زخم ناسور میراث اصفهان
نقض حریم پل خواجو، نقض حریم نقشجهان، نقض حریم چهارباغ، نقض حریم بقعه جعفریه، نقض پشت نقض؛ به کدام علت؟ دیوِ آز، ولعِ بلندمرتبهسازی، دهان باز کرده و دارد، با سرعتی هرچهتمامتر، آنچه اصفهان را نصف جهان کرده، میبلعد.
نمیدانم دربارۀ کدامیک از سوژههای تلخِ پرتکرار این روزها با محمود درویش، معمار و شهرسازِ شهیر شهر، مصاحبه کنم. دردمندانه میپرسم: چه شد که دهه هشتاد ارگ جهاننما، به خاطر شکستن خط آسمان نقشجهان حکم تعدیل گرفت اما امروز، در گذر سعدی و بیخ گوش میدان، یکی پس از دیگری ساختمانهایی با ارتفاع بیش از پنج و نیم متر سر برآوردهاند و هیچ فریادرسی نیست؟ برمیگردد به گذشته و خطاب به مخاطبان ایسنا میگوید: داستان جهاننما، داستان یک تخلف آشکار در ابعاد مختلف از پروانه گرفته تا زمین و ارتفاع و… بود و نتیجه آنهم بعد از گذشت بیست و اندی سال قابلمشاهده است. وقتی هم تخلفی مرتب تکرار میشود و اعتراضها بهجایی نمیرسد، باعث دلسردی کنشگران و دوستداران اصفهان و میراث فرهنگی آن میشود و متأسفانه باید گفت که این فاجعه در حال حاضر رخداده است.
او ادامه میدهد: ماجرا از تخریب حمام خسروآغا در دهه هفتاد شروع شد و با تخریب کارخانههای صنعتی، بدنه شرقی چهارباغ و… ادامه پیدا کرد تا به امروز رسید. طوری که میتوان گفت دیگر زخم اصفهان ناسور شده، حساسیت مسئولان کم شده و کمکم کرختی همه را در برابر این فجایع فزاینده پیش رو خواهیم داشت که بلایی بس بزرگتر است.
عضو انستیتو معماری بریتیش کلمبیا، با اشاره به معضلاتی که میدان نقشجهان با آن روبروست، خاطرنشان میکند: وقتی میگوییم این میدان یک اثر جهانی است و تمام دنیا شاید ایران را به نقشجهان بشناسند، خیلی بد است که نتوانیم حریم این میراث را حفظ کنیم. بعدازاین همهسال یک قانون مدون برای تعیین حریم و ارتفاع وجود ندارد که مسئولان بتوانند به استناد آن مجوز صادر کنند و شاهد این پلشتیها نباشیم؟ قانون نیست یا هست و اجرا نمیشود که برای حریم پل خواجو و مارنان و سیوسهپل و… این اتفاقات میافتد؟
درویش، با اشاره به اینکه حداکثر ارتفاع مجاز در حریم میدان نقشجهان پنج و نیم متر است، اما برخی مالکان با استناد به حق مکتسبه خواهان ارتفاعی بیش از این هستند، متذکر میشود: اگر کسی میخواهد ساختمانش را تخریب کند و جای آن یک ساختمان دیگر بسازد ما نباید دنبال تعبیر قانون برویم و این نکته را به بحث بگذاریم که حق مکتسبه فلان است و بهمان. در این محدوده ما یک اثر با ارزش جهانی داریم که با هیچچیز نمیشود آن را معامله کرد و هیچچیز را نمیتوان جایگزین آن کرد. حالا به مالکی اجازه داده شود که به خاطر حفظ منافع شخصی دو متر اضافهتر از حریم مصوب ساختوساز کند دیگر مسئولان باید جوابگو باشند.
این معمار باسابقه، تأکید میکند که وقتی یک ساختمان با چنگ زدن به همین حق مکتسبه، حریم اثر تاریخی را نقض میکند، سایر مالکان نیز شروع به چانهزنی میکنند و دومینوی تجاوز فعال میشود.
