جایی که وزیر و معاونش از عدالت در حوزه صنایعدستی حرف میزنند !
ای کاش مفهوم عدالت در دولت تدبیر و امید که روزهای پایانیاش در حال سپری شدن است تعریف میشد. عدالتی که در هیچ دورهای به این شکل بیعدالت نبود یا اگر بود دیگر صنایعدستی کشور را به نابودی نکشاند، اینچنین کارگاهها را تعطیل نکرد و اینچنین تار و پود تولیدات صنایعدستی را از هم جدا نکرد.
عدالت در چی؟! عدالت را چگونه معنا خواهید کرد زمانی که هنرمندان، صنعتگران، فروشندگان و صادرکنندگان کشور یکی پس از دیگری کارگاهها، فروشگاهها و حجرههای خود را بدلیل نداشتن مواد اولیه، گرانی مواد اولیه ، دلال بازیها ، نداشتن بازار ، امکان رقابت در بازارهای بین المللی و…. تعطیل و یا تغییر شغل میدهند.
بزرگترین بازارچه سنتی میدان نقش جهان اصفهان به کالاهای غیر صنایع دستی تبدیل شده و حالا دم از ایجاد بازارچههای صنایع دستی در سراسر کشور میزنید! کدام عدالت که از سه کشور اول در تولیدات و فروش صنایع دستی به رتبههای پایینتر سقوط کردیم.
در دولت تدبیر و امید که مسئولان در حوزه صنایع دستی تنها پشت میز مینشینند و با آمارهای اشتباه دم از عدالت میزنند حال صنایع دستی باید چگونه باشد؟ آیا از خود پرسیدهاند چه باری از دوش هنرمندان و ذینفعان برداشتهاند؟ کجا و در چه زمانی کار کارشناسی انجام دادهاند تا گرهای از کار آنان باز شود؟چگونه حمایت کردند که هیچ کس رضایت ندارد ؟
کافی است در کوچه پس کوچههای شهرها و روستاها قدم بزنید و از آنانی که فعالیت میکنند تا چرخه اقتصاد زندگیشان بچرخد بپرسید حال و روزگار صنایعدستیشان خوب است؟ حال معیشتشان از تولیدات صنایع دستی خوب است؟ آیا معاونت صنایع دستی در زمان عدم فروش و شرایط بد بوجود آمده از کرونا با عدالت با شما رفتار کرده که مدیرانش دم از عدالت، حمایتهای مالی و کمکهای بلاعوض میزنند؟
معلوم نیست مسئولین سرشان در برف است یا ذینفعانی که به گفته خودشان بیش از دومیلیون نفر هستند!!
مسئولان مدعیاند میزان صادرات صنایع دستی بدون احتساب زیورآلات سنتی و تجارت چمدانی در پایان سال ۹۹ به ارزش بیش از یک هزار و ۸۰۰ میلیون دلار رسیده است. بسیار خوب پس چرا این صادرات هیچ تاثیرگذاری در روند رو به رشد صنایع دستی ندارد؟
کجا آموزش صحیح اتفاق افتاده است که هنرمندان و صنعتگران و فروشندگان صنایعدستی آموزش دیده باشند در شرایط فعلی چگونه و چطور تولید و فروش انجام دهند تا کارگاهها و مغازههایشان بسته نشود و روستاییهایمان به شهرها مهاجرت نکنند.
اگر هم روستاییهایمان در روستاها ماندند بخاطر صنایع دستی و اقتصاد صنایع دستی نیست بواسطه دامپروری و دیگر مشاغلی است که رونق بهتری دارد و آنان را امیدوار به زندگی در روستاها کرده است
ای کاش عدالت را در مکانهایی که قبلا بازارهای سنتی در سطح شهرهای کشور بود پیگیر میشدید. همان شهرهایی که به شهرهای جهانی معروف شدند. ای کاش عدالت را در مکانهایی که قبلا بازارهای سنتی در سطح روستاهای کشور بود جویا میشدید که به روستاهای جهانی شهره شدند .
چرا و تا چه زمان باید با کلمات بازی کرد؟ دولت تدبیر و امید عدالت را در نابودی صنایع دستی با مسئولان انتخابیاش در آن حوزه تکمیل کرد.
چگونه باید پاسخگوی این همه بیعدالتی بود؟ با چه ترازویی عدالت را وزن کردند که کفه دیگر ترازو که ویرانی و بیبرنامگی و تعطیلی صنایع دستی بود، سنگینتر نشد؟
کدام بازارچه صنایعدستی راهاندازی شد؟ کدام تولیدات و فروش محصولات صنایع دستی رونق گرفت؟ مبارزه با قاچاق در کجای معاونت صنایع دستی و در حوزه صنایع دستی چارهگشایی شد و کدام ابلاغیه به استان ارسال شد که آب از آب تکان نخورد.
تعامل با معاونتهای کنسولی سفارتخانهها کجا زمینه تولید و صادرات را متحول کرد که آثارش در صنایعدستی قابل رویت باشد و در عمل نشان دهد که این تعاملات باعث شده صادرات صنایع دستی اوج بگیرد.
اگر رونق گرفته چرا از سه کشور برتر صنایعدستی در فروش محصولات به رتبه دوازدهم و یا سیزدهم سقوط کردیم؟!
صادرات صنایع دستی چه گلی به سر تولیدکنندگان و صادرکنندگان آن زد که حالا موضوع صادرات چمدانی را مطرح میکنید؟چگونه ارزیابی میکنید وقتی هیچگونه ابزاری برای ارزیابی در این حوزه ندارید و چگونه حاضریدبگویید اگر هر کسی ۵۰ دلار صنایع دستی بشکل چمدانی از کشور خارج کند اقدامش میشود ملاک و معیار صادرات چمدانی صنایع دستی!
نمیدانیم در شاخصههای جدید در حوزه آماری کشور کی عنوان «اگر» به عناوین شاخصهها اضافه شده که با اگرِ معاونت صنایع دستی، صادرات چمدانی به شکل آماری عنوان میشود!
در این سالها تیشه به ریشه صنایعدستی زدید، امیدواریم عادلی باشد که بابت این همه بیعدالتی، عملکرد شما را با عدالت پاسخ دهد.
انتهای پیام