در چرایی یکهتازی گروههای فیلمساز در بناهای تاریخی/به بهانه ماجراهای باغ عفیفآباد شیراز
تصاویر منتشر شده از باغ عفیفآباد شیراز نشان میدهد که سازههای سنگینی را در مجاورت عمارت مرکزی این باغ برای ساخت سریال سووشون به کارگردانی خانم نرگس آبیار، ایجاد کردهاند. این اقدام یکی از دهها مورد مشابه در سالهای اخیر است که طی آن شماری از مهمترین بناهای تاریخی کشور در اختیار گروههای فیلمساز قرار میگیرند و آسیبهایی را به درجات گوناگون متحمل میشوند.
با توجه به اینکه بیشتر این بناها تحت مدیریت دستگاههایی مانند وزارت میراث فرهنگی، وزارت ارتباطات، نیروهای مسلح (باغ عفیفآباد در تملک ارتش است) و شهرداریها هستند، پرسش اینجاست که گروههای فیلمساز چگونه میتوانند نهادهای مزبور را راضی کنند تا بناهایی با این درجه از اهمیت و نفاست را برای هفتهها و ماهها در اختیارشان قرار دهند و درهای آنها را به روی گردشگران ببندند تا افزون بر مشکلات میراثی، مشکلاتی را نیز در حوزه گردشگری ایجاد کنند؟!
چنانکه میدانیم در سالهای اخیر، پولهای هنگفت (و گاه پر حرف و حدیثی) به سوی سینمای ایران و شبکه نمایش خانگی سرازیر شده است. این پولها به قدری زیاد است که تهیهکنندگان و مدیران تولید میتوانند دلالان زبردست و چربزبانی را برای مذاکره با متولیان بناهای تاریخی به استخدام درآورند تا به نوبه خود با ارایه پیشنهادهای وسوسهانگیز، مجوز لوکیشن کردن بناهای تاریخی و دخالت در آنها تا سطح «نشستن بر سبیل شاه و نقاره زدن» را به دست بیاورند.
سال گذشته که در صندوق بازنشستگی کشوری بودم، مدیران تولید چند کارگردان معروف – که یکیشان سابقه آسیبرسانی به تخت جمشید را در کارنامه دارد – مستقیم یا باواسطه برای استفاده از عمارت ناصرالدینمیرزا مراجعه کردند و پولهای هنگفتی را برای هر روز اجاره آن عمارت زیبا پیشنهاد دادند؛ آنقدر هنگفت که اگر بگیرید و اجازه بدهید، دیگر نمیتوانید به هیچ رفتاری هنگام تولید فیلم اعتراض کنید!
یکی از واسطهها وقتی با مخالفت جدی روبرو و به او گفته شد که عمارت به زودی در دست مرمت قرار میگیرد، اعلام کرد که تهیهکننده حاضر است پول مرمت بنا را نیز بپردازد. پاسخ داده شد: اگرچه پول پیشنهادی شما قابل توجه است، اما در نسبت با ارزشهای یک اثر ملی، به این میماند که کسی بخواهد خودروی مرسدس بنز یا پورشه دیگری را برای شب عروسیاش قرض بگیرد و بگوید در مقابل، باک ماشین را پر از بنزین و روغنش را برایتان تعویض میکنم!
بناهایی مانند باغ عفیفآباد که از یکسو بسیار نفیس هستند و از سوی دیگر به دلیل ثبت در فهرست آثار ملی و مالکیت دولتی به همه ملت ایران تعلق دارند، نمیتوانند در ازای هیچ مبلغ یا خدمتی، اینچنین بیمحابا در اختیار برخی سینماگران بیمبالات قرار بگیرند.
در مورد خانم آبیار البته موضوع فراتر از پیشنهادهای مالی است؛ چه آنکه گویا ایشان و همسرشان آب را از سرچشمه میخورند. بنابراین ابتدائا به دیدار آقای عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی رفتند و حمایت ایشان را به دست آوردند.
با وجود این، قدرت افکار عمومی بر پشتیبانی وزیر چیره شد و خانم آبیار ناگزیر به اعلام این موضع شد که به احترام ملت ایران، سازههای مربوط به ساخت دو گوشواره برای عمارت عفیفآباد (و نه همه تصرفات انجام شده در باغ) را جمعآوری میکند. با وجود این، نه توضیحات خانم آبیار چندان قانع کننده بود، نه اقدامشان کافی است و نه تعرض به بناهای تاریخی برای ساخت فیلم به همینجا ختم میشود.
انتهای پیام