در اقدامی شگفت انگیز محوطه جلو آتشکده آذرخش داراب را سنگفرش کردند!

سیاوش آریا

اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان پارس در اقدامی شگفت انگیز و نادرست و با وجود مخالفت های کارشناسان، بدون پوشش خبری و بی سر و صدا، محوطه جلو آتشکده آذرخش در شهر داراب را که در اصل عرصه و حریم درجه یک بنا است را سنگفرش کرده است.

شهریور ماه امسال بود که پیمانکار میراث فرهنگی به بهانه مرمت و سنگفرش کردن در طرحی ناپخته و نادرست اقدام به کندن جلو محوطه آتشکده آذرخش داراب کرد و به عرصه و حریم یادگار ساسانیان آسیب های جدی وارد کرد. پس از آن کنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی و باستان شناسان به این اقدام ناروا اعتراض کرده و خواستار توقف کامل طرح و برچیدن آن شدند. نگارنده در همان زمان در بازدید میدانی از آتشکده آذرخش به عمق فاجعه پی برده و در گزارشی جامع و کامل و در گفتگو با کارشناسان به ابعاد آن پرداخت. همچنین گزارش آن را به آگاهی مسولان میراث فرهنگی استان، پژوهشکده باستان شناسی کشور و پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری کشور رساند و خواستار توقف کامل طرح شد. اما شوربختانه با وجود همه هشدارها و مخالفت های کارشناسان ، به تازگی و بدون پوشش خبری و بی سر و صدا پیمانکار میراث فرهنگی، طرح سنگفرش در محوطه جلو آتشکده آذرخش که در عرصه و حریم بنا است را اجرا کرده و در حال پایان کار است!

در این جا پرسشی که به میان می آید این است که، چرا میراث فرهنگی به هشدارهای کارشناسان و کنشگران میراث فرهنگی و باستان شناسان که دلسوزانه و بدون هیچ گونه چشم داشتی و تنها برای حفاظت و پاسداری از یادگارهای نیاکانی گام برمی دارند، گوش نکرده و در اقدامی شگفت انگیز به کار نادرست و طرح ناپخته خود که سبب آسیب رسانی به لایه های باستان شناسانه و پنهان در زمین و عرصه بنا شده، ادامه داده است؟ به راستی آیا گوش شنوایی وجود ندارد و یا دست های پنهانی پشت پرده است و زد و بندهایی وجود دارد که به فریادهای کارشناسان اهمیتی داده نمی شود و راه نادرست خود را دنبال می کنند.

به راستی نام این کار را چه چیزی جز فاجعه می توان نامید؟ فاجعه ای که بی گمان در تاریخ ثبت و ماندگار خواهد شد و روزی فرا خواهد رسید که مسببان آن باید پاسخ گوی اعمال خود باشند. ای کاش دست کم، به دیدگاه کارشناسان اهمیت داده می شد و در نشستی از نظر آن ها نیز بهره برده تا طرح پخته تر و درستی به اجرا در آید. اما گویا گوش شنوایی وجود ندارد و «در همچنان بر همان پاشنه می چرخد».

سخن را کوتاه کرده و مسببان این فاجعه را به تاریخ می سپاریم!

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا