آخرین وضعیت منطقه کلوت شهداد: از نابودی تاریخ تا آسیب به محیط زیست

در حدود ۳۵۰۰ سال پیش هفت‌‌تپه که روی بخش انتهایی تاقدیس سردارآباد قرار دارد، در کنار پایتخت آن زمان عیلامیان (شوش) به یکی از شهرهای مهم و بزرگ عیلام تبدیل می‌‌شود؛ جایی که این امکان را به عیلامیان می‌داد تا بناهای ساخته‌شده در آن از گزند حوادث طبیعی در امان بمانند. دو قرن بعد از این، با حکمرانی شاهی به‌نام «اونتش نپیریشا» این‌ بار عیلامیان به دنبال ساختن شهری کاملا جدید به نام «ال اونتاش نپیریشا» برآمدند که امروزه چغازنبیل نامیده می‌‌شود و همچون نگینی روی تاقدیس سردارآباد می‌درخشد.

زیگورات چغازنبیل بخش کوچکی از تپه‌های ماهور و بستر طبیعی «تاقدیس» را دربر گرفته؛ محوطه بزرگی شبیه کلوت‌های شهداد که جزو اراضی ملی هم محسوب می‌شوند و با این وجود از حدود یک دهه پیش دست‌اندازی به زمین‌های این محوطه تاریخی طبیعی آغاز می‌شود، از سال ۱۳۹۴ و برای ساخت کارخانه‌ای که ۶۵۰ متر مربع از این زمین‌ها را تسطیح می‌کند تا امروز که ساخت کارخانه‌ای جدید تهدیدها را برای آغاز روندی مستمر تا تسطیح کامل تاقدیس‌های این محوطه از خوزستانِ تاریخی شدیدتر کرده است.
جدا از بحث میراث طبیعی این محوطه تاریخی و بکر، اهمیت میراث فرهنگی آن به عنوان یک منطقه از تاریخِ طبیعی خوزستان که هنوز محوطه‌ها و تپه‌های زیادی در آن شناسایی نشده‌اند، تسطیح و تخریب این محوطه تاریخی که از قضا در حریم جهانی چغازنبیل هم قرار گرفته به مرور راه را بر تسطیح همه محوطه تاقدیس باز می‌کند درست مانند جنگل‌هایی که با قطع درختانش از بین رفته‌اند یا تصورِ تسطیحِ کلوت‌های شهداد برای احداث شهر که نه‌تنها تاریخ را با خاک یکسان می‌کند بلکه باعث بروز مشکلات زیست‌محیطی زیادی نیز می‌شود. اگر ساخت کارخانه‌ها و تسطیح این محوطه‌های تاریخی طبیعی با همین وضعیت ادامه داشته باشد، شاید روزی باید این پرسش را مطرح کرد که چه زمانی نوبت به تسطیح «کلوت‌های شهداد» در کرمان می‌رسد؟
در یادداشتی که علی زلقی دانشجوی دکترای موسسه باستان‌شناسی دانشگاه «گوتنبرگ ماینز» که در بین سال‌های ۱۳۸۲ تا ۸۳ کارمند اداره میراث فرهنگی شوش و از ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ باستان‌شناس موزه «هفت‌تپه» بوده است و از آن زمان تا امروز نیز در حال تحقیق و پژوهش درباره «دشت خوزستان» است و تعیین عرصه و حریم محوطه «هفت‌تپه» را انجام داده – با عنوان «تاقدیس‌خوری تهدیدی جدی برای میراث طبیعی- فرهنگی خوزستان» در اختیار ایسنا قرار داده، آمده است: «خوزستان را بیش از آنکه به نفت و گازش بشناسند، به رودخانه‌های خروشان و بی‌کرانش و خاک حاصلخیزش می‌شناسند. همین‌ها باعث شکل‌گیری و گسترش نخستین روستاها و شهرها در آن شده است؛ سرزمینی که از هزاره‌های بس دور، موطن اصلی اقوام و گروه‌های مختلفی بوده و هنوز هست. اما هیچ‌گاه به اندازه امروز نسبت به میراث طبیعی و فرهنگی آن دست‌اندازی نشده است. چه بر سر ما آمده که اینچنین میراث طبیعی و فرهنگی آبا و اجدادی‌‌مان را با دستان خودمان به بهانه‌های ناچیز و کم‌بها و منافع شخصی از بین می‌‌بریم؟
در حدود ۳۵۰۰ سال پیش هفت‌‌تپه که روی بخش انتهایی تاقدیس سردارآباد قرار دارد، در کنار پایتخت آن زمان عیلامیان (شوش) به یکی از شهرهای مهم و بزرگ عیلام تبدیل می‌‌شود؛ جایی که این امکان را به عیلامیان می‌داد تا بناهای ساخته‌شده در آن از گزند حوادث طبیعی در امان بمانند. دو قرن بعد از این، با حکمرانی شاهی به‌نام «اونتش نپیریشا» این‌ بار عیلامیان به دنبال ساختن شهری کاملا جدید به نام «ال اونتاش نپیریشا» برآمدند که امروزه چغازنبیل نامیده می‌‌شود و همچون نگینی روی تاقدیس سردارآباد می‌درخشد.
