بایدها و نبایدهای ضرغامی در میراث فرهنگی

میلاد وندائی «باستان‌شناس»

بار دیگر مدیری غیرمتخصص بر کرسی تخصصی وزارت میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری ایران تکیه زد.

اکنون ضرغامی وزیر این دولت است و به حق اگر بخواهیم در مقام قیاس با دیگر وزرای دولت رئیسی برآیم، بر اساس رزومه کاری وی(که البته هیچ ارتباطی با میراث فرهنگی ندارد)، می توان او را قوی ترین مدیر دولت رئیسی دانست، و این حداقل امید را می دهد که شاید ضرغامی با اجرای اصول مدیریت بتواند در ابتدا نظمی به این وزارت از هم گسیخته بدهد.

طی چند روز گذشته، آقای ضرغامی چند مصاحبه کرد که از همین ابتدا می‌توان متوجه شد او نیز هیچ اهمیتی به میراث‌فرهنگی و صنایع‌دستی نمی‌دهد و در تمامی مصاحبه ها تنها کلید واژه پر کاربردش گردشگری است و بس، چیزی همانند مدیران پیشین خود و در مصاحبه‌ای جالب تر آورده‌اند که گردشگری مذهبی را رونق خواهد بخشید و اگر چین و روسیه هم بودند، همین کار را می‌کردند! عجب از این قیاس دور از ذهن! اما جدای از تعجب درباره این تعابیر، ای کاش وزیر جدید بداند که گردشگری زیارتی، تنها رفتن به اماکن مذهبی فعال نیست، بلکه ایران زمین همانگونه که بیش از ۱۳۰۰ سال تاریخ ایران باستان، ۱۴۰۰ سال نیز تاریخ دوران اسلامی دارد و از همین دوران اسلامی، بناهای شاخص بسیاری به جای مانده است که جذابیت بسیاری برای گردشگران داخلی و خارجی دارد، ضمن این که این بناها و محوطه‌ها که خود نمودی از تاریخ گذشته ایران دارند، در بسیاری از موارد وضعیت مرمتی و حفاظتی مناسب ندارند و با تمرکز بر بخش باستان‌شناسی و معماری و انجام کارهای مرمتی بر روی این بناها می‌توان هم این آثار را از تخریب نجات داد و هم شعار گردشگری مذهبی را در چشم‌اندازی وسیع‌تر و تخصصی‌تر به مرحله اجرا گذاشت، کاری که وزارت میراث فرهنگی باید پیش از آن در برنامه‌ریزی‌های بلندمدت خود انجام می‌داد، یعنی سرمایه‌گذاری در زیر ساخت‌های فرهنگی و تاریخی و مرمت آثار و بهره بردن از آن‌ها در بنگاه‌های اقتصادی گردشگری.

جدای از مصاحبه‌های آقای ضرغامی طی این مدت کوتاه، اما اخبار خوبی از افراد پیرامون ایشان و مدیران و معاونان میانی که قرار است بر سر کار آورد به گوش نمی‌خورد و گویا تیمی که پیرامون رییس دولت نهم و دهم بودند، او را در حباب خود برده‌اند. باید به وزیر جدید گفت اگر بخواهید اشتباهات گذشته را تکرار کنید، بی‌شک در زمره مدیران ناکاربلد قرار خواهید گرفت و همین افراد شما را به جایی می‌کشانند که نجفی را کشیدند و در کمتر از ۶ ماه رخت از این سازمان بست. این افراد که در گذشته نه چندان دور، گروهک‌های زیر پوستی برای خود درست کرده بودند، هنوز هم در بخش‌های مختلف وزارت میراث‌فرهنگی فعال هستند. پس ای کاش وزیر جدید هم براساس شعارهای دولت جدید، دست به یک بازسازی در وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی بزند و با به وجود آوردن گروه‌های تخصصی و دلسوز که یافتن آنان زیاد دور از دسترس نیست، نسل جدیدی را به این سازمان وارد کند.

قرار بر این است که در این سیاهه بیشتر پیشنهاد داده شود تا نقد، پس پیشنهاد می‌شود، آقای ضرغامی در ابتدای کار در تمامی سه حوزه میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری، کارگروهی از متخصصین دانشگاهی، انجمن‌های مردم نهاد به ویژه در بخش میراث‌فرهنگی و خبرنگاران حوزه‌های مختلف تشکیل دهد و سخنان هر یک از آنان را بشنود و سپس دست به تغییرات کلان بزند. چون عزت‌الله ضرغامی هیچ تخصصی در این رشته‌ها ندارد و ای کاش فقط به جای شنیدن حرف آنان که دوره‌اش کرده‌اند و در یک نطق ساده، جای شاپور اول را با داریوش اول اشتباه می‌گیرد و به راحتی تاریخ را ۷۰۰ سال جابه‌جا می‌کند، سخن دلسوزان و متخصصانی را بشنود که از میرا‌ث‌فرهنگی سبدی برای کسب درآمدهای نامشروع ندوخته‌اند و تمام تلاش آن‌ها حفظ آثار باستانی و تاریخی ایران زمین است.

جدای از تشکیل کارگروه های تخصصی برای مشورت دادن به وزیر، یکی دیگر از اصول مدیریت، عدم جابجایی مدیران میانی در چند ماه نخست است. نه این که معاونان فعلی گل سرسبد متخصصین هستند؛ خیر، بلکه از این روی که با حفظ موقتی آن‌ها آشنایی بیشتری با زیر و بم‌های وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صناتیع‌دستی بیابد و بتواند انتخاب بهتری برای سریر معاونت‌ها براساس شایسته‌سالاری و تخصص داشته باشد و براساس لابی‌های سیاسی برای معاونت‌ها تصمیم‌نگیرد. ضمن این که مدیران استانی می‌توانند مهمترین پاشنه آشیل وزارت میراث‌فرهنگی باشند و با ترکیبی که در وزارت کشور رخ داده است و احتمال تغییر تمامی استاندارها وجود دارد، زیر بار فشارهای سیاسی استانی به ویژه از سوی نمایندگان مجلس نرود و انتخاب مدیران استانی را نیز براساس یک پروتکل تعریف شده و فرآیندهای تخصصی انجام دهد. صدالبته باید در استان‌ها نیز صدای فعالین میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی را بشنود.

به هر روی، به رسم مهمان‌نوازی باید انتخاب آقای ضرغامی را تبریک گفت و در ابتدای کار دست یاری و همکاری دراز کرد. هرچند اگر نیم نگاهی به تاریخ ببندازیم، این دست دوستی‌ها بی‌شک از سوی هیچیک از روسا و وزیر سابق گرفته نشد و با گذر زمان بلایایی که پیش از این بر سر میراث‌فرهنگی کشور آمد تکرار شد. اما امید است وزیر جدید میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی حداقل در بخش‌هایی همچون پژوهشگاه میراث فرهنگی و پژوهشکده‌های زیرمجموعه‌، سخن متخصصین داخلی را بشنود و براساس مستندات تصمیم‌گیری کند، نه براساس تماس‌های تلفنی و لابی‌ها پرفشار، چون قلب تپنده وزارت‌ میراث‌فرهنگی همین بخش‌ها و متخصصان دلسوز و واقعی آن‌ها است.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا