از تخریب مجسمه تکم‌چی تا دیوارنویسی

پس از کندن یادگاری بر روی تنه‌ی درختان و نوشتن یادگاری روی آثار تخت جشمید و رساندن حرف دل به معشوق با دیوارنویسی‌ در شهر، این بار وندالیسم به دیوارهای مسجد کبود رسید.

“اقیانوس را به حوز نمی‌دهم” جمله‌ای بی‌محتوا و کاملا در شان یک وندال که بر روی دیوار فیروزه‌ی جهان اسلام با اسپری به یادگار نوشته شده است و تصویر آن چند روزی است که در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود.

شاید این فرد ناشناس از کاری که انجام داده، پشیمان نباشد و انتشار مکرر تصویر دیوارنویسی سبب رضایت خاطر یک فرد وندال شود؛ – وندال به کسی اطلاق می‌شود که با آگاهی کامل اموال عمومی را تخریب کرده و چهره‌ی شهر را با زیر پا گذاشتن حق شهروندی تخریب کند-.

این اولین باری نیست که شاهد یک حرکت وندالیستی در سطح شهر هستیم و در دل هر اثر تاریخی، نوشته یا کنده‌ای از مسافران و رهگذرانی که هیچ از تاریخ و ارزش یک اثر تاریخی نمی‌دانند، به یادگار مانده است که این بار هم مسجد کبود به عنوان فیروزه‌ی جهان اسلام، قربانی افکار مخرب یک وندالیست شد.

برخی از صاحب نظران نیز، رادیکال و یا لیبرال بودن بیش از حد والدین و نشان دادن عدالت خواهی توسط گروه سرکوب شده در جامعه را و معطوف شدن غریزه‌ی مرگ و پرخاشگری به بیرون در نظریه‌ی فروید را از علل تمایل به وندالیسم عنوان می‌کنند.

علت وندالیسم، هر چه که باشد، قابل مطالعه و بررسی بوده و تا به حال مطالعه‌ی جامعی در خصوص رفتارهای پرخاشگرانه‌ی معطوف به جامعه در کلانشهر تبریز که همواره از آن به عنوان شهر اولین‌ها یاد می‌شود، انجام نشده است.

پس از تخریب چندین باره مجسمه تکم‌چی در تبریز و چندین مجسمه و آثار تاریخی دیگر حالا نوبت به فیروزه جهان اسلام رسید؛ به نظر می‌رسد برخی ساختارهای مدیریتی نیز در بروز و تکرار چنین رفتارهایی موثر هستند و نصب چند دوربین مداربسته در محوطه مسجد و یا سایر آثار تاریخی مهم می‌تواند از وقوع فجایعی مانند تخریب مجسمه‌ها و دیوار نویسی جلوگیری کند.

متن زیر بخشی از تاریخچه مسجد کبود است که صرفا جهت اطلاع فرد وندالی که اقدام به دیوار نویسی مسجد کرده نوشته می‌شود:

مسجد کبود، به زبان ترکی آذربایجانی “گوی مچید”، از ابنیه تاریخی پادشاهان قراقویونلو بوده و مدرسه و مقبره و مجموع عمارات ملحق به آن به نام “ابوالمظفر جهانشاه ابن قرایوسف مظفریه” خوانده می‌شده است؛ حافظ حسین کربلایی تبریزی در کتاب “روضات‌الجنان و جنات‌الجنان” درباره‌ی مسجد کبود می‌نویسد: “در درآمد تبریز بجانب شرق که خیابان گویند عمارتی است در کمال لطافت و نیکویی موسوم به مظفریه از مآثر أبولمظفر جهانشاه پادشاه ابن قرایوسف بن توره مش بن بیرام خواجه‌ی ترکمان و این طبقه را قراقویونلو و بارانی نیز گویند گوییا این عمارت بسعی و اهتمام حرم محترم وی خاتون جان بیگم أنارالله برهانها بنا شده”، این عمارت در سال ۸۷۰ هجری قمری با نظارت و سرکاری عزالدین قاپوچی بن ملک (عزالدین دربان شاه) به انجام رسیده است.

بهروز خامه‌چی، مورخ و نویسنده‌ی تبریزی نوشته است: عمارت و متعلقات مظفریه شامل مسجد و قبه (گنبد) شامخی برای دفن خاتون جان بیگم، فرزندان و شوهرش، خانقاهی است که در باغی پر گل و ریحان قرار گرفته و اتاق‌ها و غرفه‌های تابستانی و زمستانی دارد و آن‌ها را محلی برای ذکر و تسبیح خداوند قرار داده و وقف علما و فقها و زهاد متصوفه کرده است و نیز آن بقعه مشتمل بر قناتی است که متصل به خانقاه مذکور است که آن را با گنبدی که بر دهانه آن ساخته و دو حوضی که زیر آن قبه است، وقف بر جمیع مسلمین کرده است.

می‌نویسند: جهانشاه به همسر خود خاتون جان معروف به بیگم دختر صاحب اعظم غیاث‌الدین ولمله، امر کرد که بقعه‌ای را مشتمل بر ابواب خیرات و مبرات بنا کند و این بقعه در بیرون شهر تبریز و دروازه جدید در محله پس کوشک در جایی به نام “فخر آزاد” ساخته شد، این عمارت شامل حمام، مدرسه، قنات و خانقاه در زلزله‌ی سال ۱۱۹۳ هجری قمری، ویران شد و ویرانه‌ی این مسجد مدت‌ها در محله خیابان تبریز و شاهراه تبریز-تهران در گذشته‌، ماند، این مسجد دارای وقفنامه بسیار ارزشمندی است به نام صریح‌الملک که تعداد کثیری از روستاها و باغات و مزارع و حمام‌ها و قنات‌ها و غیره و … وقف مظفریه شده؛ ساختمان مسجد کبود در ربیع‌الاول سال ۸۷۰ هجری قمری به پایان رسیده و با شماره‌ی ۱۶۹ به ثبت تاریخی رسیده است، مسجد کبود به علت به کار رفتن کاشی‌های معرق کاری شده آبی و کبود و لاجوردی به نام فیروزه اسلام شهرت یافته است.

مسجد جهانشاه یا مجموعه‌ی مظفریه در قلم جهانگردان به این صورت توصیف شده است: جهانشاه در دوران سلطنت خود مسجد کبود تبریز را پی ریخت، این مسجد که قطعا در ۸۷۰ قمری یکی از عالی‌ترین مظاهر هنر معماری و کاشی‌کاری ایران بود، متاسفانه در ادوار بعدی بر اثر جنگ‌ها و زلزله‌های پیاپی به تدریج رو به ویرانی نهاد، چنانکه اکنون جز سر درب شمالی واقع در کوی خیابان قدیم و مشتی کاشی‌های شکسته درونی چیزی از مسجد باقی نمانده است.

بر اساس این گزارش؛ مسجد کبود پس از ماجراهای محوطه‌سازی و ساخت و ساز در ارک تبریز، تنها نماد باقیمانده از کلانشهر تبریز است که این چنین به دست برخی از شهروندان نماها تخریب می‌شود و نصب دوربین در محوطه آثار تاریخی و برخورد قانونی با وندال‌ها تنها راه جلوگیری از تکرار تجربه تلخ سرقت در موزه آذربایجان، تخریب مجسمه تکم‌چی‌ و دیوار نویسی آثار تاریخی است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا