آیا وزیر میراث فرهنگی از زلزله هفت ریشتری خطرناک‌تر است؟

حمیدرضا حسینی

آقای عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی به موزه ملی ایران رفته و در خلال بازدید از مخزن این موزه، ظرف سفالی چند هزار ساله‌ای را در دست گرفته و کمی به چپ و راست چرخانده است تا زوایای مختلف آن را ببیند. از دیروز که فیلم این اقدام انتشار یافته، شبکه‌های اجتماعی پر شده است از انتقاد به وزیر و اظهار نگرانی از این‌که اگر سفال از دستش می‌افتاد و می‌شکست، چه فاجعه‌ای رخ می‌داد؟!

شاید اگر منِ نوعی جای آقای ضرغامی بودم، ترجیح می‌دادم به آن سفالینه ولو با دستکش دست نزنم، اما نمی‌توان گفت که در دست گرفتن یک قطعه سفال توسط بالاترین مقام میراث فرهنگی کشور، آن‌گونه که امروز جلوه داده شد، عملی جنایت‌آمیز، غیرقابل بخشش یا حتی عجیب و غریب است. اولا بسیار بعید است که فردی در این سن و سال و بدون هیچ عارضه جسمانی، شیئی را که شاید کمتر از یک کیلوگرم وزن داشته باشد، چند لحظه با هر دو دست بگیرد اما از دستانش رها شود! ثانیا، این نوع آثار مداوما برای مستندنگاری، مرمت یا کارهای دیگر جابجا می‌شوند و به همان دلیل که ممکن است اثری بدون هیچ دلیلی از دست آقای ضرغامی سُر بخورد و سقوط کند، ممکن است از دست امین اموال یا مرمتگر یا عکاس یا پژوهشگر موزه نیز بیفتد و بشکند.

با این حال، هدف این نوشته توجیه رفتار آقای ضرغامی نیست، بلکه یادآوری این نکته است که وقتی چنین مسأله قابل اغماضی (اگر واقعا مسأله محسوب شود) با چنین هجمه‌ها و واکنش‌های هیجانی روبرو می‌شود، در غبار آن بسیاری از مسائل پراهمیت و دارای فوریت مورد غفلت قرار می‌گیرد و حساسیت افکار عمومی از متن به سوی حاشیه منحرف می‌شود.

در وضعیت امروز ایران که با تراکم بحران‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی روبروست و کمتر ایرانی است که در زندگی خود اثر چنین بحران‌هایی را حس نکند، افکار عمومی مجال اندکی برای توجه به مسائل میراث فرهنگی دارد. روا نیست که این مجال کوتاه و دیریاب صرف مسائل درجه چندم شود و انرژی حاصل از برانگیختگی افکار عمومی در جایی که اهمیت و فوریت خاصی ندارد به هدر رود.

موزه ملی ایران که گفته می‌شود تا یک میلیون قطعه اثر تاریخی ارزشمند را در خود جای داده، سال‌هاست که با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم می‌کند. در رأس این مشکلات، آسیب‌پذیری ساختمان این موزه در برابر زلزله محتوم تهران قرار دارد؛ به گونه‌ای که هیچ‌کس جرأت نمی‌کند بگوید ساختمان ۸۵ ساله ایران باستان با زلزله‌ای به قدرت چند ریشتر به تلی از خاک تبدیل می‌شود و هزاران اثر مانند آنچه در دستان وزیر بود، در چند ثانیه به طور کامل نابود می‌شود.

برپایه آخرین بررسی‌ها، مقاوم‌سازی ساختمان موزه ملی که گویا طرح آن آماده شده است، بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان بودجه می‌خواهد که تأمین آن حتی برای وزارتخانه فقیری مانند وزارت میراث فرهنگی کار دشواری نیست و اگر هم دشوار باشد، در برابر ارزش مادی و معنوی آثار موجود در این موزه، عدد چشمگیری به حساب نمی‌آید. اما متأسفانه و به هر دلیل، این بودجه تا کنون فراهم نشده است.

بازدید وزیر میراث فرهنگی از موزه ملی فرصتی بود تا ایشان از نزدیک با مسائل و مشکلات این موزه آشنا شود. بدون شک در این بازدید، مدیران موزه ملی آقای ضرغامی را در جریان مسأله امنیت فیزیکی آثار و طرح‌های مقاوم‌سازی موزه قرار داده‌اند. شاید اگر غوغای امروز بر سر در دست گرفتن یک قطعه سفال برنمی‌خواست، فرصتی بود تا روابط عمومی وزارتخانه یا مدیران موزه ملی در این‌باره صحبت کنند و توافقات احتمالی را شرح دهند. اکنون چنین می‌نماید که این فرصت مغتنم تا حدودی از دست رفته است. با وجود این، امید می‌رود که اگر وزیر میراث فرهنگی قول مساعدی برای مقاوم‌سازی ساختمان موزه ملی داده است، از انجام آن فروگذار نکند و متقابلا مدیران موزه ملی نیز از پی‌گیری موضوع دلسرد نشوند.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا