنین پارسه از آنِ همۀ مردم جهان و بشریت است و وابسته به هیچ کشوری نیست. اما همۀ ما در برابر آن مسول بوده و باید در پاسداشت و نگهداری یادگارهای نیک گذشتگان کوشا باشیم. از سویی، نباید گذاشت میراث جهانی و ارزشمند ایرانیان بازیچۀ آرمان های شوم و پَلشت بدخواهان و شماری کوته فکران شود. میراث جهانی پارسه یعنی ایران، و ایران یعنی میراث جهانی پارسه.
یادمان باشد یکی از نشانه های مهم هویت ملی و شناسنامۀ مردم ایران در پارسه به جا مانده و مایۀ بالندگی و غرور هر ایرانی است. پس ای کاش میراث جهانی پارسه را بازیچۀ آرمان های ناروای خود نکنیم…
همچنین مسولان و مدیران میراث فرهنگی و پایگاه جهانی پارسه باید بدانند هرگونه کوتاهی و کم کاری در زمینۀ حفاظت و پاسداشت محوطۀ جهانی پارسه، گناهی است نابخشودنی و در برابر آیندگان و تاریخ باید پاسخگو باشند. ناید روزی که خدای ناکرده شرمندۀ آیندگان و فرزندان خویش شویم. و نگذاریم بیش از این هویت ملی ایرانیان خدشه دار شود