جشنواره خواجهعطا؛ ابتذال فرهنگی زیر پوشش سنتگرایی
ابتذال فرهنگی در سایهی جشنواره خواجهعطا بدین معناست که بازی با سنت و هویت برای اهداف سیاسی را محقق کنند به وقوع پیوست آیا این نوع بازی با فرهنگ و اعتقادات مردم به بهانه شادی که در اصل برای تخریب هویت فرهنگی بود صحیح است؟ آیا رقص با سنتها یا بازی با باورها را میشود توجیه کرد بهتر است به واکاوی دقیق جشنواره خواجهعطا بپردازیم که چند پدرخوانده سیاسی برای راهیابی لیست خود در شورای شهر بندرعباس و به دست گرفتن شهرداری به اسم پاسداشت فرهنگ نمایش سیاسی خود را اجرا میکردند به نظرتان خواجهعطا در کدام مسیر است؟ ابتذال یا اصالت؟ این جشنوارهای صدای اعتراض مردمی را چرا بلند کرد.
فرهنگ محلی یا ابزار سیاست؟ نقدی بر پشت پرده جشنواره خواجهعطا وارد است که وقتی سنت به ابتذال بدل میشود؛ برگزاری جشنواره با واکنشهای تندی همراه شد چرا با پول پاشی بین رسانههای محلی خودفروخته به دنبال ماله کشی روی این افتضاح و ادامه بازی با حیثیت فرهنگی مردم هرمزگان هستند آیا شادی به هر قیمتی قابل توجیه است؟ پدرخوانده های سیاسی جشنواره را به نمادی از دوقطبیسازی بدل کردند.
از شادی تا شبهه؛ جشنوارهای که فرهنگی نبود
جشنواره خواجهعطا که در ظاهر با هدف پاسداشت سنتهای اصیل و احیای فرهنگ محلی برگزار شد، در عمل به نمایشی از ابتذال فرهنگی، سوءاستفاده از نسل جوان، و ابزارسازی برای اهداف سیاسی برخی افراد بدل شد.
این رویداد نه تنها سنتها را مخدوش کرد، بلکه با بازی خطرناک دوقطبیسازی در جامعه و نادیده گرفتن ارزشهای فرهنگی و مذهبی، واکنشهای گستردهای را به دنبال داشت.
سنت یا ابتذال؟ بازی با هویت فرهنگی مردم
برگزاری جشنوارههای فرهنگی میتواند به تقویت هویت ملی و پاسداشت سنتها کمک کند، اما جشنواره خواجهعطا از مسیری کاملاً متفاوت عبور کرد. در این مراسم، سنتها و آیینهای اصیل مردم بندرعباس دستمایه حرکاتی شدند که بیش از آنکه رنگ و بوی فرهنگ داشته باشد، به ابتذال فرهنگی و بیحرمتی به ارزشهای مردم شباهت داشت.
رقص گروهی و استفاده ابزاری از جوانان، به جای زنده کردن آداب و رسوم اصیل، تنها به یک نمایش ظاهری برای جلب توجه رسانهها تبدیل شد. حضور افرادی با مشکلات شناسایی جنسیتی و اجرای برنامههایی که با باورهای دینی و سنتی جامعه در تضاد بودند، نشان داد که این جشنواره بیش از هر چیز به دنبال تحریک احساسات و دوقطبیسازی در جامعه بوده است.
استفاده ابزاری از جوانان و بانوان؛ تلاشی برای اهداف سیاسی
در جریان این جشنواره، بانوان به ابزاری برای نمایش سیاسی تبدیل شدند. اجرای برنامههایی که شأن و حیثیت زنان را نادیده گرفت و استفاده ابزاری از نسل جوان در فضایی که فاقد عمق فرهنگی و محتوای واقعی بود، انتقادهای جدی به همراه داشت.
اینگونه اقدامات نه تنها به نفع فرهنگ و سنت نیست، بلکه به وضوح نشاندهنده تلاش گروهی از افراد برای بهرهبرداری سیاسی از نسل جوان و زنان جامعه است. برخی پدرخواندههای سیاسی بهوضوح قصد داشتند از این مراسم برای ایجاد دوقطبیهای مصنوعی و کسب محبوبیت در آستانه انتخابات شورای شهر استفاده کنند.
واکنش بهحق ستاد امر به معروف و نهی از منکر
برخی از مسئولان و مردم دلسوز، این رویداد را بهحق “بازی با سنتها” و “بیحرمتی به فرهنگ” توصیف کردهاند. ستاد امر به معروف و نهی از منکر به درستی نسبت به این جشنواره واکنش نشان داد و آن را تقابل با ارزشهای دینی و فرهنگی دانست.
این انتقادها نه از سر مخالفت با شادی مردم، بلکه از سر دغدغه برای حفظ اصالت سنتها و جلوگیری از آلوده شدن آنها به مقاصد سیاسی بود. هیچکس با شادی مردم مخالف نیست، اما شادی به قیمت تخریب سنتها و استفاده ابزاری از فرهنگ، مسیری خطرناک است.
ابتذال فرهنگی در لباس توسعه گردشگری؟
تلاش برگزارکنندگان برای توجیه این رویداد بهعنوان ابزاری برای توسعه گردشگری، بیشتر به یک بهانه شبیه بود. این ادعا که چنین برنامههایی باعث معرفی فرهنگ محلی به جهان میشود، تنها در صورتی پذیرفتنی است که خود فرهنگ دستکاری و تحریف نشود.
متأسفانه، جشنواره خواجهعطا به جای معرفی درست فرهنگ بندرعباس، تصویری ناقص و تحریفشده از آن ارائه کرد. این جشنواره نه تنها به توسعه گردشگری کمکی نکرد، بلکه زمینه بیاعتمادی مردم به نهادهای متولی فرهنگ را فراهم آورد.
دوقطبیسازی جامعه؛ مخالف شادی یا مخالف ابتذال؟
یکی از مهمترین پیامدهای این جشنواره، تلاش برای دوقطبیسازی در جامعه بود. برگزارکنندگان و حامیان آن تلاش کردند با برچسبزنی به منتقدان، آنها را مخالف شادی مردم معرفی کنند. این در حالی است که منتقدان، با اصل شادی مردم مشکلی نداشتند، بلکه ابتذال فرهنگی، بازی با سنتها، و استفاده سیاسی از جشنواره را مورد نقد قرار دادند.
فرهنگ، ابزار سیاستبازی نیست
جشنواره خواجهعطا به جای تبدیل شدن به فرصتی برای تقویت هویت فرهنگی، به بستری برای ابتذال، سوءاستفاده از جوانان، و بازیهای سیاسی تبدیل شد. این اتفاق تلنگری است برای متولیان فرهنگ و مسئولان، که نظارت دقیقتری بر چنین رویدادهایی داشته باشند و اجازه ندهند فرهنگ و سنتهای مردم به ابزاری برای نمایش و رأیآوری برخی افراد تبدیل شود.
فرهنگ محلی، گنجی که نباید به بازی گرفته شود
فرهنگ و سنتهای هر جامعه، میراثی است که نسلها برای حفظ آن زحمت کشیدهاند. آنچه در جشنواره خواجهعطا به وقوع پیوست، نه تنها از این میراث پاسداری نکرد، بلکه با نمایشهای غیرواقعی و محتوایی تهی از عمق فرهنگی، به اصل این ارزشها لطمه زد.
برگزاری مراسمی با نام و ظاهر سنتی، بدون توجه به مبانی و اصول آن، میتواند خطر جدی برای ریشههای فرهنگی جامعه باشد. استفاده از افراد با مشکلات شناخت هویتی و اجرای برنامههایی که نه با باورهای مردم همخوانی داشت و نه با سنتها تطابق داشت، باعث شد تا انتقادها از این جشنواره به درستی شدت بگیرد.
لزوم پاسخگویی برگزارکنندگان
یکی از نکات مهم، نبود شفافیت درباره اهداف این جشنواره و مدیریت آن بود. آیا این رویداد تنها به دنبال شادی و سرگرمی مردم بود؟ یا اینکه اهداف سیاسی پنهانی در پس آن وجود داشت؟ چرا نظارتی بر محتوای اجراهای این جشنواره وجود نداشت؟
برگزارکنندگان باید پاسخ دهند که چرا اجازه دادند مراسمی که میتوانست نمایشی از اصالت و شکوه فرهنگ بندرعباس باشد، به ابزاری برای دوقطبیسازی، تخریب ارزشها، و حتی تمسخر باورهای مردم تبدیل شود.
نقش مسئولان فرهنگی و سکوت معنادار آنها
سکوت مسئولان فرهنگی در قبال این اتفاق، خود پرسشبرانگیز است. چرا نهادی که وظیفه نظارت بر رویدادهای فرهنگی و صیانت از ارزشها را بر عهده دارد، در قبال این جشنواره که به وضوح از مسیر اصلی منحرف شده بود، واکنشی نشان نداد؟
این جشنواره نمونهای واضح از سوءاستفاده از فضای فرهنگی برای منافع سیاسی بود، و مسئولان باید پاسخ دهند که چگونه اجازه چنین رخدادی را دادند. آیا اهداف انتخاباتی برخی افراد باعث چشمپوشی از تخریب فرهنگ و هویت مردم شده است؟
فرهنگسازی یا ترویج ابتذال؟
رویدادهایی نظیر جشنواره خواجهعطا باید بستری برای آموزش، فرهنگسازی، و تقویت هویت محلی باشند، نه اینکه به محفلی برای رقابتهای سیاسی و تخریب ارزشها تبدیل شوند. این اتفاق نشان داد که اگر نظارت و برنامهریزی دقیق نباشد، چگونه میتوان از فرهنگ مردم برای اهدافی نامربوط سوءاستفاده کرد.
پیامی به جامعه: میان شادی و ابتذال تفاوت قائل شویم
شادی و نشاط حق هر جامعهای است، اما نباید این مفاهیم را با ابتذال فرهنگی و بیحرمتی به ارزشها اشتباه گرفت. جامعه ما باید بتواند میان شادی سالم و سوءاستفاده از ارزشها تمایز قائل شود. انتقاد از جشنواره خواجهعطا به معنای مخالفت با شادی مردم نیست، بلکه اعتراضی است به دستکاری سنتها و استفاده ابزاری از فرهنگ برای منافع فردی و سیاسی که بیشترین آسیب را مردم زمانی دریافت میکنند که آن پدرخوانده سیاسی روی صندلی قدرت بنشیند.
آینده جشنوارهها: برنامهریزی با احترام به سنتها
برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی، باید نهادهای فرهنگی با نظارت جدیتر، محتوای جشنوارهها را به سمت تقویت هویت فرهنگی و اجتماعی هدایت کنند. جشنوارههای فرهنگی باید اصالت خود را حفظ کنند و به ابزاری برای همبستگی و تقویت ارزشهای جامعه تبدیل شوند، نه اینکه به صحنهای برای نمایشهای سیاسی و تجاری تبدیل گردند.
در نهایت، فرهنگ مردم جنوب ایران گنجینهای است که باید از آن مراقبت کرد، نه اینکه به بازی گرفته شود.
انتهای پیام