سند سلامت روان

طیبه رسول‌زاده

از آنجایی که آموزش‌وپرورش به تازگی سند سلامت روان دانش‌آموزان را ارایه داده است لازم دانستیم از وزارت آموزش وپرورش و مسئولان متفکر آن به پاس چنین حرکت هوشمندانه‌ای تشکر کنیم و به پاس قدردانی از زحماتشان چند اقدامی که در هفته گذشته در این مسیر انجام داده‌اند را نام ببریم.
شاید با خودتان بگویید آفرین که آن‌قدر با دل و جرأتید و از شلاق نمی‌ترسید. باید بگوییم که خیلی به دل و جرأت ربط ندارد. ما که معلم نیستیم از این چیزها بترسیم. روزنامه‌نگاریم. تازه در کودکی به اندازه کافی از ناظم و مدیر مدرسه کتک خورده‌ایم. اصلا هم درد نداشته.
بالاخره هر شغلی تنبیه‌های خاص خودش را دارد. به یکی کسری حقوق می‌دهند، یکی از امکان ارتقای شغل محروم می‌شود، یکی خسارت باید بدهد، یکی را اخراج می‌کنند، یکی را هم شلاق می‌زنند. تازه شلاق برای سلامت روان معلم‌ها و دانش‌آموزان‌شان خوب است. شما از معلم کلاس زهر چشم بگیرید حساب کار دست دانش‌آموزان هم می‌آید و دیگر جرأت نمی‌کنند با هیچ‌یک از کادر مدرسه شوخی کنند و آن‌قدر پررو شوند که کاریکاتور مدیر و ناظم و معلم را بکشند. دانش‌آموز می‌تواند به جای کشیدن تصویر آدم‌های اطراف‌شان، گل و درخت و خانه بکشد که به کسی هم توهین نشود.
البته دیگر مدارس به شکل آنلاین برگزار می‌شود و دانش‌آموز می‌تواند قسمت‌های مشکل‌آفرین نقاشی‌اش را با فتوشاپ حذف کند و به جای آن گلدان و آباژور بگذارد. حالا ممکن است بعضی از دانش‌آموزان گوشی موبایل یا تبلت نداشته باشند که آنلاین درس بخوانند. این مشکل خودشان است نه وزیر و مدیر و مدرسه. می‌توانند تلاش کنند تا به دست بیاورند یا اینکه خودشان را بکشند. این‌گونه برای سلامت روان مسئولان آموزش‌وپرورش هم مشکلی پیش نمی‌آید و بی‌خود نگران کمبود امکانات نمی‌شوند.
در به‌وجود آمدن این وضع ما هم مقصریم. مگر ۱۵ شهریور به همت مسئولان، کرونا را شکست ندادیم و دانش‌آموزان‌مان را به مدرسه نفرستادیم؟ پس چرا یک عده شلوغش کردند که جان دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان در خطر است. همین سوسول‌بازی‌ها را درآوردیم که کرونا فهمید شکست نخورده و دوباره اوج گرفت. همین کارها را کردیم که آموزش‌وپرورش مجبور شد دوباره کلاس‌ها را به شکل آنلاین برگزار کند. چرا ما مردم آن‌قدر مسئولان‌مان را اذیت می‌کنیم و نگران سلامت روح و روان‌شان نیستیم؟
اگر کلاس‌ها برگزار می‌شد خرجش چند تا کانکس بود این‌گونه امکانات برابر آموزشی به همه می‌رسید. نمونه‌اش سیستان‌ و بلوچستان. تازه می‌توانستند در برخی شهرهای بزرگتر، کف کانکس و اطرافش را هم موکت کنند. درست است بودجه آموزش‌وپرورش آن‌قدر نیست که از این ریخت‌وپاش‌ها کند ولی خدا به پول معلم‌های حق‌التدریس برکت بدهد. حالا که حقوق نگرفتند، چندماه دیگر هم روش. تازه اگر کانکس‌ها کوچک باشد چه بهتر. دانش‌آموزان کنار هم می‌نشینند و بیشتر با هم صمیمی می‌شوند برای سلامت روان‌شان هم بهتر است. تازه اگر یکی کرونا داشته باشد، بقیه هم می‌گیرند که در حق کسی اجحاف نشود.
مگر ما دهه شصتی‌ها چطور درس خواندیم. در هر نیمکت چهار دانش‌آموز می‌نشستیم. حالا ببینید چقدر حال‌مان خوب است؟ چقدر از نظر روانی سالم و بشاشیم؟ این کار برای پوست‌مان هم بهتر بود. کلی کلفت‌تر شد.
برای همین تجربه‌ها و آزمون‌های بدون خطاست که مطمئنیم سند سلامت روان دانش‌آموزان چیز خوبی از آب درآمده است. بالاخره چهار تا آدم سالم دور هم جمع شدند و می‌دانند، دارند چه می‌کنند.
 
صفحه شهرونگ

هر چقدر سعی کردیم از این چرندیات بخندیم نشد، سطح طنز برخی جراید به شکل عجیبی تنزل پیدا کرده است. مجددا بابت این مطلب که ذکر مصیبت بود تا طنز عذر می خواهیم

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا