طبل توخالی وزارتخانه میراث‌فرهنگی؛ حکم تخلیه برای خانه مردمی تسنیم

خبر شوک‌آور بود. خانه انجمن میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی «تسنیم» در دامغان باید تخلیه شود. دلیل آن هم به پایان‌آمدن موعد سه‌ساله تفاهم‌نامه میان انجمن خانه تسنیم و اداره‌ی میراث‌فرهنگی و گردشگری سمنان است. این اما همه ماجرا نیست. ماجرا این‌اندازه سرراست و ساده نیست. باید با ما همراه شوید تا با هم داستان تولد این خانه را بشنویم، این‌که چگونه یک ویرانه از پیله تاریک خود درآمد و هویت تازه گرفت و پروانه شد.

حالا که بال‌هایش باز شده، جوانان مشتاق شدند، بیش از ۶۰۰ برنامه در راستای معرفی و توسعه گردشگری دامغان برگزار شده، بعد از بیرون آمدن از دوران سخت و دشوار کرونا، وزارتخانه میراث‌فرهنگی به جای حمایت از این تشکل مردمی و اصرار بر تقویت مشارکت و همراهی، خواستار پایان تفاهم‌نامه شده است. شبکه‌های اجتماعی و خبرهای روابط‌عمومی این وزارتخانه مدام وزیری را تصویر می‌کشند که از این شهر به آن شهر می‌رود و با مردم خوش‌وبش می‌کند و از آن‌ها همکاری و مشارکت می‌خواهد اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، شاهد این هستیم، قدمی به سوی مردم برداشته نمی‌شود و اتفاقا دلسردکردن در اصل امور قرار می‌گیرد. یک تفاهم‌نامه فرهنگی رنگ‌وبوی سیاسی می‌گیرد. همه ارگان‌ها و سازمان‌ها و مسئولان در شهرستان به حق و ناحق درباره‌ی یک خانه فرهنگی اظهارنظر می‌کنند. امید جوانان را ناامید می‌کنند. قصد گرفتن این خانه را می‌کنند و وعده ساختن‌ موزه و گالری می‌دهند. بار دیگر واقعیت جای خود را به امری خیالی می‌دهد. شعار مشارکت داده می‌شود ولی پای میز مذاکره که می‌روند، شعارها رنگ می‌بازند و بحث دودوتا چهارتا و دولتی‌شدن پیش کشیده می‌شود و هیچ‌ مسئولی دلش برای آن همه امید که از دست می‌رود، نمی‌سوزد.

وقتی ویرانه مصفا شد

به سال ۱۳۹۶ می‌رویم. خانه‌ای بیغوله‌ای بود در نزدیکی مسجد تاری‌خانه دامغان. امان مردم را بریده بود. گزارش‌های بسیاری از وضعیت نامناسب این خانه و زباله‌دانی‌شدن آن مدام مخابره می‌شد. مسئولان اداره‌ی میراث فرهنگی وقت سمنان شرایط را که اینگونه دیدند، تصمیم گرفتند برای خلاصی از شر این ملک ناخلف، آن را با بولدوزر تخریب کنند. خانه در یک قدمی ویرانی بود که یکی از انجمن‌های میراث‌فرهنگی شهر دامغان به نام خانه تسنیم پا پیش گذاشت و تفاهم‌نامه‌ای با مسئولان این اداره بسته شد که در صورت مشارکت این خانه را سروپا کنند و آن را حیاتی نو ببخشند. در آن زمان هیچ‌کدام از دو طرف قرارداد امید چندانی به آینده این بیغوله نداشتند اما خیلی زود خیرین به‌نام دامغان پای کار آمدند و نزدیک یک میلیارد تومان برای مرمت و ساماندهی این خانه با تلاش‌های اعضای انجمن گرد هم آمد. همه دست به کار شدند و آجر به آجر خانه مرمت و درهایش به روی مردم باز شد. کمتر کسی باور می‌کرد، این خانه با آجرهای سه‌سانتی، کاشی‌کاری، حوض و سرداب همان خانه ویرانه چند ماه پیش باشد. بیغوله مصفا شد و نام انجمن را بر آن گذاشتند: «تسنیم»، نام چشمه‌ای در بهشت است و مخفف عبارت « تاریخانه، سرای نیایش، یکرنگی، مهرورزی». لوگوی این سازمان مردم نهاد هم از گچ‌بری ستون‌های کاخ ساسانی تپه حصار دامغان برداشته شد.

حسین خلیلی‌نژاد، مدیرعامل خانه تسنیم به آن روزها برمی‌گردد: «خانه تسنیم مکان مخروبه‌ای بود، حتی در فهرست آثار ملی ایران جای نداشت. خانه‌ای متعلق به دوره پهلوی که همه می‌خواستند هر چه زودتر از بین برود. انجمن خانه تسنیم پا پیش گذاشت و با میراث‌فرهنگی تفاهم‌نامه‌ای امضا شد. طبق این تفاهم‌نامه میراث‌فرهنگی ۱۷۰ میلیون تومان در بخش مصالح کمک کرد و ما پنج برابر آن را از مردم و خیرین جمع‌آوری کردیم تا خانه ساماندهی و مرمت شود. ۲۲ ماه طول کشید تا خانه سروپا شد.»

خانه خیلی زود امید جوانانی شد که حتی یک مکان فرهنگی برای تبادل داشته‌های فرهنگی و تاریخی خود نداشتند. امید برای ماندن در شهرشان، شناخت دوباره آن، قدم در راه ساختن آن با المان‌های تاریخی که از یاد رفته بودند و برنامه‌ریزی برای توسعه گردشگری و… جوانان شبانه‌روز رایگان کار کردند. در ایام نوروز راهنمای گردشگران شدند. نمایشگاه برگزار کردند. در نمایشگاه‌های متعدد شرکت کردند و بیش از ۶۰۰ برنامه فرهنگی اجرا کردند. در مدت زمان کمی توانستند بازوی توانمند مردمی وزارتخانه میراث فرهنگی در دامغان شوند اما این دستاوردها هیچ‌کدام مانع نشد که یک ماه پیش اداره میراث‌فرهنگی دامغان حکم تخلیه خانه را برای مدیرعامل انجمن ارسال نکند: «در یک ماه گذشته ما بارها با مسئولان مذاکره کردیم. خواستار این شدیم که بدون تنش به تفاهم‌نامه جدیدی با هم برسیم اما متاسفانه نتیجه نداشت و اخطار دوم هم برای ما فرستاده شد. ما حتی برای این‌که اتفاق ناخوشایندی برای اعضا پیش نیاید، اعلام تعطیلی کردیم تا تکلیف را روشن کنیم اما نشد.»

با این‌حال تلاش برای نگهداری خانه ادامه دارد: «این تفاهم‌نامه قابل تمدید است. ما باورمان نمی‌شود، وزارتخانه میراث فرهنگی را که چون پدری می‌دیدیم ما را اینگونه دلسرد کند. آن هم ما که به تمام تعهدات خودمان پایبند بودیم. خانه را مرمت و ساماندهی کردیم. باعث رونق گردشگری شدیم. راندمان کارمان بسیار بالاست. بارها از ما تقدیر شده است برنامه‌هایی برگزار کردیم که کمتر انجمنی توانسته اجرایی کند. دستاوردهای ما مطابق با قوانین میراث‌فرهنگی بسیار حایزاهمیت است. چطور ممکن است چنین فرزندی را از خانه‌اش بیرون کنند؟»

وزارتخانه میراث‌فرهنگی اما به رغم ادعاهایش گویا اعتقادی به در نظر گرفتن فعالیت‌های انجمن‌ها ندارد و چندان مهم نیست آن‌همه نیکوکاران و خیرین که پا پیش گذاشته‌ بودند، ناامید شوند. خیرین با هدف ساماندهی این خانه برای برنامه‌های فرهنگی و ایجاد همبستگی مردمی به میدان آمده بودند اما اکنون بعد از سه‌سال آن اعتماد نادیده گرفته و به جایش بحث‌های حقوقی پیش کشیده شده است. در حالی‌که نیت آن‌ها این نبوده که خانه برای کارهای اداری و تجاری به کار برده شود.

خلیلی‌نژاد از این رو هم متاسف است، هم متعجب: «در فضایی که شعار فرهنگی داده می‌شود، می‌خواهند فرهنگ را قربانی کنند. ما از این پس نمی‌توانیم اعتماد نیکوکاران و خیرین را جلب کنیم. آن‌ها برای ایجاد فضای فرهنگی پا پیش گذاشتند. اکنون شاهد از بین رفتن آن همه اعتماد هستیم. ما به وعده‌های خود عمل کردیم و بر این اعتقاد بودیم که مسئولان میراث‌فرهنگی ایران هم ارزش کار ما را می‌دادند و حتی از ما حمایت می‌کنند اما برعکس شد، به جایش بذر ناامیدی کاشتند.»

کاخ مرمر را از هاشمی رفسنجانی گرفتیم

حکم تخلیه خانه تسنیم در شهر شصت هزار نفری انعکاس بسیاری داشته است؛ این خانه در مدت کوتاهی توانسته بود، جای خالی چندین مرکز فرهنگی را پر کند. جوانان شهر توانستند با کار مستمر پاسخ‌گوی بسیاری از گردشگران و زایرانی باشند که از این مسیر به مشهد می‌روند. خانه تسنیم تبدیل به امری ضروری در دامغان یکی از کهن‌ترین و باستانی‌ترین شهرهای پارتی و اولین پایتخت اشکانیان در ایران شد. شهری که تاریخانه‌اش یکی از مهمترین مساجد تاریخی ایران است و تپه‌حصارش یکی از محوطه‌های منحصربه‌فرد دنیای باستان. این روزها بسیاری از مردم دامغان در نامه‌هایی خواستار روشن ماندن چراغ این خانه شدند. یکی از آن‌ها محسن کثیریان، وکیل دادگستری است: «تاریخ و تمدن و فرهنگ و هنر پرآوازه دامغان چند سالی بود از خانه تسنیم بلند و رسا شنیده شد و دوستداران این خطه با جان و دل همراه این صدا شدند.خاموش کردن چراغ این‌خانه قطعا منجر به خاموشی صدای مظلوم دامغان عزیز نخواهد شد و انعکاس اندیشه‌های نور و تابان فرهیختگان این شهر درخشان‌تر از قبل تجلی خواهد یافت و پستوی کهنگی اندیشه‌های متحجر را پس خواهد زد.»

حسن باقریان، یکی از دیگر از مردم دامغان به این حکم معترض شد: »«وقتی گزارش راه‌اندازی خانه‌ی تسنیم دامغان را دیدم، به‌رغم سال‌ها دوری از شهر زادگاهم، به خود بالیدم و گوشه‌ی چشمانم نمناک شد که اگر بخواهیم و با هم باشیم، اگر با خط‌کشی‌های بیهوده بین مردم‌مان فاصله نیندازیم، می‌توانیم دامغان را، دامغان‌ها را و ایران را بسازیم، زیبا، اصیل و جاندار مثل خانه‌ی تسنیم دامغان. ولی افسوس، صد افسوس، هزار افغان که نگذاشتند شیرینی آن در دهانمان باقی بماند. چرا؟! مگر در آن‌جا چه می‌کردند؟! گفت‌وگو؟! خب این را که امروز همه خواهانند.جمع‌های ادبی و گعده‌های مرتبط؟! چرا؟» ضرورت وجود چنین نهاد مردمی و به منظور پیگیری اعتراض بسیاری از مردم دامغان با نماینده مجلس این شهر تماس گرفتیم.

علی‌اکبر علیزاده، نماینده مردم دامغان در خانه ملت اما موضوع را خیلی ساده می‌بیند: «اداره میراث‌فرهنگی خانه‌اش را می‌خواهد. ساختمان‌هایش محدود شده و نیاز به ساختمان داد. موضوع خیلی مشخص است، صاحب‌خانه‌ای به مستاجرش که موعدش تمام شده می‌گوید؛ برو. مستاجر اما نمی‌رود، این‌ها دارند ماجرا را سیاسی می‌کنند. شیطنت می‌کنند. بروند دادگاه آن‌جا جوابشان را می‌گیرد. نهایت حکم را قاضی می‌دهد.»

اعضای خانه تسنیم اما تفاهم‌نامه خودشان را مستاجر و صاحب‌خانه نمی‌دانند. آن‌ها روی رابطه فرزند و پدری حساب کرده بودند که به ناحق دستور خروج‌شان داده شده است.

علیزاده اما حرف اول و آخرش این است: «در دادگاه مشخص می‌شود. مانند ماجرای هاشمی رفسنجانی و کاخ مرمر. زمانی که او عضو مجمع تشخیص مصلحت بود در کاخ مرمر سکونت داشت. بعد از آن کاخ را تحویل نمی‌داد. حکم قضایی گرفتیم. مجبور شد که کاخ را تحویل دهد. این ماجرا هم شبیه به آن است.»

اعضای خانه تسنیم اما خودشان را نه یک شخص و مسئول بلکه بدنه‌ی مردمی بر می‌شمارند که خانه تاریخی را مرمت کرده و در آن موظف به معرفی میراث فرهنگی و ظرفیت‌های گردشگری هستند و نیازمند حمایت مسئولان اما مدیران میراث‌فرهنگی وزارتخانه چه می‌کنند؟

خانه لطفی را موزه و گالری می‌کنیم

امیر کرم‌زاده، مدیر میراث فرهنگی استان سمنان خودش را یکی از حامیان اعضای این خانه می‌داند اما می‌گوید: «قراردادی که در سال ۱۳۹۶ بسته بودیم، تمام شده است. تشکل‌های دیگر به ما خرده می‌گیرند. آن‌ها هم توقع‌هایی دارند. شرایط الان تغییر کرده. دوستان انجمن را ما خیلی حمایت کردیم اما اکنون خانه را لازم داریم. چاره‌ای نیست. شما شرایط را در نظر بگیرد. تازه یک سال هم بیشتر مانده‌اند. اداره ما به این خانه می‌آید و ما هم خانه لطفی که الان در آن اقامت داریم را به موزه و گالری تبدیل می‌کنیم.»

به این‌ترتیب معادله پیچیده جامعه‌شناسی مردمی، ساده‌سازی می‌شود. خانه‌ مردمی که به تعهداتش پایبند بوده و با اعتبارات و نیروهای مردمی در حال توسعه گردشگری و تولیدمحتوای فرهنگی است را می‌خواهند بگیرند تا در آینده با بودجه‌‌ای که معلوم نیست برسد یا نه، موزه و گالری برپا کنند: «به هر حال این‌جا را با توجه به شرایط موجود باید تخلیه کنند. من حتی پیشنهاد دادم که خانه دیگری را به شما می‌دهیم تا با کمک ما ساماندهی شود. به هر حال ما باید پاسخ‌گوی تشکل‌های دیگر هم باشیم. مسائل این‌چنینی خیلی هم در حوزه اختیارات ما نیست و جناب فرماندار باید تصمیم نهایی را بگیرد. یک طیف موافق این خانه هستند و طیف دیگر نه. به هر حال ما مالک هستیم.»

تحقیقات نشان می‌دهد، در حال حاضر دو انجمن فعال میراث‌فرهنگی در دامغان وجود دارد و حتی گفته می‌شود، خانه دیگری به نام خانه ترابی که اداره میراث فرهنگی مرمت کرده، می‌تواند در اختیار هر نهادمردمی متقاضی بگذارند اما تا امروز هیچ تشکلی داوطلب برای گرفتن آن خانه نشده است. بنابراین به نظر نمی‌آید موضوع اعتراض تشکل‌های دیگر، پیامک‌های خوشحالی عده‌ای ناشناخته و… دلیل دادن حکم تخلیه به خانه تسنیم باشد اما دلیل هر چه باشد، حقوقی یا اداری و اقتصادی و حتی سیاسی، نتیجه آن بسیار ناامیدکننده است و دیوار بی‌اعتمادی را بین مردم و وزارتخانه میراث‌فرهنگی را بلندتر از قبل می‌کند. چنان‌چه جمعی از زنان بازنشسته و فرهیخته دامغانی در بیانیه‌ای خواستار شدند: «همه ما اعم از مسئولین و فرهنگیان و بقیه اقشار جامعه دامغان خواستار این هستیم که این تصمیم مورد تجدید نظر قرار گرفته و این خانه مردمی به مردم شهر برگردانده شود به خصوص در شرایط ملتهب کنونی جامعه، این کار آب به آسیاب دشمن ریختن و تحریک مردم درمانده و خسته از مشکلات جامعه، تورم و گرانی مهار گسیخته می‌باشد.»

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا