استانداری محمد آشوری؛ انتخابی سازنده یا امتداد ناکارآمدی؟

انتشار نامه‌ای از سوی ۱۰۰ نفر از اساتید دانشگاه‌های هرمزگان در حمایت از انتصاب محمد آشوری به عنوان استاندار این استان، موجی از انتقادات و پرسش‌های جدی را در افکار عمومی به همراه داشته است.

این نامه که تلاش می‌کند آشوری را به‌عنوان چهره‌ای توانمند، کارآمد و معمار توسعه معرفی کند، به دلایل متعدد مورد تردید جدی قرار گرفته است. سؤالی که از دل این بیانیه برمی‌خیزد این است که آیا این حمایت‌ها مبتنی بر واقعیت و شواهد عملکردی است یا صرفاً ناشی از منافع گروهی و سیاسی است؟

کارنامه ۲۰ ساله نمایندگی آشوری: رکوردی از سکوت و انفعال

محمد آشوری بیش از دو دهه در جایگاه نمایندگی مجلس و سایر مناصب استانی حضور داشته است. اما بسیاری از شهروندان هرمزگان به‌درستی می‌پرسند که دستاورد این سال‌ها برای مردمی که در فقر و فلاکت روزگار می‌گذرانند، چه بوده است؟
هرمزگان با منابع عظیم نفت، گاز، معادن و بنادر استراتژیک خود می‌توانست الگویی از توسعه و رفاه باشد، اما اکنون در صدر جدول چندتا به آخر بیکاری و فقر قرار دارد. این وضعیت به‌وضوح گواه ناکارآمدی مدیریت و نمایندگی خصوصاً عدم مطالبه‌گری مؤثر نمایندگانی مانند آشوری است که سابقه طولانی‌تری نسبت به سایر نمایندگان دارد.

عملکرد او حتی با نمایندگان جسور و تأثیرگذاری نظیر دکتر مشیری یا معین‌الدین سعیدی از چابهار قابل مقایسه نیست؛ شخصیتی که در مدت ۲۵ساله توانست مسائل استان خود را به سطح ملی بکشاند. این قیاس، ضعف آشوری در بهره‌برداری از ظرفیت‌های نمایندگی را آشکار می‌کند.

بحران‌های استانی و مدیریت غایب

هرمزگان، علی‌رغم پتانسیل‌های عظیم اقتصادی، با مشکلات عدیده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند:
*بیکاری و اشتغال غیررسمی: وضعیت سوخت‌بری جوانان این استان نمونه‌ای دردناک از ناکامی‌های مدیریتی است. چرا در سیستان و بلوچستان سوخت‌بری قانونی است، اما در هرمزگان به بحرانی انسانی تبدیل شده است؟
*فقر و مهاجرت درمانی: مردم هرمزگان حتی برای ابتدایی‌ترین خدمات درمانی ناچارند به استان‌های دیگر سفر کنند. این واقعیت برای استانی که لقب «پایتخت تجارت و اقتصاد» را یدک می‌کشد، قابل پذیرش نیست.
*فاضلاب بندرعباس: تصویر فاضلاب رهاشده در دریا، نمادی از بی‌توجهی مزمن به زیرساخت‌های شهری است. این مشکل نه‌تنها سلامت مردم را تهدید می‌کند، بلکه چهره گردشگری استان را نیز مخدوش کرده است.

در تمامی این بحران‌ها، آشوری چه نقشی ایفا کرده؟ سکوت و غیاب مستمر او، پرسش‌های جدی در مورد توانمندی و تعهدش ایجاد کرده است.

معنای واژگان پرطمطراق؛ بازخوانی مفاهیم کارآمدی و توسعه

نامه اساتید دانشگاه با تکیه بر واژگانی چون «کارآمدی»، «معمار توسعه» و «چهره ملی»، تلاش می‌کند آشوری را به‌عنوان گزینه‌ای ایده‌آل معرفی کند. اما این واژگان زمانی معنا پیدا می‌کنند که عملکرد او در گذشته، شاهدی بر این ادعاها باشد. متأسفانه، شواهد نه‌تنها حاکی از فقدان کارآمدی است، بلکه دلالت بر رویکردی منفعل و غیرپاسخگو دارد.

اساتیدی که چنین القابی را به کار می‌برند، بهتر است ابتدا تعریف روشنی از این مفاهیم ارائه دهند و سپس مستنداتی از نقش مثبت آشوری در بهبود شاخص‌های استانی ارائه کنند.

تطهیر با نامه‌نگاری: انگیزه‌های پنهان

حمایت برخی گروه‌ها از آشوری به‌ویژه از سوی کسانی که پیش‌تر در اردوگاه‌های سیاسی مخالف قرار داشتند، این شبهه را ایجاد می‌کند که این حمایت‌ها بیش از آنکه به دغدغه‌های توسعه استان مربوط باشد، به منافع شخصی و جناحی گره خورده است. کسانی که امروز آشوری را مدافع وفاق و توسعه معرفی می‌کنند، آیا در زمان تبلیغات او برای رقیب رئیس‌جمهور کنونی نیز چنین باوری داشتند؟

نگاهی به وجدان عمومی

مسئله انتصاب استاندار هرمزگان موضوعی فراتر از رقابت‌های سیاسی یا جلب رضایت گروه‌های خاص است. این انتصاب، آینده استانی را رقم می‌زند که مردمش سال‌هاست از ناکارآمدی و سوءمدیریت رنج می‌برند. حمایت‌نامه ۱۰۰ استاد دانشگاه زمانی می‌تواند اعتبار داشته باشد که مبتنی بر شواهدی عینی از عملکرد مثبت و نقش‌آفرینی آشوری باشد. در غیر این صورت، این نامه چیزی جز تلاشی برای سهم‌خواهی گروهی نخواهد بود.
پرسش نهایی همچنان باقی است: آیا محمد آشوری، با کارنامه‌ای مملو از سکوت و انفعال، می‌تواند ناجی هرمزگان باشد؟
بهتر بود قبل از اینکه ۱۰۰ استاد دانشگاه همچین نامه‌ای را می‌نوشتند و امضا میکردند از موسس همان دانشگاه و نماینده ادوار دکتر شهریار مشیری مشورت می‌گرفتند.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا