نفسهای قلعه قره جُخون اسلامآباد ارسنجان به شمارش افتاد
زهرا نعمتی «دانش آموخته باستانشناسی دانشگاه تهران»
ایمنی و امنیت همواره از دغدغههای اساسی انسان در طول تاریخ محسوب میشده و بشر به دنبال یافتن شیوههایی برای کاهش اثرات عوامل تهدید کننده ایمنی و امنیت خود بوده است. بنابراین انسان در طول حیات خود همواره به فکر دفاع از خود در برابر عوامل تهدید کننده بوده و از آنچه داشته محافظت میکرده است. بدین منظور برای تهیه ابزار و زمینه ایجاد امنیت تمهیداتی اساسی اندیشیده که یکی از این تمهیدات ساخت بناهایی به نام قلعه یا ارگ بود.
در دوره ساسانی معماری دفاعی شامل بناها و تاسیسات تدافعی از جمله حصارهای پیرامون شهرها و محوطه مسکونی انواع قلعهها و دیوارهای عظیم با برج و باروهای بسیار است که یا بشدت تخریب شدهاند یا در دوره اسلامی در جهت حمایت از افراد در معرض خطر بارها بازسازی شده و صورت اولیه خود را از دست دادهاند.
یکی از این بناها تل قلعه قره جُخون است که در حال حاضر به شکل تپهای مربع شکل باقیمانده در شمالشرق شهر ارسنجان، در ۱ کیلومتری شمال روستای اسلامآباد و ۵/۵ کیلومتری جنوب روستای بکهدان جشنی، در ارتفاع ۱۹۸۰ متری از سطح دریا واقع شده است.
این تپه در واقع بنایی به احتمال به شکل مربع بوده که ابعاد آن ۴۵×۴۵ متر و ارتفاع آن از سطح زمینهای پیرامون ۲ متر و به احتمال در هر گوشه این بنا یک برج قرار داشته که امروزه تخریب و ویران شده است.
مصالح بکار رفته در این اثر لاشهسنگ، آجر، خشت و ملات گچ است. ستبرای دیوارهای بنا قره جخون بیش از ۵/۱ متر و از ارتفاع بنا در بلندترین بخش (سمت غرب) ۲ متر و کمترین آن ۱ متر باقیمانده است. اندازه آجرهای این بنا ۲۰×۲۰ سانتیمتر است. دیوارهای این بنا دارای ساختاری یک پارچه از چینه، خشت، آجر و سنگ لاشه هستند که با ارتفاعی مناسب پیرامون محدوده بنا ساخته شدهاند. به احتمال در پی دیوارها از مصالح سنگ لاشه و تخت سنگهای بزرگ استفاده شده است. این بنا را میتوان در قلعههای کوهستانی و قلعههای دشتی یا جلگهایی جای داد.
در میان بنا و پیرامون آن شواهدی از وجود دو چاه آب مشاهده میشود که اطراف و دیواره چاه بیرون از بنا را با سنگ ساختهاند.
بنا به گفته اهالی منطقه آب این چاه تا ۲۰ سال پیش از آن لبریز میشده که تصاویر هوایی (Google Earth) این گفته را تایید میکند.
در بررسی باستانشناسی تعداد بسیار اندکی سفال به دست آمد. پیرامون بنا در سطح دشت به ویژه در سمت شرق و شمال آن به فاصله ۱۵۰ متری، شواهدی از گورستانی مشاهده میشود که سنگ گور بر روی آنها دیده نمیشود. جهت آنها به سمت قبله بوده و به احتمال تاریخگذاری این گورستان را میتوان اسلامی دانست.
همچنین پیرامون بنا میتوان شواهدی از ساختارهای معماری در ارتباط با این بنا را مشاهده کرد. همچنین در ارتفاعات غرب و جنوب بنای قره جُخون شواهدی از گورهای سنگچین معروف به خرفتخانه دیده میشود که شاید این گورها متلعق به کسانی باشد که در بازه زمانی در این منطقه ساکن بودهاند.
سفالهای بدست آمده نشان از آن دارد که این اثر متعلق به دوران ساسانی و قرون نخستین اسلامی است.
متأسفانه در سالیان اخیر علاوه بر دست اندازی حفاران غیر مجاز مواریث فرهنگی، جاده ارسنجان – سر نیز آسیب فراوانی به این اثر خواهد زد. در طی چند سال این جاده باعث تخریب آثار متعدد دیگری همچون اشکفت تنگشکن ۱، گورستان روستای اسلام آباد و دیوار سنگچینی که به بند و بست مشهور است شده است. همزمان با احداث جاده علاوه بر آلودگیهای زیستمحیطی و تخریب منابع طبیعی، از بین رفتن آثار میراث فرهنگی را نیز به همراه دارد.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد در مسیر راه احداثی ارسنجان – سرچهان، قلعه قره جُخون قرار دارد.
بر اساس نقشه راه ارائه شده، مجریان طرح با نادیده گرفتن این اثر ثبت شده در فهرست آثار ملی، جاده به شکلی طراحی شده که بیشک یا تخریب آن را در بر دارد و یا عرصه و حریم آن مورد تعرض قرار خواهد گرفت که در دراز مدت عرصه و حریم قلعه تخریب میشود.
پرسش این است که آیا مجریان طرح از نهادهای ذیربط (میراث فرهنگی، محیط زیست و منابع طبیعی) نظرات کارشناسی را وصول کردهاند؟ آیا کارشناسان میراث فرهنگی استان فارس از این اتفاقات با خبر هستند و پیش از اجرایی شدن طرح از این منطقه بازدید میدانی به عمل آوردهاند؟ اگر جواب آنها مثبت است پس چرا آثار ملی منطقه را نادیده گرفتهاند؟ چرا با توجه به طرح اولیه اجرای جاده نباید عرصه و حریم آثار ثبت ملی در این محدوده در نظر گرفته شود؟
انتهای پیام