موزهداری و گردشگری؛ رقابت یا مشارکت؟
حمیدرضا حسینی
اوایل امسال اتفاق عجیب و خندهداری برایم رخ داد. برنامهای را برای دیدن موزه یکی از مفاخر معاصر اعلام کردیم. فردای آن روز، مدیر موزه تماس گرفت و تصمیم قاطع خود برای جلوگیری از ورود ما به موزه را اعلام کرد. علت را پرسیدیم، گفت: سوء استفاده مالی از چهرههای ادبی و فرهنگی! نشسته و حساب کرده بود که ما از هر نفر فلان مقدار برای شرکت در این برنامه میگیریم، در حالی که بلیت موزه ۵ درصد آن مبلغ است. در این صورت، سود کلانی را به جیب میزنیم. در نتیجه، پیش خود گفته بود: اگر این کار مصداق سوء استفاده مالی نیست، پس چیست؟
کار به شکایت نزد مدیران بالادستی کشید تا دو چیز برای آن دوستِ موزهدار روشن شود: یکی هزینههای برگزاری تورها از قبیل دستمزد راهنما و کارشناس و پذیرایی و هزینههای بالاسری و غیره که در حساب و کتاب او از قلم افتاده بود و دیگراینکه: اصلا سود و زیان گروههای گردشگری ربطی به موزهها ندارد. اخیرا نیز برنامهای آموزشی را با حضور چند باستانشناس برجسته در موزهای در تراز ملی برگزار کردیم و متوجه شدیم که مسؤول یکی از تالارها به شرکتکنندگان در برنامه گفته است: اینها (یعنی برگزارکننده برنامه) گروهی واسطهگر هستند، چرا خودتان بلیت نمیخرید و شخصا به دیدن موزه نمیآیید؟
این داستان را برای دوستی تعریف کردم و جواب جالبی شنیدم. گفت: آن موزهدار محترم چرا از نانوای محل نان میخرد، برود از سیلو آرد بگیرد و خودش نان بپزد! اگر دقت کنیم، بسیاری از مشاغل جامعه، حلقه واسط تولیدکننده و مصرف کننده هستند؛ مانند ناشری که آثار نویسندگان را چاپ میکند و کتابفروشی که کتابهای ناشر را میفروشد. حال ممکن است در این میان، سود یکی بالاتر از دیگری باشد و مثلا ناشر از نویسنده درآمد بالاتری کسب کند، آیا نویسنده باید به ناشر حسادت و احساس غبن کند؟ اگر نویسنده خود امکان انتشار کتابش را داشت که از ناشر کمک نمیگرفت. البته که ناشر هم بدون نویسنده، چیزی برای عرضه ندارد.
رابطه موزه و گردشگری نیز چنین است و هر دو به هم وابستهاند. بدون شک موزهها یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری و موجب رونق این صنعت هستند، اما بعید است که بدون نیاز به برنامهریزان و مجریان تورهای گردشگری بتوانند انبوه مخاطبان از سراسر جهان را جذب کنند. اگر موزه لوور پیش از پاندمی کوید۱۹ رکورد بازدید هشت میلیون نفر در سال را شکست، بخش بزرگی از آن نتیجه فعالیت صنعت گردشگری است که با تبلیغات، برنامهریزی و اجرای هزاران سفر گروهی، میلیونها نفر را راهی فرانسه میکند و افزون بر منافع اقتصادی سرشار، فرهنگ و جامعه فرانسه را به جهانیان میشناساند.
فعالان گردشگری از اینکه موزهها وضعیت مناسبی داشته باشند، استقبال میکنند؛ زیرا کیفیت و جذابیت موزه به رونق کار آنها میانجامد و برایشان منافع عینی دارد اما گویا برخی موزهداران، اینطور احساس میکنند که میوه زحمات آنها را بخش گردشگری میچیند و از این نظر احساس غبن میکنند. اینگونه نگریستن به فعالیتهای گردشگری که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر فرهنگی، ثمرات فراوانی در سطح ملی دارد، بهویژه در موزههای وابسته به وزارت میراث فرهنگی که «گردشگری» یکی از ارکان سهگانه آن است، جای تأسف دارد.
شاید لازم باشد معاونت گردشگری وزارتخانه با همکاری اداره کل موزهها، طرح پیمایشی فراگیری را در سطح کشور برای سنجش میزان رضایت گردشگران از موزهها و تشخیص مشکلات فیمابین موزهها و تورگردانان فرهنگی به اجرا گذارد و نتایج آن را در امتیازدهی به موزهها و در صورت لزوم توجیه و آموزش برخی موزهداران به کار بندد تا تفکر مبتنی بر رقابت، جای خود را به فعالیتهای مشارکتی دهد.
انتهای پیام