خطری بزرگ در کمین سنگ نوشتۀ ساسانی تَنگِ بُراق بر اثر اِنتقال غیراصولی
سنگ نبشتۀ پهلوی ساسانی نامدار به تَنگِ بُراق در خطری بزرگ بر اثر جابجایی غیراصولی و بدون پژوهش و مطالعه های تاریخی و باستان شناسانه قرار گرفته و تهدیدی جدی در کمین یادگار ساسانیان است.
وز سنگ نبشتۀ پهلوی شاهپوریکم ساسانی در گردشگاه (تفرجگاه) نامدار به تَنگِ بُراق در بخش سِده شهر اِقلید پارس است. به سخنی دیگر، جابجایی غیراصولی و غیرفنی و بدون پژوهش و مطالعه های تاریخی و باستان شناسانه و مکان یابی درستِ سنگ نبشتۀ پهلوی ساسانی تَنگِ بُراق، اَنگیزه ای شده تا یادگار ساسانیان در خطری بزرگ قرار گیرد و هر دَم بیم آن می رود که بر اثر عوامل طبیعی همانند باد و توفان های شدید و سیلاب و بدتر از آن، عوامل انسانی بر روی زمین اُفتد و آسیب ببیند. زیرا جابجایی این سنگ نبشتۀ ساسانی بدون پژوهش و مطالعه و کار کارشناسی انجام گرفته است. همچنین به باور کارشناسان و باستان شناسان و کُنشگران میراث فرهنگی جابجایی سنگ نبشتۀ پهلوی ساسانی نامدار به تَنگِ بُراق از پایین شیب تند دره به بالای آن و در دسترس قرار دادن یادگار ساسانیان در جلو چشمان مسافران و بازدیدکنندگان که هیچ گونه آگاهی و دانشی در زمینۀ میراث فرهنگی ندارند و بدون هیچ آموزش و پالایش فرهنگی به سر می برند و روش برخورد با یادگارهای تاریخی و فرهنگی را نمی دانند، بدترین شیوۀ کار است. از سویی، زمانی که یک یادگار ارزشمند و مهم تاریخی در دسترس همگان قرار می گیرد نیازمند اقدامات حفاظتی و پاسدارانه است. این در حالی است که سنگ نبشتۀ ساسانی تَنگِ بُراق تنها در میان حصاری آهنی و بدون نگهبان و در دسترس همگان، آن هم به شکل ایستاده و نامناسب و شیوۀ غیرعلمی و غیراصولی قرار گرفته است که تهدیدی جدی برای یادگار ساسانیان به شمار می آید.
رفتار نامناسب مسافران، تهدیدی جدی برای سنگ نوشتۀ ساسانی تَنگِ بُراق
اما از سال گذشته که سنگ نبشتۀ پهلوی ساسانی نامدار به تَنگ بُراق از سوی مدیریت پایگاه جهانی پارسه (تخت جمشید) بدون پژوهش و مطالعه های تاریخی و باستان شناسانه و مکان یابی مناسب از پایین شیب دره به بالای آن جابجا شده، خطری بزرگ در کمین یادگار ساسانیان است. اَنبوه مسافرانی که از سراسر ایران در بهار و به ویژه فصل تابستان به این گردشگاه خوش آب و هوا و زیبا می آیند در کنار اِشکَفت (غار) و آبشار تنگ براق، چشم هایشان به یک سنگ نبشتۀ تاریخی به شکل ایستاده در درون نرده های آهنی می خورد. باید دانست که بیشتر این مسافران هیچ گونه آگاهی و دانشی دربارۀ روش برخورد با یادگارهای تاریخی و فرهنگی و یا همان میراث فرهنگی ندارند و آموزشی هم از سوی نهادهای فرهنگی و در مدرسه و حتا در دانشگاه در چندین دهۀ گذشته در کشور ندیده اَند و به سادگی و آسانی دست بر روی سنگ نبشتۀ ساسانی تنگ براق کشیده و آن را لمس می کنند که از دید حفاظتی دارای ایراد است. زیرا دست چربی هایی را تراوش (ترشح) می کند که با کشیدن دست بر روی آثار سنگی (مربوط به هر دورۀ تاریخی که باشد)، چربی های دست به آرامی جذب سنگ شده و سبب پوسیدگی و آسیب به آن ها در درازمدت خواهد شد. کارشناسان حتا فلاش دوربین عکاسی را نیز برای برخی از آثار زیان بار می دانند. با این همه، مسافران بدون آگاهی و با خیال آسوده دست بر روی سنگ نبشتۀ تنگ براق کشیده و حتا این احتمال وجود دارد در برخورد دستان آن ها، این اثر تاریخی ارزشمند بر روی زمین اُفتاده و به دو نیم شده و شکسته شود. بدتر از آن، یادگار ساسانیان در تیررس خطر قرار دارد و راه را برای سودجویان اَموال تاریخی و فرهنگی به بهانه های پوچ و خیال اَنگیز یافتن گنج، باز گذاشته ایم و هر دَم بیم آن می رود که از سوی آن ها آسیب جدی ببیند و یا حتا منهدم شود. زیرا در چندین سال گذشته، از سوی سوداگران اَموال تاریخی و فرهنگی در همین استان پارس آثار و یادمان های تاریخی فراوانی آسیب جدی دیده و یا از میان رفته است که گزارش های زیادی در همین زمینه در دست است. همچنین روش نامناسب جایگیری سنگ نبشته به گونۀ ایستاده و مکان یابی نادرست آن، سبب خواهد شد تا یادگار ساسانیان بر اثر عوامل طبیعی همانند باد، توفان های فصلی که در منطقه سابقه دارد و سیلاب و باران های شدید تکان خورده و بر روی زمین اُفتد و آسیب جدی ببیند. همۀ این موارد نشان می دهد که مدیریت پایگاه جهانی پارسه بدون شناخت و آگاهی و مهم تر از همه، پژوهش و مطالعه دربارۀ این اثر ارزشمند و بی همتای باستانی و تنها برای اجرای نمایش و خبرسازی دست به چُنین کارهایی بزند. از سویی، طرح جابجایی باید در شورای فنی و راهبردی پایگاه جهانی پارسه (تخت جمشید) و استان به تصویب می رسید و پس از آن به شورای فنی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی می رفت و تاییدیۀ آن را می گرفت، که شوربختانه این مراحل انجام نشده است و تنها با طرحی نادرست و ناقص از سوی پایگاه جهانی پارسه و بدون کار کارشناسی و نظارت کارشناسان آزموده و با تجربۀ میراث فرهنگی استان، اقدام به جابجایی شده است که تهدیدی جدی برای یادگار ساسانیان به شمار می آید و به باور کارشناسان و باستان شناسان باید هر چه زودتر سنگ نبشتۀ تنگ براق از مکان کنونی جابجا شود وگرنه در آینده ای نه چندان دور باید بینندۀ رخدادی ناگوار و نابودی آن از سوی سودجویان اَموال فرهنگی و تاریخی و یا سهل اِنگاری مسافران و آسیب رسانی به یادگار ساسانیان باشیم.
کارشناسان میراث فرهنگی دربارۀ جابجایی و گزینش نامناسب مکان قرارگیری سنگ نبشتۀ ساسانی تنگ بُراق از سوی مدیریت پایگاه جهانی پارسه نیز می گویند، برای کارهای مهمی همانند جابجایی سنگ نبشتۀ تنگ براق، بایسته است در گام نخست شرایط مکان به درستی بررسی شود. بدیهی است در اقدام های جابجایی آثار به هیچ روی ریسک روا نیست. در علم مرمت، جابجایی آثار زمانی انجام می شود که دستخوش خطر جدی باشند. از همین روی، چنانچه یک اثر تاریخی در مکانی جای گرفته باشد که شرایط کمابیش مناسب و متعادلی داشته باشد، بهتر است از جابجایی آن پرهیز شود. در کل جابجایی آثار به منظور ایجاد شرایط بهتر و مناسب تر و برای پیشگیری از ویرانی زیاد یک اثر انجام می شود. اکنون اگر اثری تاریخی بدون در نظر گرفتن شرایط مکان تازه جابجا شود و آن مکان آیتم های حفاظتی و مراقبتی قابل پذیرشی نداشته باشد، نمی توان انتظار داشت نتیجۀ کار سودمند و کارساز (مثمرثمر) باشد. همچنین باید توجه داشت هر اندازه اثر تاریخی مهم تر و دارای اهمیت فراوانی باشد باید در خصوص اقدامات حفاظتی و یا مرمتی دقت بیشتری کرد. برای نمونه زمانی یک اثر تاریخی ویژه (شاخص) و یا یک سند تاریخی همانند سنگ نگاره و سنگ نبشته در دستور کار باشد باید مطالعه و پژوهش های گسترده ای در زمینه های گوناگون همانند باستان شناسی، حفاظت و مرمت، شرایط موجود محل و مکان از دید موقعیت آب و هوایی، وضعیت حفاظت فیزیکی و امنیتی و … آن پرداخته و انجام گیرد.
از سویی، مدیر پایگاه جهانی پارسه در شهریور ماه سال ۱۴۰۰ خورشیدی در گفت و گو با رسانه ها مدعی شده است که می خواهد سنگ نبشتۀ تنگ براق را به بستر تاریخی و اصلی آن جابجا کند. این در حالی است که بر پایۀ شواهد و سندهای تاریخی مکان اصلی سنگ نبشتۀ تنگ براق زیر تاق حفاظ مانند صخره در بستر اِشکفت بوده است که در زمانی ناروشن و شاید در اوایل دهه های بیست و سی خورشیدی یعنی کمابیش ۷۰ تا ۸۰ سال پیش از سوی سودجویان به پایین دره پرتاب شده است.
اما کوشش های نگارنده برای برقراری ارتباط با مدیر پایگاه جهانی پارسه (تخت جمشید) و شنیدن پاسخ های وی به جایی نرسید و تلفن های پِپاپی نگارنده، همواره بی پاسخ ماند تا بار دیگر بینندۀ بی تفاوتی برخی از مدیران و مسولان میراث فرهنگی باشیم.
یک باستان شناس هُشدار داد : هر چه زودتر باید سنگ نبشتۀ تنگ براق به موزه جابجا شود
اما علی رضا جعفری زند، باستان شناس با گرایش دوران تاریخی که بارها از سنگ نبشتۀ ساسانی تنگ براق بازدید کرده است به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « سنگ نبشتۀ پهلوی ساسانی تنگ براق در تیررس خطر قرار دارد و همان گونه که می دانیم در اوایل دهۀ ۹۰ خورشیدی پایین آن از سوی قاچاقچیان اَموال تاریخی و فرهنگی منفجر شده و به آن آسیب های اَندکی رسیده بود. این موضوع خود زنگ خطری به شمار می آمد برای مسولان میراث فرهنگی استان پارس، که شوربختانه از سوی میراث فرهنگی نادیده گرفته شد. باید دانست آن زمان و جای پیشین سنگ نبشته، هر چند مناسب نبود و در خطر قرار داشت و من بارها خواهان جابجایی آن به نزدیک ترین موزه شده بودم، ولی کم تر کسی از جای دقیق آن آگاهی داشت و در دسترس همگان نبود. از سویی، یک دهه پیش منطقۀ گردشگری تنگ براق کم تر شناخته شده بود. اما اکنون با وجود بودن شبکه های اجتماعی و معرفی بیشتر آن و همچنین میل به سفر در میان مردم در مکان های ناشناخته و جذاب و خوش آب و هوا سبب شده است تا منطقۀ تنگ براق پر از مسافر و گردشگر باشد و همیشه در بهار و تابستان این گردشگاه پر از مسافر است. مسافرانی که برای دیدن آبشار و رودخانۀ تنگ براق می آیند و آگاهی و دانشی در زمینۀ میراث فرهنگی و سنگ نبشتۀ شاهپوریکم ندارند. پس طبیعی است که مردمی که آگاهی چندانی از میراث فرهنگی ندارند در نگهداری آثار تاریخی نیز کوتاهی خواهند کرد. از همین روی، مکان تازه سنگ نبشته، آن را در خطر بزرگ تری قرار داده و بسیار نامناسب است».
دکتر جعفری زند با دادن هُشدار دربارۀ در خطر بودن سنگ نبشتۀ تنگ براق و جابجایی فوری آن به موزه از ارزش فراوان یادگار ساسانیان به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « سنگ نبشتۀ تنگ براق بی مانند (منحصر به فرد) است و دارای ارزش بسیار فراوانی از دیدگاه پژوهش های تاریخی و باستان شناختی و زبان شناسی است و از دید تاریخ اجتماعی دوران ساسانی اهمیت به سزایی دارد. همچنین ما در کشور سنگ نبشته های پهلوی ساسانی کمی داریم به ویژه از دورۀ شاهپوریکم که شمار آن به اندازۀ انگشتان یک دست هم نمی رسد. از سویی، این سنگ نبشته یک اثر موزه ای به شمار می آید و جای آن در این منطقه نیست. همچنین زمانی که مسافران از این منطقه بازدید می کنند و نگاره های (تصاویر) سنگ نبشته در جاهای گوناگون منتشر و پخش می شود آن را در خطر بیشتری قرار می دهد. از همین روی، بدون درنگ و فوری باید سنگ نبشتۀ شاهپوریکم به موزه جابجا شود. باید دانست که ما از تجربه های کشورهای پیشرفته در زمینۀ میراث فرهنگی باید بهره ببریم. در کشور ایتالیا که گاهوارۀ مرمت آثار تاریخی است همۀ تندیس ها و سنگ نگاره ها و آثار ارزشمند را به موزه برده و نمونک (مولاژ) آن را در جای اصلی و بستر تاریخی قرار داده و نگهداری می کنند. ولی گویا در کشور ما همه چیز وارونه (برعکس) است. آثار ارزشمند و تکرارناپذیر چند هزار ساله را در محوطه ها و منطقه های در خطر زیر باد و باران و آفتاب رها می کنیم و نمونک آثار را در موزه ها می گذاریم! همانند تندیس انسان بالدار یا نقش کورش بزرگ که در پاسارگاد به حال خود رها شده است، ولی نمونک (مولاژ) آن را ساخته و در موزۀ پارسه (تخت جمشید) نگهداری می کنیم.
من همواره نگران این سنگ نبشتۀ بسیار ارزشمند و مهم تاریخی بوده ام و باز هُشدار می دهم که باید هرچه زودتر و بی درنگ یادگار ساسانیان به موزه جابجا شود.
همچنین برای این که ما اصالت منطقه را از آن نگیریم و هویت آن برجای بماند، باید نمونک این سنگ نبشته به همراه برگردان پارسی آن در جای کنونی و در درون نرده های آهنی قرار گیرد و به مردم معرفی شود تا مردم بدانند این مکان یکی از شکارگاه های شاهپوریکم و دورۀ ساسانی بوده است و جایگاه تاریخی آن بازگو شود. از همین روی، اگر مسولان میراث فرهنگی استان پارس نمی خواهند با یک فاجعۀ بزرگ در آیندۀ نه چندان دور رو به رو شوند، باید هر چه زودتر سنگ نبشتۀ ساسانی تنگ براق را جابجا کنند. من هیچ گاه رخداد غم اَنگیز آتشدان سنگی نبشته دار ساسانی تُمب کَرم فسا را فراموش نمی کنم که در اوایل دهۀ ۹۰ خورشیدی از سوی سودجویان اَموال تاریخی و فرهنگی به گونۀ کامل منهدم شد و خود شما (نگارنده) بودید که خبر آن را آگاهی رسانی کردید. اگر همان اثر بسیار ارزشمند به موزه آورده شده بود به این سرنوشت ناگوار دچار نمی شد. پس بر پایۀ همین تجربه ها است که ما باستان شناسان دلسوزانه هُشدار می دهیم که باید سنگ نبشتۀ تنگ براق به موزه برود تا بتوان از آن به درستی نگهداری کرد».
این باستان شناس در دنبالۀ سخنانش گفت : « مکان یابی و روش جایگیری سنگ نبشتۀ تنگ براق بسیار نادرست و غیراصولی و غیرعلمی است و آن را در خطر بزرگی قرار داده است و هردَم بیم آن می رود که فردی ترقه ای کنار آن پرتاب کند یا با اِسپری رنگ بر روی آن یادگاری نویسی کند و فاجعه ای را رقم بزند. همچنین اگر این حصار کشی که در آن باز است، بسته هم بود مردم به سادگی و آسودگی از آن بالا می رفتند و با دست بر روی آن می کشیدند که بسیار زیان بار و آسیب رسان است. از سویی، در این نگاره های موجود شما با یک صحنۀ غم انگیز و زشت نیز رو به رو شدم که مردم از نرده ها و حفاظ اثر تاریخی به عنوان بند لباس و رخت های خود استفاده کرده اند که بسیار ناراحت کننده و اندوه بار است دیدن چنین صحنه هایی برای ما باستان شناسان و دوستداران میراث فرهنگی.
باید دانست که اگر یکی از این نگاره ها و صحنه ها یا فیلم هایی که مردم می گیرند در یکی از روزنامه ها یا رسانه ها و گزارش نامه های (بولتن) برون مرزی منتشر و پخش شود و زیر آن بنویسند سنگ نبشتۀ ۱۸۰۰ سالۀ ساسانی در گوشه ای رها شده و مردم نسبت به آن بی تفاوت هستند و پوشاک خود را روی نرده های حفاظ آن، پهن می کنند آنگاه دربارۀ ما چه می اَندیشند؟ آیا مایۀ آبروریزی نیست و فاجعه ای از این بدتر و بزرگ تر دیگر وجود دارد. با دیدن این نگاره ها چیزی جز شرمساری برای ما وجود ندارد. عمق فاجعه در روش برخورد با یک اثر تاریخی، در این جا رخ داده است و ما همچنان بیننده و نظاره گر هستیم. من باز هُشدار می دهم تا فاجعه ای بدتر و غم اَنگیزتر برای سنگ نبشتۀ تنگ براق رخ نداده است، باید هر چه زودتر و همین فردا به موزه جابجا شود. یادمان باشد پس از تکرار فاجعه، پشیمانی و دریغ و افسوس دیگر سودی ندارد».
جعفری زند در پایان سخنانش گفت : « سرزمین پارس گنجینه ای از سنگ نبشته های پهلوی ساسانی را در خود جای داده است که شوربختانه هیچ کدام نه ساماندهی شده اند و نه به درستی نگهداری و حفاظت می شوند. برای نمونه سنگ نبشتۀ اِشکفت (غار) حاجی آباد مرودشت که هر بار آن را می بینم، افسوس می خورم که چرا به حال خود و بدون نگهبان و یا اقدامات حفاظتی رها شده است و امیدوارم برای آن نیز چاره ای اَندیشیده شود. یادمان باشد این آثار فرهنگی، چشم اَنداز تاریخی و فرهنگی سرزمین پارس و کشور به شمار می آیند که نشانه های هویتی و شناسنامۀ بالندۀ مردم ایران است و باید به درستی از آن ها نگهداری کرد و مسولان میراث فرهنگی باید چاره ای ریشه ای برای آثار تاریخی کشور یافته و به کار گیرند».
سنگ نبشتۀ ساسانی شاهپور یکم در تنگ براق
سنگ نبشتۀ ساسانی نامدار به تَنگ بُراق در تابستان سال ۱۹۵۶ میلادی به وسیلۀ علی اکبر بصیری پیدا شد. در بالا دست روستای تنگ بُراق، امروزه گردشگاهی (تفرجگاهی) وجود دارد که چشمه سار زیبایی در آن روان است. این جایگاه پر سایه با آب گوارا و چشم اَندازی زیبا به بیرون و دشت، سبب شده است که شاهپوریکم در این جا استراحت کند. فضای نبشته در اصل در دیوارۀ فرو رفتگی صخره ای قرار داشته است که به گونۀ سنگی یک پارچه از دیواره جدا شده و تا نزدیک شیب تند کنار رودخانه فرو افتاده است. نبود آثار ویرانی آب و هوا بر سطح نبشته، نشان می دهد که این سنگ مدتی درازی نیست که از جای خود کَنده شده است. و این «جا» تنها می تواند زیر تاق حفاظ مانند صخره بوده باشد.
جست و جوی بسیار در پِی پاره های گمشدۀ نبشته در دیوارۀ فرورفتگی صخره بی نتیجه ماند، ولی در دیوار خاوریِ (شرقی) فرو رفتگی توانستیم پله ای خشن در بدنۀ صخره بیابیم. پهنای تکه سنگی که نبشته بر آن آمده است، دو متر است. سطحی که در اصل چارگوش بوده است برای نبشته هموار شده است. بلندی این سنگ، هم اینک ۱۲۴ سانتی متر و پهنای آن ۱۲۲ سانتی متر است. یک چهارم سمت چپ این سطح به گونۀ مایل شکسته و گم شده است.
از پانزده رَج (سطر) نبشته، نُه رج بالا به پارسی میانه و شش رج پایین به زبان و دبیرۀ پارتی یا اَشکانی نبشته شده است. متنی واحد به دو زبان.
تا جایی که سنگ در اثر اُفتادن آسیبی ندیده است، نبشته خوب مانده است. عمق نبشته نزدیک سه میلی متر است. دبیره خیلی قلم اَنداز است. بیننده شتابی را که برای کَندن متن به کار رفته است، احساس می کند. متن کوتاه شدۀ سنگ نبشتۀ اِشکَفت (غار) حاجی آباد مَرودشت است و گزارشی از تیراندازی شاه در حضور همراهان….
به نظر می آید که شاهپوریکم به سنگ آهک دلبستگی ویژه ای داشته است. زیرا اَفزون بر تنگ بُراق با سنگ نبشته اَش، در بیشاپورهم با پیکرۀ خود که از سنگ آهک تراشیده شده است خود را جاویدان ساخته است. از همین روی، ویژگی شخصیتی او تنها با عشق به ورزش بیان و آشکار نمی شود، بلکه توجه به زیبایی های طبیعی نیز از خصوصیات شخصیت شاه ساسانی است. (با بهره گیری از کتاب یافته های تازه از ایران باستان، پروفسور والتر هینتس)
سنگ نبشتۀ پهلوی ساسانی تنگ براق در تاریخ ۲۳ مهرماه ۱۳۷۶ خورشیدی با شمارۀ ۱۹۲۹ به ثبت ملی رسیده است.
انتهای پیام