چرا شورای شهر تهران در برابر شهردار ناتوان است؟
نهاد شهرداری تهران به دلیل ساختار سیاسی، جایگاه ویژهای در کشور دارد. در سالهای اخیر، شاهد آن بودهایم که تلاشهای برخی از اعضای شورای شهر برای ایجاد تغییرات یا اعمال فشار بر شهردار، اغلب با چالشهای جدی روبهرو شده است.
اما چرا این نهاد نسبت به سایر شهرداریها از چنین سطح مقاومتی برخوردار است؟ تحلیل دلایل این موضوع میتواند به شناخت بیشتر نقشهای پنهان و آشکار قدرت در این حوزه کمک کند.
شهرداری تهران؛ یک نهاد صرفاً خدماتی یا بازوی سیاسی؟
برای درک چرایی قدرت بالای شهردار تهران در برابر اعضای شورای شهر، ابتدا باید به جایگاه این نهاد در ساختار سیاسی کشور پرداخت. شهرداری تهران، بر خلاف بسیاری از شهرداریها، تنها یک نهاد خدماتی و مدیریتی نیست. این جایگاه بهعنوان یکی از حساسترین و مهمترین پستهای مدیریت شهری کشور به شدت با سیاست در هم تنیده است.
از بعد تاریخی، بسیاری از شهرداران تهران پس از تصدی این مقام، به عرصههای ملی سیاست نیز ورود کردهاند. افرادی مانند محمدباقر قالیباف که پس از شهرداری به ریاست مجلس رسیدند یا محمود احمدینژاد که راهی ریاست جمهوری شد، نمونههایی از این واقعیت هستند. شهرداری تهران به دلیل گستره نفوذ و اهمیت اقتصادی و سیاسیاش، همواره محلی برای تعامل و کشمکش قدرت بوده است.
اعضای شورای شهر؛ نظارت ضعیف یا عدم توازن قدرت؟
در سیستم حکمرانی شهر تهران، شورای شهر بهعنوان نهادی نظارتی و سیاستگذار شناخته میشود. بهظاهر، وظیفه شورای شهر تهران بررسی، نظارت و تصویب طرحها و لوایح شهری است. با این حال، تجربههای گذشته نشان دادهاند که قدرت و نفوذ شهردار بهمراتب بیشتر از شورای شهر بوده و بهویژه در موارد خاص، اعضای شورا کمتر قادر به اعمال فشار یا تحقق تغییرات مدنظر خود بودهاند.
این عدم توازن به دلایل مختلفی از جمله ساختار قانونی شورا و اختیارات شهردار، مسائل حزبی و همچنین وابستگی برخی از اعضای شورا به جریانهای خاص بازمیگردد. شورای شهری که به جای وحدت و قدرت چانهزنی جمعی، دستخوش اختلافات داخلی و وابستگیهای سیاسی باشد، نمیتواند از نقش نظارتی خود بهخوبی بهرهمند شود.
آیا سیاسیکاری شهرداری و شورا، مصلحت مردم را قربانی میکند؟
شاید یکی از مشکلات اصلی در رابطه بین شهرداری تهران و شورای شهر، گرایش بیش از حد به سیاسیکاری و منافع گروهی باشد. بهطور مکرر دیده شده که برخی از تصمیمات و عملکردها نه بر اساس نیازهای واقعی شهروندان، بلکه بر مبنای بازیهای سیاسی و اهداف جناحی صورت میگیرد.
این امر نهتنها به تضعیف جایگاه شورا و شهردار در میان مردم منجر میشود، بلکه از نظر مدیریت شهری نیز پیامدهای زیانباری به دنبال دارد. عدم همکاری میان این دو نهاد مهم، میتواند طرحهای اساسی را به تأخیر بیندازد و مشکلات عدیدهای برای شهروندان ایجاد کند.
شهرداری تهران جایگاهی فراتر از یک پست ساده مدیریتی دارد و بسیاری از چالشهای آن ناشی از ساختار و جایگاه ویژه آن در عرصه سیاست ملی است. در حالی که شورای شهر بهعنوان نهاد نظارتی باید توان کافی برای اعمال وظایف خود داشته باشد، ضعف ساختاری، مداخلات سیاسی و عدم هماهنگی داخلی، منجر به شکلگیری یک تناقض عمیق شده است. شهروندان تهرانی بیش از هر چیزی به یک مدیریت منسجم، شفاف و بهدور از بازیهای سیاسی نیاز دارند تا این کلانشهر را به سمت توسعه واقعی سوق دهند.
انتهای پیام