روزنامهنگار در مورد اینکه چرا باید در انتخابات هیأت نظارت بر مطبوعات شرکت کنیم
اعظم محبی
دور جدید انتخابات مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات، این فرصت را بوجود می آورد تا حقوق و آسیب شناسی رسانه ها بار دیگر مورد توجه و بازنگری قرار گیرد.
بیش از چهار هزار مدیر مسئول در روز ۲۰ آبان به یکی از نامزده های انتخابات هیات نظارت بر مطبوعات رای می دهند تا یک نماینده از طرف تمامی مدیران مسئول به این هیات معرفی شود و در کنار دیگر اعضاء، مواردی همچون صدور مجوز ، لغو امتیاز، تخلفات، محتوای مطالب، تدام انتشار و توزیع حمایتهای دولتی را بررسی کنند.
طبیعتاً توقع و انتظار مطبوعاتی ها از نماینده خود در رسیدگی به امور رسانه ای، بسیار بیشتر از نمایندگانی از قوه قضاییه، وزیر فرهنگ و ارشاد، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، حوزه علمیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی است و جایگاه نماینده مدیران مسئول را حساس تر و مهمتر می دانند.
تاکنون بسیاری از مشکلات جامعه مطبوعاتی نوشته شده و خوانده ایم ؛ بخصوص در دورانی که فشار اقتصادی بر تمامی مشاغل، تاثیرگذار بوده است و نگهداری یک رسانه، سختی ها و مشکلات مضاعفی نسبت به گذشته دارد.
هرچند اصلاحات و اقدامات مفیدی در عملکرد معاونت مطبوعاتی نسبت به دهه های گذشته صورت گرفت اما اگر نقدها و اعتراضاتی که در سالهای اخیر از نحوی مدیریت معاونت مطبوعاتی، بخصوص در مورد یارانه های رسانه ای را در نظر بگیریم باید گفت که همچنان نیاز به اصلاحات اساسی در جهت حمایت از رسانه ها و بخصوص رسانه های مستقل وجود دارد.
پرداخت یارانه رسانه ای و سایر حمایتهای دولتی از رسانهها یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه معاونت مطبوعاتی ارشاد در سالهای اخیر بوده است؛ حمایت های دولت از رسانه ها بر اساس قوانینی که در یکی دو سال اخیر در معاونت مطبوعاتی، وضع شده با شرایط و محدودیتهای خاصی صورت می گیرد که از جمله آن، گذشت سه سال از تاریخ صدور مجوز ، تدام در انتشار و پر مخاطب بودن رسانه است.
هرچند که این قوانین با هدف تقویت و تاثیر گذاری بر رسانه ها وضع شده اما اجرای آن به سادگی نبود و نیاز به سیستمی دقیق برای بررسی و ارزیابی کیفی بیش از سه هزار رسانه چاپی و الکترونیکی داشت که این سیستم در حال حاضر در ساختار معاونت مطبوعاتی وجود ندارد. انتشار فهرست یارانه های پرداخت شده، مواردی از اشتباه در بررسی و پرداخت یارانه به رسانه هایی را نشان داد که این شرایط را دارا نبودند.
از جمله این موارد انتشار خبری در ماههای آخر سال گذشته بود که در صفحات شبکههای اجتماعی روزنامهنگاران دست به دست میشد؛ خبر در مورد اختصاص یافتن مبلغی در حدود ۶۵۰ میلیون تومان بود به یک مسسه مطبوعاتی که مدعی انتشار چندین مجله بود اما هیچکدام از این نشریات در کشور دیده نشده بود.
خبری دیگری که توسط روزنامه نگارانی در شبکه های اجتماعی منتشر شد، ثبت چندین دامین به نام یک فرد و پرداخت یارانه رسانه ای به این دامین ها بود.
همچنین تبعیض در پرداخت یارانه به رسانه ها، موارد دیگر مورد اعتراض بود؛ بطوریکه بر اساس فهرست منتشر شده در پایگاه اطلاع رسانی معاونت مطبوعاتی، پایگاههای خبری که وابستگی حزبی و سیاسی دارند و با امکانات و تامین مالی این جریانهای سیاسی، قوی تر و پربازدید تر فعالیت می کنند در ارزیابی کیفی، سایت برتر و موفق محسوب شده و یارانه بیشتری نسبت به رسانه های مستقل و بدون حامی مالی دارند؛ در این خصوص نام دو سایت خبری وابسته به دو جریان سیاسی به چشم می خورد که تنها در سال گذشته هر کدام در حدود ۱۳۰ میلیون تومان یارانه دریافت کرده بودند.
این درحالی است که بسیاری از پایگاههای خبری که مستقل هستند یا در حوزه تخصصی فعالیت دارند و یا در شهرهای کوچک با مخاطبان محدود فعالیت دارند، مبلغ ناچیزی مانند یک تا سه میلیون تومان در هر دوره توزیع یارانه، دریافت کردند.
موارد منتشر شده در مورد اشتباه در محاسبات پرداخت یارانه رسانه ای، نگارنده را بر این داشت تا بررسی کامل در خصوص در فهرست منتشر شده یارانه پایگاههای خبری سال ۹۸ انجام دهد؛ در این بررسی ها چندین مورد اشتباه در پرداخت یارانه رسانه ای مشخص شد که از جمله، اختصاص یافتن یارانه به برخی پایگاهای خبری که به علت منقضی شدن دامین و هاست، اصلا صفحه ای در فضای وب نداشتند و یا اینکه سالها از بروز رسانی این سایتها می گذشت بود.
تحقیقات نگارنده ، مشخص کرد که سیستم بررسی محتوی و بررسی ارزیابی کیفی رسانه ای در معاونت مطبوعاتی، سبب بوجود آمدن خطا در محاسبات است و قطعا چند کارمند معاونت مطبوعاتی در یک زمان محدود، نمی توانند بیش از چهار هزار رسانه را بررسی کننده ؛ بلکه باید سیستمی بصورت مدام، محتوی رسانه ای را بازنگری کند و همزمان طرح هایی تشویقی وجود داشته باشد تا فعالیت رسانه ها در جهت رشد و پویایی حرکت کند.
هرچند که موارد بررسی شده به مسئولان معاونت مطبوعاتی اطلاع داده شد، اما هیچ واکنش و بازنگری در این خصوص صورت نگرفت و تعجب آور تر اینکه موارد منتشر شده در شبکه های اجتماعی هم با سکوت نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت همراه بود.
در حالیکه جامعه مطبوعاتی انتظار داشت تا کمیته ای برای روشنگری و بررسی موضوع تشکیل شود اما با سکوت سنگین نماینده مدیران مسئول، مسئله تنها با وعده معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد برای بررسی، پایان یافت و هرگز خبری مبنی بر تکذیب یا تایید آن منتشر نشد.
اما شگفت آورتر زمانی بود که اسامی اعضای کمیته ارزیابی پایگاههای خبری منتشر شد و ۲ مدیر مسئولی که تا چند ماه پیش، نام رسانه شان در شبکههای اجتماعی به عنوان رسانههایی که بالاترین یارانه را دریافت کردند، می درخشید اکنون به عنوان یکی از اعضای کمیته ارزیابی معرفی شده و سطح کیفی دیگر پایگاههای خبری که این مبلغ یارانه را دریافت نکردند و با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کنند را بررسی می کند !
مسلما ادامه این رویه، رسانههای مستقل را از بین برده و مدیران آن را ترغیب می کند تا برای ادامه حیات رسانه و یا موفقیت آن به جریانها و چهرههای سیاسی نزدیک شوند و به تدریج به جای رسانه ای تأثیرگذار و بی طرف، به پایگاه اطلاع رسانی این حزب و آن چهره سیاسی بدل شوند که خود آسیب فراوانی به فضای رسانهای و سیاسی کشور وارد خواهد کرد.
آموزش خبرنگاری
انتهای پیام/*