او میگوید: این روزها از سراسر ایران خبرهایی میشنویم مبنی بر خروج بناهای با ارزش از فهرست میراث ملی! این خبرها چه معنیای دارد؟
درویش، یادآور میشود که وقتی یک نفر در میدان نقشجهان دارد قدم میزند نباید هیچ بنایی آسمان میدان را مخدوش کند، اما متأسفانه با سهلانگاریهای مدیران شهری و میراث فرهنگی، این تخلفات تکرار میشود و هر وقت هم سؤالی از آنها پرسیده میشود میگویند پروانه از قبل بوده است و این قبل همیشه بوده است.
میگویم، شاید چون محاکمهای در کار نیست، با جرات و جسارت به کارشان ادامه میدهند. اگر مانند ارگ جهاننما محکوم به تعدیل میشدند، شاید این اتفاقات تکرار نمیشد و میگوید: کاش جهاننما را از ریشه خراب کرده بودند. متأسفانه این در همیشه بر یک پاشنه چرخیده است. قبل از انقلاب هتل کوروش از ارتفاع مجاز عدول کرد و بعد تمام حاشیه زایندهرود اسیر بلندمرتبهسازی شد. در طرح جامع اصفهان ارتفاع مجاز به ساختمانهای حاشیه زایندهرود یک طبقه بود، اما یک بار جلوی پل جویی ساختمانی عظیم رفت بالا و بعد این دومینو چنان ریخت که دیگر هیچچیز از بافت تاریخی اصفهان نماند و تک بناهای باقیمانده شهر نیز در امان نیست.
او تأکید میکند: مسئولان شهری باید یک جایی به این نقض حریمها پایان بدهند و مسئولان میراث فرهنگی باید یک جا تکلیف حریم و ضوابط آن را روشن کنند و دست از بازی با لغات و سفسطه بردارند و گرنه نمیدانم کی، کجا و چطور میشود جلوی این دومینوی تخریب و تجاوز را گرفت.
یادآور میشوم که یک عضو شورای شهر، دو هفته پیدرپی اعلام کرد شهردار در شورای شهر نسبت به نقض حریم پل خواجو توضیح میدهد اما هیچ خبری نشد! و خاطرنشان میکند: حمام ثبت ملی شدۀ خسروآغا هم که خراب شد، هیچکس جوابگو نبود. مشکل همین است که هیچکس پاسخگوی تخلفات انجامشده نیست. وقتی بازخواستی نیست، چرا تکرار نشود؟
درویش، میگوید: کاروانسرای تاریخی تحدید، خراب شد و روی این سرمایه ملی، ارگ جهاننما ساخته شد، اما آیا رونق گرفت؟ بدنه شرقیای که برای چهارباغ ساختند، عایدی مالی داشت؟ یا میدان عتیق که میدان امام علی بر آوار آن سوار شد؟ کارخانههای صنعتی که میتوانست مجموعه بینظیری از میراث صنعتی مملکت باشد، تخریب و تفکیک شد و جای آن را آپارتمانهای مسکونی نازل گرفت اما این چه صرفه اقتصادیای داشت؟ مدیران ما با این طرحها نهتنها میراث تاریخی و فرهنگی را تخریب میکنند بلکه سرمایههای مالی را هم به فنا میدهند.
این مدرس معماری در پایان، مشفقانه اظهار میکند: امیدوارم مدیران شهری یک ارزیابی از اقداماتشان داشته باشند و ببینند آیا واقعاً تخریب حمام خسروآغا موجب حل مسئلۀ ترافیک شد؟ یا ارگ جهاننما و میدان امام علی برایشان شکوفایی اقتصادی آورد؟ این سؤالها را از خودشان بپرسند و ببینند هشدارهای کارشناسان در تمام این سالها درست از آب درآمده یا غلط؟ بلکه در این روندی که جابجایی مدیران هم عوضش نمیکند، تغییری ایجاد کنند.
انتهای پیام