کتاب‌هایی که سردار سلیمانی برای خواندن توصیه کرد

اشکان نیوز| یک انگشتری، یک سلاح و یک کتاب؛ اینها همه وسایلی است که در هنگام شهادت همراه سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی بوده است. از سویی سردار حاج قاسم در میان اهالی فرهنگ و هنر جایگاه ویژه‌ای داشت و از سوی دیگر برای سینما و کتاب و هنرمندان این عرصه ارزش زیادی قائل بود و این موضوع را بارها و بارها ثابت کرده بود. از حضور در پشت صحنه چند فیلم تا تقریظ‌هایی که برای چند کتاب نوشته بود و البته تصاویری که از او در حال مطالعه منتشر شده است. با هم به مرور بعضی از خبرها و تصاویری که درباره ارتباط سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با دنیای کتاب منتشر شده است می‌پردازیم.

پس از مورد اصابت قرار گرفتن خودروی حاج قاسم سلیمانی در نزدیکی فرودگاه بغداد تصاویری از برخی از وسایل شخصی این سردار شهید در رسانه‌ها منتشر شد. یکی از این وسایل کتاب «گلچین احمدی؛ مجموعه‌ای از مدایح و مراثی ائمه اطهار» بود.

مطالعه مارکز در هنگام سفر
فروردین سال۹۵ صفحه‌ اینستاگرام حاج قاسم سلیمانی عکسی را به اشتراک گذاشته بود که این سردار را در هواپیما و در حال مطالعه یک کتاب و یادداشت نوشتن نشان می‌داد.

تصویری که در توضیح آن نوشته شده بود: در حال پرواز و مطالعه‌ کتاب گابریل گارسیا مارکز.

مارکز نویسنده‌ کلمبیایی یکی از چهره‌های شاخص ادبیات نوین آمریکای لاتین بود. او یکی از نویسندگان محبوب اسپانیولی زبان در ایران است که بسیاری از آثارش با ترجمه‌های مختلف منتشر شده‌اند. سبک مارکز رئالیسم جادویی بود که پیش از او نویسندگان دیگری چون خوان رولفوی مکزیکی و آلخو کارپانتیه‌ی کوبایی آثاری را در این سبک نوشته بودند.

«صدسال تنهایی»، «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد»،‌ «عشق سال‌های وبا»، «ژنرال در هزارتویش» و… از جمله آثار این نویسنده است.

توصیه توئیتری به خواندن یک کتاب قدیمی
چندی پیش سردار شهید در اکانت توئیترش به دو زبان فارسی و عربی توصیه به خواندن یک کتاب قدیمی شیعه کرد. کتابی که به عقیده این شهید بزرگوار کمک می‌کند تا بدون تعصبات حزبی از حکومت دفاع کنیم. حاج قاسم سلیمانی درباره کتاب «الغارات» این‌طور نوشت:

«این کتاب الغارات را که قدیمی‌ترین کتاب شیعه هست بخوانید! حتما بخوانید! مقتل کامل است. اگر آن را بخوانید، امروز برای این حکومتی که در استمرار حکومت علی بن ابی‌طالب است، آگاهانه‌تر و بدون تعصبات فردی و حزبی نگاه می‌کنیم، نظر می‌دهیم و دفاع می‌کنیم.»

یادداشتی بر کتاب «رادیو»
کتاب‌های زندگینامه قهرمان‌های دفاع مقدس مهمترین کتاب‌هایی بودند که معمولا خبر تقریظ نوشتن بر آنها توسط حاج قاسم سلیمانی منتشر می‌شد. یکی از این کتاب‌ها «رادیو» داستان زندگی و خاطرات سردار محمدرضا حسنی سعدی از دوران اسارت است. شهید سلیمانی در یادداشتی که بر این کتاب نوشته و با عنوان «برادرتان سلیمانی» امضا کرده، آورده است:

«حاج محمدرضای عزیز، مخلص مجاهد

این خاطره ارزشمند و تکان دهنده که از یک عملیات سنگین ویژه، هیجان‌انگیزتر است، نباید به این سادگی پردازش شود. خود بحث رادیو زیباترین داستان خواندنی برای تمام نسل‌ها می‌تواند باشد، در جایی که اسرا و زندانیان جنگ‌ها معمولاً به دنبال سیگار و یا اشیا فراموش‌دهنده مخدرند، فرزندان روح‌الله در فکر فهم اندیشه او و تلاش برای ایستادگی روح خدا در مسلک اویند.

این اعجاب مذهب و انقلاب است، این تاثیر یک رهبر الهی بر جوانان و نوجوانان در شرایطی تکان دهنده و سخت است.

مرحبا به این روح بلند و ارزشمند، زمین زیر پایاتان را باید سجده کرد.»

«گردان۴۰۹» روایتی از حال و هوای رزمنده‌ها قبل از عملیات والفجر ۱۰ یکی دیگر از کتاب‌هایی است که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر آن یادداشت نوشته است. شرح حالی از ۱۷۷ رزمنده دفاع مقدس که توسط عبدالله مزاری گردآوری شده است. جوانانی که ۱۰۷ تن آنان مشق عشقشان را با خون نوشتند و جام شهادت نوشیدند، ۷۷ تن دیگرشان نیز یا جراحت برداشتند و بخشی از وجودشان را در جبهه ها جاگذاشتند یا به اسارت درآمدند. همزمان با رونمایی از این کتاب و تمبر یادبود آن در خردادماه سال ۹۷ از تقریظ حاج قاسم سلیمانی بر آن هم رونمایی شد. او در این متن اینطور نوشته است:

«سلام و برکات خداوند بر خطّه شهیدپرور مقاوم و پر از معنویت، ولایی و بسیار شجاع سیستان

بارها متحیرانه تماشاگر شجاعت و معنویت آنان بودم، گردان ۴۰۹ و بنیانگذار بسیار پرافتخار و ارزشمند آن شخصیتی دایم قابل افتخاری همچون شهید مخلص میرحسینی عزیز که خود به تنهایی تداعی‌کننده یک لشکر بود، یل بزرگ سیستانی که همۀ جوانان کرمانی، سیستان و بلوچستانی و هرمزگانی را در مدرسۀ خود مشق عشق و ایثار داد و همه به او تأسّی می‌کردند و در سختی‌ها به او پناه می‌بردند. مرد زخم دارِ زخمی تمام نبردها آخرین فردی که از صحنۀ آتش خارج می‌شد، آن هم با تن چند چاک جراحت.

سیستان افتخار دارد به یل و رستم حقیقی حسینی، همچون محب که محب خدا و راه اولیاء و ائمه معصومین (ع) بود، محب فارسی تداعی‌کنندۀ سلمان فارسی با همان پاکی و صلابت.

سیستان افتخار داشتن عالی‌ها، غزنوی‌ها، میرزایی‌ها، هراتی‌ها، دولتی مقدم‌ها و آزادگان سرافرازی همچون عبدالرضا عزیز و در نهایت شیخ شهید مجاهد شهید مزاری را دارد.

رحمت و برکات خداوند بر شهدای این خطّۀ ارزشمند و این دژ مدافع ایران و اسلام، و درود و غفران خداوند نثار پدران و مادرانی که در خانه‌های محقّر خود چنین شیردلانِ باغیرتی را تربیت کردند و سلام و تهنیت به همسران صبور و فرزندان یادگاران آن مردان روزهای آزمون‌های سخت.

این آلبوم با نوشته‌های ارزشمندش بسیار گرانبهاست، ان‌شاءالله با اقدامات دیگر و قلم متعهدان سیستانی این نشان کم‌نظیر به ایران اسلامی و جهان اسلام شناسانه شود.»

«وقتی مهتاب گم شد» کتاب جانباز علی خوش‌لفظ کتاب دیگری است که اینبار حاج قاسم سلیمانی نه تقریظ که بعد از خواندن آن یادداشتی منتشر کرده است. کتابی که رهبر انقلاب هم بارها به خواندن آن توصیه کرده و برای آن یادداشتی منتشر کرده بود. فرمانده سپاه قدس با خواندن این کتاب در یادداشتی که با عنوان «برادر جامانده‌ات قاسم سلیمانی» منتشر کرده خطاب به علی خوش‌لفظ نویسنده کتاب، نوشته بود:

«عزیز برادرم علی عزیز

همه شهدا و حقایق آن دوران را در چهره‌ی تو دیدم

یکبار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده‌ای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع میکنم و رویم نمی‌شود در تشییع آنها شرکت کنم. ده روز قبل بهترین آنها را -مراد و حیدر را- از دست دادم، اما خودم نمی‌روم و نمی‌میرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز له‌له می‌زنم و به درد «چه کنم» دچار شده‌ام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخم‌هایم پاشاندی. تنهای تنهایم.

عکست را بروی جلد بوسیدم ای شهید آماده رفتن و دوست ندیده‌ام که بهترین دوستت را در کنارم از دست دادی. امیدوارم سربلند و زنده باشی تا مردم ایران در زمین همانند دب اکبر در آسمان نشانی خدا را از تو بگیرند و به تماشایت بنشینند.»

کتابی که سردار سلیمانی برای دخترش امضا کرد
کتاب «سربلند» مستند داستانی از کودکی تا شهادت شهید مدافع حرم محسن حججی کتاب دیگری است که شهید قاسم سلیمانی بر آن یادداشت نوشته است. یادداشتی که متفاوت از یادداشت‌های دیگری است که بر کتاب‌های مختلف نوشته است. او این کتاب را که به قلم محمدعلی جعفری نوشته شده است، خطاب به دخترش امضا کرده و نوشته است:

«سلام بر حججی که حجتی شد در چگونه زیستن و چگونه رفتن.

فدای آن گلویی که همچون گلوی امام حسین (ع) بریده شد و سلام بر آن سری که همچون سر مولای شهیدان دفن آن نامشخص و به عرش برده شد.

دخترم آنها را الگو بگیر و مهمترین شادی آنها عفت و حجاب است.»

کتابی که حاج قاسم با خواندنش به کرمانی بودنش افتخار کرد
سرلشکر قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «آن بیست و سه نفر» نامه‌ای برای احمد یوسف‌زاده نویسنده کتاب نوشته است.

متن نامه به این شرح است:

«احمد عزیزم؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامه‌ام یک شب از آن شب‌ها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیده‌ای هستید که به عرش رسیدید، ای‌کاش در همان بالا بمانید. چه افتخارآمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند. چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکانِ کمال‌یافته در قفس دشمن را ببینند.

ای‌کاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند.

احمد عزیز؛ وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و به‌یاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم، یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت.

بانوی معظمه خسته‌ای که با مجروحیت دل و جسم، در حالی که سر برادران، برادرزاده‌ها و فرزندان خود را بالای نی جلوی چشم داشت و ده‌ها زن و کودکِ اسیرِ هرروز کتک‌خورده را در طول هزاران کیلومتر پیاده و یا بر شتر برهنه نشسته، سرپرستی می‌کرد، در عمق قرارگاه دشمن بر هیبت او شلاق زد و با بیانی که خاطره پدرش علی(ع) را در یادها زنده کرد همانند شمشیر برنده برادرش عباس بر قلب دشمن فرود آورد و با جمله “مارأیت الّا جمیلاً” عرش را گریاند و بشریت را تا ابد متحیر عظمت خود ساخت.

به کرمانی بودنم افتخار می‌کنم، از داشتن گوهرهایی همچون «شهسواری» که فریاد “مرگ بر صدام، ضد اسلام” را در چنگال دشمن سر داد و نشان داد به‌خوبی درس خود را از مکتب امام سجاد(ع) آموخته است و «امیر شاه‌پسندی» که بر گوشت‌هایِ بر اثر شلاق فروریخته او اطو کشیدند و «احمد یوسف‌زاده»، «زادخوش»، «مستقیمی»، «حسنی» و … که از اسارت عظمت آفریدند.

در پایان درود می‌فرستم برمردی که به‌احترام شما و همه مجاهدین و شهدا، قریب سی سال چفیه یادگار آن روزها را به گردن آویخته تا عشق به این راه و مرام و فرهنگ را به همه یادآوری کند و بر هر نوشته شما بوسه می‌زند و در بالاترین جایگاه فقاهت، حکمت و اندیشه، زیباترین کلمات را نثارتان می‌کند. چقدر مدیون این مردیم و بدون او تاریکیم. خداوندا؛ وجودش را برای ایران و اسلام حفظ بفرما.»

کتابی که حاج قاسم دو یادداشت برایش نوشت
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «من زنده‌ام» دو یادداشت برای معصومه آباد نویسنده این کتاب نوشته است.

سلیمانی در نامه اول خود که آن را در بغداد نوشته است، حس خود را نسبت به این کتاب اینطور نوشته است:

«خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس به دنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟

آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند.

برادرت

بغداد»

در دومین نامه حاج قاسم که در «نینوا» نوشته شده، با اشاره به رشادت‌های معصومه آباد می‌گوید:

«ان‌شالله کتابت را به همه زبان‌ها ترجمه می‌کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است.»

متن دومین نامه قاسم سلیمانی به این شرح است:

«خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی

سعی کن در این آزادی اسیر نشوی

ان‌شالله کتابت را به همه زبان‌ها ترجمه می‌کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول‌الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه اینگونه معصوم بوده است.

به تو به عنوان خواهرم، به عنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی افتخار می‌کنیم.

حقیقتا شگفت‌زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا