آینده دانش آموزان هرمزگانی یا متاع سیاسیون منفعت طلب؟!
روزهای اول حضور مهدی دوستی در سمت استانداری هرمزگان، و طرحهای پر آب و تاب وی برای ارتقا کیفیت آموزش در هرمزگان، نور امیدی در دل والدینی روشن کرد که به دلیل هزینههای سنگین کلاسهای تقویتی و کنکور، سقف آرزویشان در قبولی فرزندشان در یک دانشگاه سطح متوسط خلاصه شده بود.
تب ارتقا رتبه کنکور دانش آموزان آنقد داغ شد که استاندار هرمزگان حتی وعده اختصاص ساختمان قدیم استانداری به این مهم را داد و در گام دیگر ، سه و نیم میلیارد تومان با همین موضوع به آموزش و پرورش اختصاص داد که هرگز سرنوشت آن معلوم نشد. حتی فولاد هرمزگان هم وسط آمد بخشی از هزینه دانش آموزان تیزهوشان که برای حضور در کلاسهای تست زنی به تهران سفر کرده بودند را متقبل شد.
اما ناگهان همه این جنب و خروشها که از یکدیگر برای گرفتن سلفی و عکس یادگاری پیشی میگرفتند با زمزمههای رفتن بیت اللهی از آموزش و پرورش شروع به فروکش کرد. حالا وقت آن بود که سیاسیون برای بدست گرفتن یکی از اصلی ترین مراکز رأی آوری، یعنی آموزش و پرورش وارد عمل شوند. اصلی ترین مدعیان کسب این کرسی مهم «رأی آور» نیز همان هایی بودند که بیشترین ادعا را در راهبری ستادهای ابراهیم رئیسی داشتند که البته در آیندهای نزدیک به تحلیل آن نیز خواهیم پرداخت.
دو نفر از مهمترین مدعیان این ستادهای آفت زا نیز آقایان (ج) و (م) از شکست خوردگان انتخابات مجلس یازدهم بودند که از سهم خواهیهای ابتدای تشکیل دولت بازمانده و حتی در سفر رئیس جمهور به هرمزگان گلایهمندی خود را به گوش همراهان رئیس جمهور رساندند.
اما آموزش و پروش آنچنان برای این دو رقیب انتخاباتی دیروز و رفیق متحد امروز نقش حیاتی داشت که هر دو گزینههای خاص خود را معرفی و بر آن پافشاری می نمودند تا اینکه، این دو رقیب با هم ائتلاف نموده (صد البته نباید همشهری بودن همسر دوم آقای (م) با وزیر آموزش و پرورش را در این معادله نادیده گرفت) و قرار شد تا پست مدیرکلی به اقوام نزدیک آقای (م) و برخی معاونتها و مدیریتها به آقای (ج) برسد تا آینده بیش از سه هزار فرهنگی و ۴۲۰ هزار دانش آموز هرمزگانی فدای سهم خواهی های مجدد دو شکست خورده سیاسی گردد و مهدی دوستی نیز چراغ خاموش از برنامههای پرآب و تابش برای ارتقا رتبه کنکور دانش آموزان هرمزگان پا پس بکشد.
ظرف کمتر از یکماه از سفر رئیس جمهور به هرمزگان و گلایهها از بیکلاه ماندن مدعیان ستاد داری رئیسی ، محمد قویدل جایگزین بیت اللهی شد و وقت آن بود تا تعهدات ائتلاف (ج) و (م) جامه عمل بپوشد. در همین راستا ظرف دوهفته اولین سهم آقای (ج) پرداخت شد و طی انتصابی عجیب ناگهان حسن جراره از اداره بودجه به سمت معاون پژوهش ارتقا یافت. و به همین ترتیب برای راضی نمودن نماینده شرق که از همفکران نزدیک به طیف (ج) بود انتصابات پرحاشیه ای در رودان و میناب صورت پذیرفت که صدای اهالی رسانه شرق استان را نیز در آورد.
تغییرات با رنگ و بوی سیاسی در اداره کل آموزش و پرورش آغاز شده بود ، و آنچنان آش انتصابات سیاسی در آموزش و پرورش هرمزگان شور شد که پایگاه خبری تفاهم در مرداد ۱۴۰۱ به عملکرد فاجعه بار چند ماهه مدیرکل فعلی و تنزل هرمزگان در شاخصهای مختلف آموزشی پرداخت.
اما مدیرکل فعلی که این روزها به پشتوانه همشهری بودن همسر دوم آقای (م) با وزیر، سودای کسب سمت در وزارتخانه دارد، بی اهمیت به همه انتقادها، تنها ملاک عزل و نصب مدیران را راضی نگهداشتن کاندیداهای انتخابات مجلس آینده (م) و (ج) قرار داده است و در آخرین انتصاب سیاسی خود مرتضی آخش جان معاون سواد آموزی که سالها آموزش و پرورش استان را در رتبه بالای سواد آموزی قرارداده بود را عزل نمود و احمد جعفری که اصالتاً لامردی و مسئول ستاد انتخاباتی و عکاس آقای (ج) را برعهده داشت به سمت معاون سواد آموزی منصوب نمود، این در حالی است که جعفری با مدرک تحصیلی کارشناسی و بدون هیچ تجربه قبلی در حوزه سواد آموزی به این سمت منصوب می گردد.
هر چند آقای (ج) با توجه به دو شکست پیاپی انتخاباتی هنوز برای حضور در انتخابات آتی مردد است اما خبرهای دریافتی و تحرکات انجام شده گویای این مطلب است که خواهر آقای (ج) اصلیترین گزینه از این طیف سیاسی است و تجربه ادوار گذشته نیز ثابت نموده در ماههای منتهی به انتخابات مجلس هیچ یک از دو طیف مذکور بر سر پیمان خود نخواهند ماند، چه آقای (م) که زمانی سخنران انتخاباتی محمد آشوری بوده و در روزهای منتهی به انتخابات قبل به جدیترین منتقد وی تبدیل شده بود و چه آقای (ج) که تجربه تلخ ائتلاف وی با مهران شاهی را باید از زبان خود شاهی شنید (بزودی مفصلا به تحلیل این موضوع خواهیم پرداخت).
آنچه برآیند همه این کشمکش ها خواهد بود، نابودی آینده دانش آموزان هرمزگانی است که فدای امیال سیاسی افراد خاص می گردد و نمایندگان کمخاصیت فعلی و استاندار نیز باید پاسخگوی سکوت این روزهای خود باشند.
انتهای پیام