این شهر تازه‌تاسیس‌شده و بلندی‌های آن این امکان را به عیلامیان می‌داد تا نه‌تنها به دشت بالادست‌شان اشراف داشته باشند بلکه بتوانند ساختمان‌ها و معابدشان را روی بلندی‌های آن بسازند و به راحتی از آنجا می‌‌توانستند پایتخت‌‌شان یعنی شوش را نظاره کنند.
از حدود یک دهه پیش دست‌درازی به این تاقدیس شروع شده است. ابتدا به بهانه جست‌وجوی نفت که پیدا نشد. اما چند سال پیش، بخش بزرگی از تاقدیس سردارآباد را که در بخش شرقی محوطه باستانی هفت‌تپه قرار دارد، تسطیح کردند بی‌آنکه بررسی باستان‌شناسی دقیقی در این بخش صورت گیرد. حالا چند کیلومتر آن ‌طرف‌‌تر در حریم درجه یک چغازنبیل، دوباره عده‌ای دیگر به دنبال تسطیح بخشی دیگر از تاقدیس سردارآباد هستند.
حدود دو سال پیش که تعیین عرصه و حریم محوطه باستانی هفت‌تپه را انجام دادم، یکی از اهداف اصلی این بود که حریم این شهر را به گونه‌ای در نظر بگیریم که با دو شهر مهم عیلامی دیگر دشت خوزستان یعنی شوش و چغازنبیل که خوشبختانه هر دو آنها ثبت جهانی شده‌‌اند، همپوشانی داشته باشد تا بتوان از این طریق هم از تپه‌‌های باستانی پیرامون آنها محافظت کرد و هم اینکه بتوان یک کریدور گردشگری بین این سه شهر مهم عیلامی دشت خوزستان ایجاد کرد.
اهمیت تاقدیس سردارآباد در چیست
تاقدیس سردارآباد یک عارضه طبیعی است که تقریبا از حدود شش هزار سال پیش شاهد استقرارهایی روی آن هستیم. اوج این استقرار در طول دوره عیلام میانه و ساختن «ذیقورات» (زیگورات) چغازنبیل روی بلندترین نقطه آن است. این تاقدیس همانند کلوت‌های شهداد، آنقدر بکر و دست نخورده است که وقتی روی آن راه می‌روید انگار در هزاره‌های پیشین قدم برمی‌دارید. بنابراین همان‌طور که نباید کلوت‌های شهداد را از بین برد، این تاقدیس را هم نباید تسطیح کرد، چرا که با این کار نه تنها چشم‌انداز و بستر طبیعی منطقه را دستخوش تغییر کرده‌‌ایم (که خود می‌‌تواند منجر به مشکلات زیست‌محیطی شود)، بلکه به حریم فرهنگی میراث جهانی‌مان تجاوز خواهیم کرد. علاوه بر این، احداث بناهایی همچون کارخانه در مجاورت چغازنبیل باعث خدشه‌دار کردن حریم این محوطه خواهد شد.
حال سوال اصلی این است که تاقدیس سردارآباد و حریم چغازنبیل که بخشی از اراضی ملی و میراث فرهنگی کشور است، چگونه می‌‌توان آن ‌را به شرکت‌ها و اشخاص خصوصی واگذار کرد؟
تخریب سال ۱۳۹۴
از سال ۱۳۹۴ به بعد شرکتی خصوصی مساحتی بالغ بر ۶۵۰ هکتار از تاقدیس را که در تصاویر با خط قرمز مشخص شده، برای احداث کارخانه تسطیح کرد، نه تنها این محدوده هرگز به‌صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفت، بلکه احداث کارخانه باعث تخریب بخشی از تپه باستانی خزانه صباح در گوشه شمال غربی آن شده است.
همچنین دو تپه باستانی دیگر که در حاشیه غربی و جنوب غربی آن واقع شده به کلی تخریب و نابود شدند. تجربه ساخت‌وسازهای شرکت‌های بزرگ در گذشته نشان داده است که احداث آنها نه تنها باعث تخریب محدوده مورد ساخت می‌شود، بلکه محوطه‌‌های باستانی پیرامون آن محدوده به شدت در معرض تخریب واقع می‌شوند و به مرور زمان از بین می‌روند. همچنین تصاویر زیر به خوبی نشان می‌‌دهد که چنین اقداماتی چگونه باعث تغییرات در چشم‌انداز طبیعی- فرهنگی آن شده است.
چرا تهدیدی جدی برای میراث جهانی چغازنبیل است؟
به یقین می‌‌توان گفت که ذیقورات چغازنبیل یکی از مهم‌ترین بناهای معماری ایران در حدود۳۲۰۰ سال پیش در دشت خوزستان است که توسط عیلامیان ساخته شده است. امروزه برای بسیاری از پژوهشگران کاملا مشخص است که انتخاب این محل برای ساخت چنین بنای عظیمی کاملا با فکر و برنامه قبلی صورت گرفته است. همچنین چگونگی ساختن این بنای عظیم چند طبقه، سیستم و ساختار شهری آن، طراحی بی‌‌نظیر طراحان و معماری آن برای دفع آب‌های سطحی شهر، ارتباط فضایی حصارها و معابد با یکدیگر و بسیاری نکات معماری ریز و درشت دیگر، نه تنها بسیاری از پژوهشگران را شگفت‌زده کرده، بلکه بسیاری از این موارد، همچنان مورد بحث و جدل بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان است.
چنین ویژگی‌های منحصر به فرد معماری و چشم‌انداز بی‌‌نظیر آن باعث شده که نه تنها به عنوان یک میراث ملی بلکه به عنوان میراث جهانی در فهرست یونسکو ثبت شود، وانگهی نظام اقتصادی- اجتماعی چغازنبیل همچون بسیاری دیگر از شهرهای باستان و شهرهای امروزی وابسته به زیست‌بوم و بستر شکل‌گیری آن بوده و پیرامون این شهرها نقش مهمی در نظام اقتصادی شهر ایفا می‌‌کردند.
حال با چنین اقدامات بی‌خردانه و دور از هرگونه آینده‌نگری، نه تنها باعث تخریب بخشی دیگر از میراث طبیعی- تاریخی تاقدیس سردارآباد و ایجاد تغییر در چشم‌انداز طبیعی- فرهنگی چغازنبیل خواهیم شد، بلکه چنین اقداماتی راه را برای پژوهش‌های آینده دشوار خواهد کرد. همچنین این اقدامات تهدیدی جدی برای خارج شدن چغازنبیل از فهرست میراث جهانی است. چیزی که نه به نفع مردم منطقه است و نه به نفع میراث فرهنگی خوزستان.
تاقدیس سردارآباد و ذیقورات چغازنبیل را ما نساختیم که حق تخریب و تهدید آن را داشته باشیم. آنها به ما ارث رسیده‌‌اند و ما باید وارثان خوبی باشیم و از آنها محافظت و مراقبت کنیم تا نسل‌های بعدی هم از دیدن این آثار و چشم‌انداز محروم نمانند. حال مسوولان مربوطه باید از خود بپرسند به چه قیمتی حاضرند چنین تخریب و تهدیدی را انجام دهند؟ یقین دارم آنچنان سرزمین خوزستان بزرگ و حاصلخیز است که می‌توان با نظر کارشناسان به راحتی جای مناسب دیگری برای احداث این کارخانه پیدا کرد.»

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا