روایت عجیب یک جنایت میراث فرهنگی: ابوعلی در روز حادثه چگاسفلی گوشی موبایلش در دسترس نبود

عباس مقدم باستان‌شناس چگاسفلی در صفحه خود پرده از یک جنایت هماهنگ فرهنگی برداشت و متذکر شد روز حفاری کانال ابوعلی مدیر میراث بهبهان گوشی موبایل خود را از دسترس خارج کرده و دهیار هم عنوان کرده من گچسارانم! این قصه برای آن‌هایی که داستان تخریب محوطه‌ها را از برند کمی زیادی از حد آشنا است. آقای مونسان، ابوعلی را عزل کنید.

به گزارش اشکان نیوز ، عباس مقدم در صفحه خود نوشت: روز بیستم آذر، اوایل صبح، مطلع شدم که دهیار و ریٔیس شورای روستای چگاسفلی اقدام به تخریب کردند. مطمیٔن بودم که هنوز هیچ مجوزی رسمی برای ایجاد کانال فاضلاب صادر نشده بود.

بلافاصله به هرکسی که فکرش را بکنید زنگ زدم. نهایتاً ، مقارن ظهر از ادامه‌ی تخریب جلوگیری شد. دهیار و شورا، مردم روستا را بسیج کردند تا برای اعتراض!، جاده‌ی روستا را ببندند. پس از آن، ظاهراً به گونه‌ای هماهنگ شده، همه به خانه‌هایشان بازگشتند.

تقریباً سی تا چهل متر «از عرصه» را همان روز اول شکافته بودند. مطلع شدم که آن بیل مکانیکی در حیاط خانه‌ی پدری دهیار پارک شده ، بلافاصله با برخی از مدیران محلی در اهواز مذاکره کردم که تجاوز به عرصه‌ی مصوب به روشنی صورت گرفته و ضروری است تا با حکم دادستان دهیار و ریٔیس شورا دستگیر شوند. اما اقدامی نشد.

صبح بیست و یکم آذر با دل‌شوره تمام، پیگیر شدم. گفتند که به طرز گسترده‌ای در حال حفاری هستند! دست و پازنان سراغ هر کسی را که فکر کنید گرفتم. اما انگار همه بی‌حس بودند. آنها بی‌رحمانه به کارشان ادامه دادند و حتی به گفته‌ی مسیٔول یگان بهبهان، در برخی نقاط عمق گودال حفر شده به اندازه‌ی کارگاه‌های کاوش ما بوده! جالب است بدانید، تمام روز بیست و یکم، دهیار و شورای روستا در کمال آرامش به کار خود ادامه دادند.

نه از نیروی انتظامی خبری بود، نه هیچ. کبری ابوعلی در روز بیست و یکم آذر خصوصاً ، موبایلش در دسترس نبود! مسیٔول یگان بهبهان سرگردان بود که چه می‌تواند بدون حکم دادستان انجام دهد.

آن حکم می‌بایست با تلاش ابوعلی گرفته می‌شد. مسیٔول یگان تنها توانست با ماشین شخصی خود، پس از اتمام تخریب‌ها و در نزدیکی غروب سر صحنه حاضر شود.

جالب است که او پیگیر دهیار روستا شد ، او پشت تلفن به وی اعلام کرد که «من مطلع نیستم چون در گچساران هستم ، این کانالها را خود مردم کنده‌اند»!

این یک اقدام کاملاً هماهنگ شده بوده و همه‌ی مدیران و کارگزاران میراث مطلع بودند اما کسی کاری نکرد. نتیجه اینکه، میراث فرهنگی چگاسفلی در دست اجانبی اسیر شده که به ظاهر ایرانی‌اند.

کسانی که کبری ابوعلی را به عنوان مدیر میراث فرهنگی یکی از مهمترین شهرستان‌های تاریخی ایران منصوب کرده و از وی نهایت حمایت را می‌کنند در این جنایت با وی همدست‌اند.

او در این عمل مجرمانه با دهیار و شورای روستای چگاسفلی شریک است و باید سزای عملش را ببیند. من از هر کسی که امکانش را دارد و می‌تواند از این جنایت دیدن کند خواهش می‌کنم برود و گزارشی مبسوط تهیه کند. همان اجانبی که گفتم به راحتی روی این بی‌آبرویی تمام عیار را به زودی خواهند پوشاند.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا