به بهانه قاچاق نقش برجسته ساسانی
بررسی و ساماندهی مسائل باستان شناسی کشور در تشکیلات اداری وزارت میراث فرهنگی» نیازمند دستور ویژه وزیر میراث فرهنگی است!
علی اصغر نوروزی استاد یارپژوهشکده باستان شناسی نوشت: «باستان شناسی بعنوان یکی از ارکان وزارت میراث فرهنگی در عین ناباوری هیچ جایگاهی در ساختار اداری وزارت میراث فرهنگی ندارد.
در بسیاری از کشورهای جهان «وزارت باستان شناسی» با «وزارت میراث فرهنگی » مترادف است. حتی هنوز بسیاری از مردم میراث فرهنگی را اداره باستان شناسی مینامند. در دهها دانشگاه کشور از کارشناسی تا سطح دکتری هر ساله تعدادکثیری در این رشته فارغالتحصیل میشوند و میلیونها !
محوطه باستانی کشور نیازمند نگهداری پایش و در نهایت مطالعه هستند اما متأسفانه بر خلاف پندار عمومی و انتظارات و مطالبات مردمی مبنی بر اینکه حتماً تیمهای تخصصی در این تشکیلات همواره مسایل آثار و محوطه های تاریخی کشور را مدیریت و رصد میکنند،باور کردن اینکه برای مدیریت و سیاست گذاری نحوه نگهداری از آثار شهرها و روستاهای کشور هیچ واحد اداری بنام باستان شناسی در چارت سازمانی و عملیاتی وزارت میراث فرهنگی کشور وجود ندارد واقعاً دشوار است.
در کشور ما مسائل مرتبط با باستانشناسی که از وظایف ذاتی و حاکمیتی و گسترده و متنوع وزارت میراث فرهنگی است را می توان در دو گروه عمده طبقه بندی کرد:
الف) پژوهشهای باستان شناسی که به منظور شناسایی و تهیه اطلاعات علمی آثار و محوطههای تاریخی کشور برای برنامهریزی و مدیریت نحوه نگهداری و حفاظت و معرفی و بهره برداری از آثار منقول و غیر منقول شناسایی شده انجام میشود. متولی این بخش ظاهراً پژوهشکده باستان شناسی است. و بیشتر توسط اعضای هیئت علمی پژوهشی پژوهشکده و یا تحت نظارت پژوهشکده و درصورت تأمین اعتبار پیشنهاد و انجام می شود.
ب) امور اداری و اجرایی باستان شناسی کشور شامل:
مسایل اداری و اجرایی مرتب با باستان شناسی که اغلب توسط باستانشناسان انجام میشود راهنمایی موزهها و مجموعهها ، امین اموالی، کارشناسی اموال و آثار غیر منقول ومنقول، کارشناسی حرایم آثار و محوطهها، کارشناسی گمرکات، کارشناسی قاچاق و حفاریهای غیر مجاز ،ثبت میراث غیر منقول، منقول و طبیعی و پاسخگویی با استعلامها و شرکت در کمیته های کار و کارگروه های امور عمرانی و زیربنایی و کمسیونهای ماده ۵ و همچنین تهیه محتوا برای معرفی بناها و محوطه های تاریخی کشور، همکاری با رسانهها و پایگاهها، دانشگاهها و پشتیبانی یگان حفاظت میراث فرهنگی و همکاری در مطالعات طرحهای گردشگری و میراث طبیعی.
برای انجام این عناوین گسترده در چارت سازمانی وزارت میراث فرهنگی هیچ بخش اداری باستان شناسی برای مدیریت و برنامه ریزی و یکسان سازی روند اداری باستان شناسی کشور وجود ندارد، متاسفانه در حالیکه حدود ۳۰ نفر باستان شناس در ذیل گروه موزهها !
تنها باستان شناسان رسمی استانهای کشور هستند تمام فعالیتهای مربوطه در ادارات کل میراث فرهنگی بصورت شناور توسط صدها کارشناس باستان شناس با عناوین غیر باستان شناس؛ کارشناسان آثار تاریخی، کارشناسان موزه ها، کارشناسان پایگاه ها و کارشناسان میراث طبیعی و معنوی و امناء اموال و طبیعی و تعداد قابل توجهی کارشناس باستان شناس غیر شاغل و یا شرکتی و حجمی بصورت غیر منسجم و تحت سرپرستی معاونین میراث فرهنگی و روسای گروه های موزه ها و بناها و محوطه ها ی تاریخی و.. انجام میشود.
به لحاظ عدم وجود معاونت باستانشناسی، بخش باستان شناسی و حتی گروه باستان شناسی در ساختار اداری وزارت میراث فرهنگی و ادارات کل میراث فرهنگی کشور شاهد تشتت آراء و چند صدایی و اختلاف نظر و حتی تصمیم سازی افراد غیر متخصص برای مسایل این حوزه گسترده هستیم.
سابقه این مشکل به سالیان قبل باز میگردد، همزمان با تشکیل سازمان میراث فرهنگی «مرکز باستان شناسی ایران» در نهاد تازه تاسیس ادغام شد اما نام و جایگاهی برای باستان شناسی در جدول تشکیلات فعالیتهای آن لحاظ نگردید.
بطوریکه گویا در این سازمان پیرو تبلیغات گسترده ضد باستان شناسی و بد نام کردن باستان شناسان (و بعدها با تعمیم مسایل پژوهشکده به کل باستان شناسی) نوعی آلرژی به باستان شناسی نهادینه شده است.
خلاء تدوین ساختار و تأسیس بخش باستان شناسی، چند مرجعی و چند صدایی در تصمیم سازی های حوزه باستان شناسی و فقدان وحدت رویه و آموزش های مستمر در این بخش وزارت میراث فرهنگی را با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد کرد و ضربات جبران نا پذیری بر پیکر میراث فرهنگی و منافع ملی ایران وارد خواهد کرد.
حال پرسش اینجاست:
آشکار است که پژوهشکده باستانشناسی یک نهاد کوچک پژوهشی نجات بخشی در کنار وزارتخانه و ظاهراً مرجع انجام پژوهش است و، پژوهشکده هیچ شعبهای در استانها ندارد و هیچ مسئولیتی در حوزه فعالیت های اداری و اجرایی باستان شناسی کشور ندارد.
در این وضعیت متولی، سیاستگذار، منسجم کننده و مدیر و برنامهریز مسایل باستانشناسی (غیر پژوهشی) کشور در ساختار اداری وزارت میراث فرهنگی و ساختار ادارات کل استانها کیست؟
متأسفانه بعد از قریب ۲۵ سال از تأسیس میراث فرهنگی و حدود ۵ سال از تأسیس وزارت میراث فرهنگی مدیریت باستان شناسی کشور با وجود تربیت صدها متخصص توانمند و رفع وابستگی به بیگانگان در این حوزه بصورت باری به هر جهت و بدون متولی بوده و بصورت شناور و دلخواه توسط افراد مختلف و متعدد انجام شده است و متأسفانه انجام میشود، ریشه بسیاری از مشکلات مردم و نهادهای دیگر و حتی دولت و دستگاههای حاکمیتی با وزارت میراث فرهنگی و حتی معضل تاراج و قاچاق آثار تاریخی کشور در همین اینجاست، معاونین میراث فرهنگی کشور بیشتر با فرافکنی همواره مشکلات باستان شناسی کشور را از چشم پژوهشکده باستانشناسی دیدهاند و در قبال مسایل گسترده این حوزه شانه خالی کرده اند.
این پرسش اساسی اکنون نیازمند بررسی و پاسخگویی شفاف وزیر محترم میراث فرهنگی است: چرا در ساختار وزارت میراث فرهنگی در حالیکه بخش مهمی از وظایف اداری وزارت میراث فرهنگی در ارتباط مستقیم با باستانشناسی است و توسط باستانشناسان انجام میشود و باستانشناسی میتوانست یکی از عناوین اصلی در نام وزارت خانه باشد،«باستان شناسی» هیچ نام و جایگاه اداری ندارد؟
به نظر میرسد با توجه به مشکلات و تهدیدات روز افزون در مدیریت و نگهداری آثار و محوطههای باستانی کشور زمان آن فرا رسیده باشد که با واقع بینی و شجاعت وزیر محترم میراث فرهنگی بر خلاف حب و بغضهای که در این تشکیلات نهادینه شده و دائماً از در و دیوار وزارت خانه به گوش میرسد با دید انصاف، عدالت و مسئولیت شناسی دستور بررسی و ایجاد ساختاری برای مدیریت منسجم مسایل اجرایی باستان شناسی کشور در داخل وزارت میراث فرهنگی چون«معاونت باستان شناسی» و یا چون« اداره کل باستان شناسی» در ذیل حوزه های وابسته به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور و حتی گروههای باستان شناسی در چارت سازمانی استانها با استفاده از امکانات فراوان رها و پراکنده موجود تشکیل و به این وضعیت نابهنجاری که در خور این تشکیلات وزین نیست و تبعات آن گاه و بیگاه خود را نشان میدهد پایان دهد؟
انتهای پیام