ابهامات خروج تابلو مظفرالدین شاه
افشین امیرشاهی
۲۲ سال زمان لازم بود تا مشخص شود تابلویی که در حراجی کریستی انگلستان فروخته شده متعلق به ایران و سرقتی بوده است. پرتره رنگ و روغن مظفرالدین شاه قاجار اثر شاخص کمالالملک که در تالار برلیان کاخ گلستان قرار داشته و به طور غیرقانونی از ایران خارج شده است. این تابلو به قیمت ۴۴ هزار و ۶۵۰ پوند فروخته شد.
وقتی خبر خروج این تابلو با تاخیر چندین ساله، رسانه ای شد برخی از مسئولان میراث فرهنگی این موضوع را کامل تکذیب کردند. احمد دِزوارهای که از اواخر دهه ۵۰ تا سال ۱۳۸۶ ریاست موزههای کاخ گلستان به عهده داشته اساسا این مسئله را تهمت و دروغ محض می داند و می گوید اصلا چنین تابلویی در دوره ریاستش در مجموعه وجود نداشته است. اما یکی دو روز بعد و براساس گفته های مرتضی ادیبزاده مدیرکل موزهها، نام این تابلو و مشخصات دقیقش همراه با قاب در دفتر سال ۱۳۱۲ ثبت شده است، اما جزو اموال بنای موسوم به خوابگاه (اندرونی ناصرالدین شاه) ثبت شده است و نه کاخ اصلی و تالار برلیان. پس چنین تابلویی در مجموعه وجود داشته است.
در دفتر سال ۱۳۱۷ مجموعه کاخ گلستان دوباره این تابلو جزو اموال انتقالی از خوابگاه به کاخ ثبت شده است. و درنهایت براساس گزارش میراث فرهنگی، قطعاً تابلو متعلق به کاخ گلستان است و در فاصله سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۶۱، از مجموعه کاخ خارج و بعدها از طریق قاچاق به خارج از کشور منتقل و به فروش رفته است.
جدا از این تناقض ها وپرده پوشی ها درسالهای گذشته چند نکته مهم درباره خروج و فروش این تابلو وجود دارد.
نخست چطور کسی که سال های طولانی، مدیریت یک مجموعه را عهده دار بوده، نمی دانسته چنین تابلو نفیس و با ارزشی در مجموعه تحت مدیریتش وجود داشته است؟
دوم: چرا سازمان میراث فرهنگی پس از ۲۲ سال نمی دانست یکی از آثار تاریخی و با ارزش خودش را از دست داده است؟ نحوه نظارت بر آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور چه ایرادهایی دارد که قاچاق یک تابلو، سال ها بعد در شبکه های اجتماعی آن هم با استناد به سخنان دو کارمند سابق موزه اعلام می شود.
سوم: چرا لیست امین اموال با لیست کاخ گلستان متفاوت است؟ این لیستها و اسناد محرمانه نیستند. هر چند اعلام عمومی نمی شود.علت تفاوت ها چیست؟ مراجع قانونی می توانند این اسناد را بررسی کرده و دلیل تفاوت ها را از مسئولان کاخ و میراث فرهنگی جویا شوند.
چهارم: سازمان میراث فرهنگی باید به طور شفاف و دقیق گزارش هایی برای افکار عمومی منتشر کند که چگونه این تابلو از مجموعه خارج شده است. این گزارش هاباید دراختیار رسانه ها قرار بگیرد.
پنجم: به نظر می رسد ماجرای تابلو مظفرالدین شاه بیشتر از این که سرقت باشد یک برنامه ریزی حساب شده برای قاچاق بود. اگر یک سرقت ساده بود، موضوع از طریق نیروی انتظامی و پلیس بین الملل پیگیری می شد. این فرضیه مطرح می شود که کسانی از درون مجموعه و برخی افراد قدرتمند و صاحب نفوذ در این ماجرا دخیل باشند. به خصوص که شائبه خارج شدن نام تابلو از لیست اموال هم وجود دارد. به هرحال گمانه زنی های مختلف مطرح می شود، مگر سازمان میراث اطلاعات و جزئیات دقیق تری در اختیار افکار عمومی قرار دهد.
ششم: خروج غیرقانونی و قاچاق تابلو مظفرالدین شاه یک بار دیگر ضعف در سیستم نگهداری از آثار تاریخی را آشکار کرد. هنوز داستان مفقود شدن آلبوم ناصری و بعد از چند ماه پیدا شدن آن در کاخ گلستان فراموش مان نشده است. در عین حال موارد بی شمار دیگری از مفقود شدن آثار تاریخی در سال های گذشته رسانه ای شده است را می توانیم با سرچ ساده به دست آوریم.
هفتم: خوشبختانه ایران، عضو کنوانسیون استرداد اموال فرهنگی است و اگر اثری از میراث فرهنگی کشور هر کجای دنیا عرضه شود، سازمان میراث فرهنگی میتواند به پلیس اینترپل شکایت کند تا اثر را توقیف کرده و به کشور مبدا بازگرداند. مسئولان میراث باید به جد دنبال بازگرداندن میراث فرهنگی کشورمان باشند. هرچند طولانی و زمانبر
هشتم: مدیر کل موزه هامی گوید: قطعاً تابلو متعلق به کاخ گلستان است و در فاصله سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۶۱، از مجموعه کاخ خارج و بعدها از طریق قاچاق به خارج از کشور منتقل و به فروش رفته است. قاعدتا باید تمام کسانی که در این فاصله زمانی مسئولیت داشتند مورد سوال قرار بگیرند و درباره نحوه مدیریت شان توضیح بدهند.
انتهای پیام