به جای مرمت؛ مسجد جامع ورامین را تخریب کردند/حیف و میل بیتالمال برای مرمتی که یکسال هم دوام نداشت
آجرهای مربع شکل را جدا میکند. عین آب خوردن از سیمان جدا میشود انگار نه انگار که تیر و مرداد سال ۱۴۰۱ مرمت شدهاند و اکنون بهار سال ۱۴۰۲ است!
سعید فتوحی ، مریم اطیابی : ۶۰۰ میلیون تومان برای این مرمت هزینه شده است ۳۰۰ میلیون تومانش را استانداری تهران پرداخت کرده است.اما میگویند آمدن بارانهای زمستانی و بهاری نم به داخل نفوذ کرده است.
خشتها و آجرهای نبش دیوارها به راحتی کنده میشود. پرس و جو به اینجا ختم میشود که با خاک بندکشی کردهاند و روی آن ملات ریختند. این کار را کارگران افغانی انجام دادند.
یک نیسان خاک پیاده میکنند. برای بندکشی، اعتراض که میشود بندکشی با خاک و سیمان در کجای دنیا مرسوم است. زنگ میزنند از مسئولشان میپرسند و او میگوید ماسه بادی بیاورند! همینقدر دقیق و کارشناسی.
فاجعههای مرمت استان تهران یکی دو تا نیست. همین چند وقت پیش بود که جامعه باستانشناسی در خصوص مرمت غیر اصولی دژ رشکان بیانیه داد.
برای هیچ کس مهم نیست چه بر سر میراث فرهنگی استان تهران میآید؟ جانفشان مدیر سازمان آب و فاضلابی مونسان که حتی در خواب هم نمیدید روزگاری از کیش راهی صندوق احیا و سپس راهی منصب مدیرکلی میراث فرهنگی استان تهران شود حالا با اعتماد به نفس کامل خود را به تیم ضرغامی رسانده و لابد که زلزله ۱۵ ریشتری هم به صندلی منصبش آسیبی نمیرساند.
میراث فرهنگی تهران بوی مرگ میدهد، بوی فاجعه اما دریغ و درد از اقدامی. نمایندگان مجلس خواب، شورای شهرها و شهرداریها خواب، استانداری خواب، وزارتخانه میراث خواب!
وقتی روی پشت بام را نگاه میکنید، به نظر میرسد پشت بام مسجد جامع ۸۰۰ ساله ورامین کارگاه مرمت نبوده اینجا کلاس آموزشی مرمت و بندکشی بوده است!
حتی حاضر نشدند چند تخت چوب بگذارند و برروی آنها سیمان درست کنند. اثرات درست کردن سیمان بر روی سقف مسجد کاملا مشهود است همچنان که اثرات جابهجایی سیمان و قیر بر روی دیوارهها با ردهای زشت مشخص است.
شیب ناودان کار گذاشته صاف است نه رو به پایین بنابراین باز هم به جای خروج آب از ناودان مستقیم باران به سینه دیوارها میخورد و همان آش و همان کاسه. نم همه جا مشهود است.
طرح مرمت پشت بام مسجد جامع را در کدام شورای فنی ارائه کردهاند؟ چه کسی آن را تایید کرده است؟ اصلا استان تهران با کدام شرکتهای مرمتی قرارداد دارد؟ هیات مدیره این شرکتها کیستند؟ چند پروژه در سال به آنها محول شده است؟ کیفیت و کارنامه کاریشان چه بوده؟ دفتر محوطهها و بناها و بافتها چه مسئولیتی دارد؟چرا هیچ کس مدیران میراث فرهنگی این استان را ملزم به پاسخگویی نمیکند؟ ناظر این پروژههای یکی علمیتر از دیگری کیست؟
این تنها مشکل مسجد نیست. مسجد کارکردش برگزاری نماز و مسجد جامع ورامین همان مسجدی است که اگر میراث فرهنگی ایران سر و سامانی داشت باید یا در قالب پرونده مشترک یا مجزا ثبت جهانی میشد. اما دریغ دریغ دریغ!
انتهای پیام