مترسکها ، کوتولههای سیاسی خودزن را میخورند!
حسن عباسی
کنشگری انتخاباتی دید خوبی را به مردم میدهد، تا بدانند چه سرنوشتی در کمین آنها نشسته..، آیا مشکلات عدیدهای موجود کماکان ادامه خواهد داشت؟! آیا وضعیت حال حاضر به سمت عمیقتر شدن میرود یا بهبود؟
در یک کلام خواسته تغییر وضعیت موجود، مطالبه ملت است، اما از سوی در این دوره شاهد سبز شدن تعداد زیادی از ستادهای انتخاباتی ریاست جمهوری بودیم که این تکثر ، پتانسیل ایجاد سونامی و دوئلهای سیاسی برای کسب قدرت و به تبع آن افزایش تلفات و تشییع جنازههای سیاسی را در پی خواهد داشت.
اما اتفاقی که در هرمزگان خیلی متفاوت از گذشته تکرار شد؛ به اضافه معرکهگیران یا همان کوتولههای پایه ثابت سیاسی که کل زندگی آنها از ستاد و ستاد داری تأمین میشود و توشه راه ۴ ساله بعدی میگردد در کنارشان «زاد و ولدی» ناخواسته صورت گرفت ، و این انحصار در ستادبازی از دست آنها در رفت و از کنترل خارج شد، بدین صورت که به اسم یک کاندیدا تا ۴۷ ستاد موازی تشکیل و شروع به کار کردند.
از دیدگاه کوتولههای سیاسی هر ستادی به غیر از ستاد خودشان نمادین و بیخاصیت بود و رؤسای آنها جعلی و حالت مترسک داشتند و دارند البته درست است ، که سر انتخابات بسته شده و کار ستادها به پایان رسیده است ، ولی طی روزهای آینده با این احکامهای متعدد مسئولیت در ستادهای موازی همدیگر ، قطعاً شاهد درگیری شدید بین کوتولههای سیاسی و مترسکها خواهیم بود.
اما باز هم بایستی تأکید کنم از دید افکار عمومی بازندگان این انتخابات همین تشنگان قدرت هستند.. که دعوای پست گرفتن در دولت آینده را دارند و هیچ فکری در راستای انسجام حداکثری برای رشد نیروهای توانمند و آبادانی استان ظاهراً ندارند اما شعار آنرا برای عوام فریبی در جامعه پمپاژ میکنند.
این روزها بازار خودزنی کوتولههای سیاسی و عریضهنویسی مترسکها بر علیه یکدیگر و انعکاس آن به تهران داغ شده اما «مترسک و کوتوله» اینرا بدانید باعث رشد و تصاحب قدرت برای شما ادامه این رویکرد نمیگردد بلکه عوارضش این است؛ مدیریت بنادر ، گمرکات و صنایع که پیشکش حتی ممکن است تا ادارات دست دوم و سوم هم از خارج استان بیاورند.
حالا تصمیم با شماست آیا میخواهید بچه بمانید یا بزرگ شوید.. خودتان میدانید.
مش انحصارگرایانه فعلی در تارهای خود بافته اسیر شدهاند و امکان یا اراده بیرون آمدن از آنرا ندارند، جوانان توانمند هرمزگانی ما برای کنار زدن مشکلات راهی جز بازاندیشی در مبانی و ایدههای نظری و عملی سیاست ورزی نداریم و باید به سوالات بنیادین بپردازیم که فقط از این طریق است که راهی برای بهبود وضعیت پیدا میشود.
انتهای پیام/*