در مرمت دژ رشکان آشکارا دانش و تخصص به بازی گرفته میشود
جامعه باستانشناسی ایران در بیانیهای خواستار مسئولیتپذیری و پاسخگوی بخشهای مختلف میراثفرهنگی نسبت به مرمتها شد.
در بیانیه جامعه باستانشناسی ایران آمده است:روزی نیست که خبری تازه و تأثربرانگیز از تخریب و تاراج میراث فرهنگی ایران به گوش دلسوزان و علاقهمندان آن نرسد. از سدهایی چون چمشیر -که بتازگی آبگیری شد – که به جای فرصت پژوهش و استخراج اطلاعات در زمینۀ تاریخ و فرهنگ ایران، گورستان محوطههای تاریخی کشور میشوند، تا بافتهای تاریخی شهری چون یزد و شیراز و … که سوداگرانه و به سبب بیمبالاتی نهادهای مسئول و ترک فعل آنان، برنامهریزی نامناسب و ضعف نظارت تخصصی ویران می شوند.
بناهای گوناگون و فراوان تاریخی همچون مسجد شیخ لطف الله و شاه عباسی اصفهان به دست افراد نابلد و در زدوبندهای اداری به نام مرمت و ساماندهی و بدون نظارت مناسب به ناشیانه ترین شکل اصالت زدایی می شوند.
بهتازگی «مرمت» بخش هایی از بنای دژ رشکان و کهندژ ری (منطقۀ ۲۰ تهران) آه از نهاد کارشناسان و دوستداران مواریث تاریخی- فرهنگی برآورده است و شگفتآور اینکه تاکنون واکنشی از سوی نهادهای مسئول چون معاونت میراث فرهنگی کشور، ادارۀ کل پایگاهها میراث ملّی و جهانی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و از همه مهمتر ادارۀ کل میراث استان تهران نسبت به تخریب، آسیب و لطمه به اصالت این اثر تاریخی- فرهنگی دیده نمیشود.
دژ رشکان تازهترین نمونه از زنجیرۀ تخریب ها و وضعیت بیمار میراث فرهنگی ایران است. تصاویر منتشر شده خود گویاتر از واژهها و توصیفهاست.
مرمت بنای دو هزارساله با مصالح ناهمخوان و ناهمگن و استفاده از سنگ و سیمان! آن هم در دل پایتخت و نه گوشهای دور دست. آشکارا دانش و تخصص به بازی گرفته میشود. مدیریت، نظارت، ارزیابی و پاسخگویی هم که وجود ندارد. اتفاقی که بتدریج به روندی عادی در تشکیلات میراث فرهنگی ایران تبدیل شده است.
تردید نیست که متأسفانه بخش عمدهای از فعالیتهای حفاظتی، مرمتی و ساماندهی بناها و محوطههای تاریخی کشور بدون نظارت کارشناسان و متخصصین انجام میشود.
مراکز مسئول باید پاسخگوی چنین فعالیتهایی که اصالت و ماهیت آثار تاریخی کشور را نشانه گرفته است باشند.
افکار عمومی باید بداند چرا و چگونه با بودجۀ عمومی، آثار فرهنگی و تاریخی کشور چنین آسیب و لطمه میبینند.
چگونگی انتخاب مجریان این برنامهها، اجرا و نظارت بر آنها اینک بیش از هر زمان مورد پرسش و ابهام جدی است.
چرا پژوهشکده حفاظت و مرمت هیچگونه نظارتی بر امور حفاظتی و مرمتی آثار تاریخی کشور ندارد و جایگاه آن در این ساختار نامناسب و ناکارآمد کجاست؟ چرا این مرکز علمی و اداری، مسئولانه به این رویۀ غلط اعتراضی نمیکند؟
«جامعۀ باستانشناسی ایران»، ضمن ابراز تأسف و هشدار از آنچه بر میراث فرهنگی و تمدنی کشور میگذرد، مسئولیتپذیری و پاسخگویی نهادهای متولی بهویژه معاونت میراث فرهنگی کشور، ادارهکل حفظ و احیاء بناها و محوطههای تاریخی، ادارۀ کل پایگاهها میراث ملّی و جهانی، و مراکز استانی بویژه ادارۀ کل میراث فرهنگی استان تهران را در مورد دژ رشکان خواستار است. همچنین از متخصصان و جامعه مرمتگران کشور دعوت میکند با نقد این رویۀ مرمتی، ضمن دفاع از اعتبار حرفهای جامعۀ حفاظت و مرمت ایران که کارهای درخشان نیز در کارنامۀ خود دارند، دربارۀ راههای پیشگیری از وقوع این اقدامات مخرب چاره اندیشی کنیم.
انتهای پیام