آیا تخت رستم در تورانپشتِ یزد یک قلعه اسماعیلی است؟
در دهکده باستانی تورانپشت در یزد، کوهی مسطح و نسبتاً مرتفع وجود دارد که اهالی به آن تخت رستم میگویند. این کوه در منابع تاریخی نیز مورد توجه بوده و حدود چهار قرن پیش در کتاب جامع مفیدی چنین توصیفات دل انگیزی از آن دیده میشود:
میثم صادقی، فعال فرهنگی: «در یک فرسخی آن موضع [تورانپشت]، کوهی است که اندیشه را در ترقّی به معراج آن، نردبان از طبقاتِ سماوات باید ساخت و به کوهی دیگر متصل نیست و یک راه بیش ندارد که بر فراز آن کوه رفت و در ازمنه سابقه بر فراز آن قلعهای بوده که دست کیوان (=سیاره زُحَل) از دامن خاکریز آن کوتاه بوده است (مستوفی بافقی، جامع مفیدی، ج۱، ص۳۰ و ج۳، ص ۶۰۰).
نوشتههای ریبادنیرا باستانشناس و جهانگرد اسپانیایی نیز در مورد این کوه شایان توجه است. او که حدود ۱۴۰ سال پیش، از شمال تا جنوب ایران را میپیمود و مشاهدات خود را ثبت میکرد در مورد این کوه مینویسد:
«قلّه کوهی که تخترستم نام دارد، پوشیده از تودهای تختسنگ و خشت است که دلیلی بر وجود مکانی دفاعی در آنجا است» (ریبادنیرا، سفر به قلب سرزمین پارس، ص۲۳۲).
اشارات منابع تاریخی به این قلعه، سبب بوده تا ایرانشناس شهیر، ایرج افشار در پی جستن این قلعه برآید و امید داشته باشد تا روزی آن را بیابد، وی در کتاب یادگارهای یزد ضمن اشاره به این اقوال بیان میکند: «متاسفانه من این قلعه را ندیدهام. امید دارم که در تجسسهای بعدی از آن نشانی بیابم» (افشار، یادگارهای یزد، ج۱، ۲۷۳).
خوشبختانه نویسنده این سطور، تخت رستم را از نزدیک مشاهده کرده و توصیفات مطرح شده در منابع تاریخی را تا حد زیادی با وضعیت امروزین کوه منطبق میداند. اما آنچه بیش از هرچیز در مورد این قلعه جالب توجه مینماید، فرضیه اسماعیلی بودن این قلعه است. ویژگیهایی همچون «مکان دفاعی»، «وجود تنها یک راه به فراز کوه» و «دشواری صعود به قلعه» یادآور قلاع اسماعیلی در ایران است و اگر این ویژگیها در کنار برخی اطلاعات تاریخی قرار گیرد، میتوان وجهی برای این فرضیه دست و پا کرد. از جمله این دادههای تاریخی میتوان موارد زیر اشاره کرد:
نخست آنکه حسن صباح داعی بزرگ اسماعیلیه پس از بازگشت از دربار فاطمیان مصر در خدمت به دعوت اسماعیلی به مسافرتهای گسترده در ایران پرداخت. وی ابتدا به یزد و کرمان رفت و در آنجا مدتی به اشاعه دعوت اسماعیلی پرداخت (در این باره نک. دفتری، دایره المعارف بزرگ اسلامی، ذیل حسن صباح). مسلماً دعوت و تبلیغ او در نواحی یزد بی تاثیر نبوده و او توانسته بسیاری را به کیش اسماعیلی در آورد. در میان نواحی مختلف یزد، تورانپشت از امتیازی ویژه نیز برای حسن برخوردار بوده است؛ چرا که تورانپشت در آن روزگار یکی از کانونهای تصوف در یزد به شمار میآمده و قرابت فکری میان صوفیه و اسماعیلیه میتوانسته مورد بهره برداری حسن صباح قرار گیرد.
مطلب مورد اشاره دیگر در منابع تاریخی گفته ابن بلخی در فارسنامه است. بنابر گفته ابن بلخی، ابوکالیجار گرشاسب –یکی از فرمانروایان دودمان آل کاکویه- و بخشی از سپاه او به کیش اسماعیلی گرویدهاند (ابن بلخی، فارس نامه، ص۲۸۱) و از آنجا که یکی از حوزههای مهم قلمرو حکومت ابوکالیجار (ح: ۴۳۳ – ۴۴۳ق) در تورانپشت و نواحی اطراف آن بوده، میتوان گرایش به مسلک اسماعیلی را در این ناحیه بسیار جدی در نظر گرفت.
مطلب دیگر اطلاعاتی است که ابن اثیر ذیل حوادث سال ۴۹۴ در کتاب الکامل فی التاریخ در اختیار میگذارد. بنابه گفته وی سلطان برکیارق سلجوقی در این سال علاء الدوله _یکی از فرمانروایان دودمان آل کاکویه_ را به بهانه باطنیگری به قتل رسانده است (ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲۳، ص۲۹۶) که مسلماً چنین اتهامی به علاء الدوله که بر نواحی یزد حکمرانی میکرده خالی از وجهی نبوده است.
توجه به مجموع این گفتهها دست کم از وجود گرایشهای اسماعیلی در میان مردم نواحی یزد در روزگار سلجوقی خبر میدهد و احتمال اینکه آنها در یزد هم قلعهای را در اختیار گرفته باشند، دور از ذهن نیست و تخت رستم به سبب ویژگیهایش میتوانسته قلعهای مناسب برای اسماعیلیه به شمار آید. خوشبختانه هنوز برخی سنگچنینها، پیها و دیوارههای قلعه در قسمتهایی از کوه برجای مانده و سفالهایی بر سطح کوه پراکنده است که امکان تحقیقات باستانشناسی را در راستای پذیرش یا رد این فرضیه ممکن میکند. شوربختانه این قلعه از دست سارقان آثار باستانی در امان نمانده و حفاریهای غیر مجاز این کوه و قلعه را با تهدید جدی مواجه کرده است. همچنین فعالیت معدن در اطراف کوه حریم و چشم انداز آن را بسیار خدشه دار کرده است.
انتهای پیام