نجابت مردم و بازی مسئولان با سرنوشت کرمان/مربع تعاملی حسنپور
اشکان نیوز - چرا جوانان نخبه کرمانی که جواب خود را در مناصب سیاسی پس دادهاند، نادیده گرفته میشود مگر کرمان کم نیروی توانمند دارد که دولت دایه عزیزتر از مادر از ایلام میآورد ، نه به آن روزها با گذشت ماهها که دولت دل میزد برای تعیین تکلیف حکم سرپرستی فدایی و امروز استانداری کرمان بدون سرپرست زیر یک روز دولت حکم استاندار صادر میکند. کرمان پهناورترین استان ایران است فقط سر زدن به شهرها و شهرستانهای آن بیش از شش ماه بهطول میانجامد ، چطور یک فرد غیر بومی میتواند ظرفیتهای بزرگترین استان ایران را در فرصتی ۹ ماهه بشناسد. چطور میشود که نمایندگان استان کرمان نادیده گرفته شدن و هیچ نقشی در انتخاب استاندار نداشتند ، بسیار عجیب بود و گمانهزنیها به سمت «نیش خندی» میرود که حسنپور نماینده سیرجان با اعلام نظر شخصی و موافقش با آقای زینیوند به عنوان استاندار جدید کرمان به مردم زد و خبر از مخالفت چند نفر از نمایندگان مردم کرمان در مجلس با انتصاب استاندار جدید هم داد. آیا انتخاب فرماندار سیرجان و بافت «وجهالمصالحه» انتخاب استاندار کرمان میشود قطعاً جعبه سیاه این وضعیت فدایی استاندار مستعفی است، که سکوت اختیار کرده یا اینکه این سکوت هم جزوی از یک بازی بزرگ سیاسی است، بهانه عدمهمکاری مدیران با استاندار هم دلیل استعفاء عنوان میشود که آنچنان موجه نیست ، ضمن اینکه با قبول این بهانه یقیناً این عدم همکاری با یک استاندار غیربومی و کمتجربه بیشتر هم خواهد بود. به هرحال نمایندگان استان رأی خود را از مردم گرفتهاند و بایستی پاسخگویی ملت هم باشند نه جاده صاف کن تصمیمات اشتباه دولتمردان تا الان مجمعنمایندگان واکنش درخور کرمانیان از خود بروز نداده است در حالیکه کمتر از دو ماه به سالروز شهادت سردار دلها «حاج قاسم سلیمانی» باقی مانده است، این سؤال امروز در ذهنهای «تک به تک» کرمانیان شکل میگیرد که آیا استاندار منتخب دولت با سوابقی که داشته ، شایسته این فضای حاجقاسمی است؟
مصالح استان فدای ، فدایی
انتصاب یک روزه استاندار جدید کرمان «هزار و یک» حرف و حدیث به همراه داشت، نه تنها حکایت از نادیده گرفتن ظرفیت جوانان، و مدیران توانمند کرمانی، بلکه نشان از نوعی لجاجت، سیاسیکاری و بخوانید بازیچه قراردادن سرنوشت استان در شرایطی بسیار حساس در خود دارد..
استعفای نابهنگام ، عجیب و دور از انتظار «محمدجواد فدایی» از سمت استانداری کرمان! محل نکات ، گلایهها و گفتنیهایی است که در ادامه خواهد آمد؛
اولاً بهرغم اینکه عزل و نصب استانداران در حیطه وظایف و اختیارات دولت است ، اما برای نادیده گرفتن ظرفیت و سرنوشت استان پهناور و بحرانی همچون کرمان حقی برای هیچ مقام و دستگاه مسئولی ایجاد نمینماید.
استانِ بحرانی، از این جهت که علاوه بر وضعیت قرمز و حتی سیاه کرونا در برخی نقاط و اعلام رتبههای پایین و عملکرد ضعیف مجموعه استان در ارزیابی اخیر وزارت کشور و نیز عقب ماندگی در شاخصهای ، ده گانه نظیر اقتصادی، فرهنگی، اشتغال و… زمان چندانی نگذشته ، که ضمن به صدا در آمدن زنگ خطر در استان پرظرفیت و ثروتمند کرمان ، میبایست بحران جدید مدیریتی و انشقاق ناشی از آنرا نیز بر مشکلات مردم و استان افزون دانست.
در چنین شرایطی که پاسخگویی فدایی بعنوان استاندار باسابقه استان و حتی کشور ، باید مورد مطالبه قرار گیرد اما استعفاء و خودداری از پاسخگوئی و شفافسازی وی که بیشتر شبههی فرافکنی و مظلومنمایی را در اذهان ایجاد مینماید ، اسباب تبعاتی شده که بر دردهای استان افزوده است.
البته این بحث به هیچ عنوان منحصر به امروز و استعفای فدایی نبوده و دقیقاً از روزهای آغازین تصدی وی که به جای اولویتدهی و اقدام ضربتی برای حل کاستیهای عدیده استان (نظیر وضعیت نامساعد اشتغال، معیشت، کشاورزی، صنعت، کسب و کار، امنیت، مالیات، عوارض کمرشکن و حتی بهداشت و سلامت ) ، تعویض ضربتی مدیر روابط عمومی و اصرار بلادرنگ بر تغییر فرمانداران با رویکردی جناحی را در دستور کار قرار داد ، رویکردی پرانتقاد رونمایی گردید.
دامنه و نتیجه این نوع از برنامه محوری از سوی فدایی که شاید به دلیل ریاست چند ساله سازمان برنامه و بودجه استان و معاونت برنامهریزی استانداری بتوان وی را آقای برنامهریزی استان نامید ، به گونهای بود که حتی در اداره نشستهای مدیران ادارات وقایعی حاکی از ضعف مدیریت استان بر دستگاههای اجرایی استان نیز وی را دچار مشکل نمود.
صرف نظر از کند شدن روند پیشبرد طرحهای مهم و پرهزینه مثلث توسعه استان که استاندار مستعفی سابق بانی و مبتکر آن بود و نیز سقوط پرشتاب رتبههای استان در شاخصهای گوناگون، شواهدی دیگر بر بیبرنامگی و ضعف جدی استانداری تحت تصدی فدایی بر همگان آشکار و غیرقابل انکار نشان داد.
از جمله فاجعه تأسفبار ، نابخشودنی و جبران ناپذیر شهادت جمع کثیری از مردم و میهمانان تشییع پیکر پاک سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و شهید پورجعفری که فدایی بهعنوان رئیس شورای تأمین استان و اولین مقصر و پاسخگوی این فاجعه به جای محاکمه و پاسخگویی ، حداقل استعفاء و عذرخواهی در مقام شناسایی ، معرفی و برخورد با مقصرین ظاهر گردیده و در این قضیه نیز ردای مطالبهگری و راهبرد فرافکنی را برگزید.
در حالیکه استان کرمان با فاصله یک هفتهای از استانهای بزرگی چون تهران و خراسان که باخیل کثیری از جمعیت مردمی ، زیبندهترین تشییع و میزبانی را از شهیدان دیار کریمان بعمل آوردند ، زمان و امکانات بیشتری را برای برنامهریزی و تدابیر مناسب در این زمینه در اختیار داشته ، لیکن بهجای افتخار آفرینی ، فاجعه آفرینی مدیریت استان نصیب همموطنان داغدار سردار شهید گردید.
لذا اکنون نیز دور از انتظار نیست اگر فدایی با دست آویختن به ماجرای استعفاء و متعاقب آن خودداری از پاسخگوئی و وعده به شفافسازی در آینده ، برای خود نقش مظلوم و برای سایرین نقش مقصر را برگزیند ، بجای تلاش و جبران مافات، استان را در شرایطی اینچنینی قرار دهد.
استاندار مستعفی در این واپسین ایّام عمر سیاسی خود باید بر این امر وقوف و قضاوتی منصفانه داشته باشد که اگر چه در این دوره، استان کرمان نجیبانه فدائیِ رویکرد سیاسی کارانه او و جناح مطبوعش (کارگزاران سازندگی و حسین مرعشی) گردید و زیربار مشکلات عدیده، بیرمقتر از بسیاری استانهای دیگر باید برای برخاستن ، نیروی مضاعف صرف و هزینه نماید و بهترین مدال افتخاری که از استانداری دوران تصدی فدایی برسینه دارد ، کسب رتبه برتر روابط عمومی و تبلیغات توسط روابطعمومی استانداری است (گویی اهتمام اصلی این دستگاه فقط تبلیغ ، نمایش و آراسته نمائی ضعیفترین دوره مدیریت استان بوده)، اما کرمان اکنون دیگر تاب تحمل فرافکنی و مقصر شدن از سوی وی را نداشته و از آن تحمل ناپذیرتر و ناباورانهتر رفتار لجوجانه دولت و وزارت کشور با سرنوشت این استان است ، که خوراک و امکان آنرا اقدام ناثواب فدایی در این شرایط حساس فراهم نمود.
بی تدبیری دولت تدبیر
برداشتهایی که از خبر پذیرش استعفای استاندار، و اعلام گزینهی جایگزین در یک روز ، آنهم بدون اطلاع اکثریت نمایندگان استان قابل حدس و گمان میباشد ، این است که یا بطور کلی حساسیت شرایط کشور در ماههای پیش رو از سوی وزیر کشور و رئیس جمهور درک نشده یا حداقل این اهمیت را برای استان کرمان با انبوهی از مشکلات انباشته شده ، قائل نگردیدند و یا شاید انگیزههای سیاسی نظیر تحمیل اراده دولت بر نمایندگان ملت از حوزههای انتخابیه استان و حتی تسریع در تغییر و تحولات آستانه انتخابات مانند تغییر فوری فرمانداران ، هدف اصلی آنان در این مقطع کوتاه بوده ، شاید هم رئیس و وزیر کابینه ، اساساً زمان باقی مانده تا پایانکار این دولت را برای صرف وقت و اندیشیدن تدبیری منطقی ، چندان مقرون به صرفه ندانستهاند.
البته اگر آسودگی خاطر وزیر کشور از عدم امکان استیضاح خود در این مقطع نبود، بسیار بعید بود که با هر نیت و مقصودی اینچنین غیر معقول و غیرمعمول به دور از تدبیر ، اتخاذ تصمیم صورت گیرد.
وقوع این دست از رویدادها نشان میدهد بزرگان سیاسی کرمان بر خلاف آنچه تصور میشود بیش از هر زمانی خود را به خواب زدهاند و ظاهراً آنچه برایشان مهم نیست، سرنوشت کرمان و کرمانی هاست .
نیش، خند ریاست مجمع نمایندگان به مردم کرمان
برخی حمایتهای روزهای اخیرِ رئیس مجمع نمایندگان از گزینه دولت برای استانداری و نیز در قضیه اصرار وزارتخانهها بر ابقای مدیر مستعفی گهر زمین ، نشان دهنده این ضرورت است که سایر اعضای مجمع و نیز افکار عمومی استان کرمان و شهرستان سیرجان ریاست مجمع را در بازشناسی نقش و تفاوتهای وکیلالدوله و وکیلالمله بیشتر توجیه و یاری نمایند.
هر چند اعضای مجمع نمایندگان ، با شناختی که از روحیات رئیس جدید مجمع داشتند، بهتر بود یا از ابتدای انتخاب ریاست مجمع کمی دقت و تأمل بیشتر و منطقیتری مبذول و معمول مینمودند، یا اینکه برای تحمل اظهارات و مواضع مبهم و غیرشفاف وی در ماجرای تغییر و تحولات حیرت آور استانداری، حداقل تا پایان سال اول تجربه اندوزی وی در این مسند، صبر ایوب از خداوند طلب نمایند.
به ویژه که هضم اتفاق جالبی همچون اطلاع دوماههی آقای رئیس از کنارهگیری فدایی در یک سوی ماجرا، و تغییر فرماندار سیرجان و بافت در واپسین روزهای قبل از کنارهگیری قطعی استاندارِ مستعفی، که حتماً این انتصاب این فرماندار همچون سایر اقدامات دولتیان، مطلوب و مقبول حسن پور بوده، را در دیگر سوی ماجرا گوشهای از دل خود جای دهند .
آنها باید دل خود را پاک بگیرند و باور داشته باشند که انشاالله «مربع فدایی ، حسنپور ، دولت و استاندار جدید»، فقط یکمربع تعاملی ساده و معمول در راستای وکیلالملهگی است که در پس آن هیچ نیش، خندی متوجه مردم استان و نمایندگان آنان نبوده و کسی ، دیگران را دور نزده است.
انشاالله