برجام یا کفش‌های میرزا نوروز؟

مدیر مسئول روزنامه کیهان خطاب به سخنگوی دولت نوشت: برادر عزیزم جناب ربیعی! داستان کفش‌های میرزانوروز را که به خاطر دارید؟ نه به‌درد خودش می‌خورد و نه هیچ‌کس دیگری آن را قبول می‌کرد. هر روز هم برایش دردسر تازه‌ای به بار می‌آورد. حالا خودمانیم برجام شبیه کفش‌های میرزانوروز نیست؟!

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یاداشتی در این روزنامه نوشت: آقای علی ربیعی سخنگوی محترم دولت طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشته است: «اگر برخی از دوستان حقیقتاً به آن چیزی که علیه برجام می‌گویند اعتقاد دارند چه طرح جایگزینی دارند و چرا آن را مکتوب نمی‌کنند که به شکل یک سیاست و راهبرد مدون در معرض ارزیابی قرار گیرد؟

بهتر است چنین طرحی ارائه و به منظر افکار عمومی رسانده شود و تکلیف برجام و آژانس و… – همانند اف‌‌ای‌تی‌اف که روشن شد- مشخص شود»!

درباره اظهار نظر آقای ربیعی که با ایشان دوستی دیرینه دارم‌، اگرچه گفتنی بسیار است ولی از آن میان تنها به چهار نکته بسنده می‌کنیم؛

۱- فرموده‌اند منتقدان برجام چه طرح جایگزینی دارند؟! که باید گفت مثل اینکه برادر عزیزمان آقای ربیعی همین دیروز از یک جزیره دور‌افتاده که در آن هیچ رسانه مکتوب و دیداری و شنیداری وجود نداشته و ندارد بار سفر بسته و به کشور وارد شده‌اند! و به همین علت از انبوه نظرات و پیشنهادهای منتقدان برجام که از قضا تمامی آنها نیز به واقعیت پیوسته است بی‌خبرند! وگرنه نمی‌فرمودند چرا منتقدان طرح جایگزین خود را مکتوب نمی‌کنند که مورد ارزیابی قرار بگیرد؟! منتقدان صدها بار با استناد به مبانی حقوق بین‌الملل و با نگاهی کارشناسانه به دست‌اندرکاران مذاکرات اعلام کرده بودند راهی که در پیش گرفته‌اید خطای فاحش است و ادامه آن به فاجعه منجر خواهد شد که شد! مگر طرح جایگزین غیر از این است؟!

۲- برادر ربیعی عزیز! فرموده‌اید چرا منتقدان نظراتشان را مطرح نمی‌کنند تا به شکل یک سیاست و راهبرد مدون در معرض ارزیابی قرار گیرد؟ و ظاهراً فراموش کرده‌اید که دوستان شما اجازه نمی‌دادند کسی بگوید بالای چشم برجام ابروست! یادتان رفته که دولتمردان دست‌اندر‌کار مذاکرات هرگز حاضر نبودند در یک نشست رو‌در‌رو با منتقدان رو‌به‌رو شوند و نظرات آنها را بشنوند! آقایان یکسره با حضور در برنامه‌های صدا و سیما و روزنامه‌های تحت فرمان خود و یا سخنرانی و‌… به تقدیر از برجام و بَه بَه و چَه چَه درباره آن مشغول بودند، فتح الفتوح! بزرگ‌ترین دستاورد تاریخ! تسلیم قدرت‌های بزرگ در مقابل ایران! لغو بالمُره همه تحریم‌ها و…! آن‌وقت جنابعالی از ارزیابی نظر منتقدان سخن می‌گویید؟!

۳- برادر گرامی، جناب ربیعی! این جملات به نظر شما آشنا نمی‌آید؟! «بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم‌، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌ فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر‌حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم!، یک مشت لات! و…»! اینها بخشی از پاسخ رئیس‌جمهور محترم به منتقدان است! حالا نظرتان درباره «ارزیابی در یک راهبرد مدون» که پیشنهاد کرده‌اید چیست؟!

۴- و بالاخره، کفاشی که کفش ناقص و کج و کوله به مشتری داده است حق ندارد در مقابل اعتراض مشتری، بگوید؛ اگر بهتر از من کفش می‌دوزی بیا بدوز! بلکه باید ضمن جبران خسارت مشتری، از او عذرخواهی کند و اگر از حرفه کفاشی سر‌رشته‌ای ندارد، این کار را به کفاش حرفه‌ای بسپارد!

برادر عزیزم جناب ربیعی! داستان کفش‌های میرزانوروز را که به خاطر دارید؟ نه به‌درد خودش می‌خورد و نه هیچ‌کس دیگری آن را قبول می‌کرد. هر روز هم برایش دردسر تازه‌ای به بار می‌آورد. حالا خودمانیم برجام شبیه کفش‌های میرزانوروز نیست؟!

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا