تخریب خانه پدری مؤسس کارخانه خودکار بیک؛ زوال هویت شهری و تاریخی تهران
در یکی دیگر از وقایع تلخ مربوط به نابودی بناهای تاریخی، عمارت پدری علیاکبر رفوگران، بنیانگذار کارخانه خودکار بیک، که یکی از چهرههای مهم در صنعت نوشتافزار ایران به شمار میآید.
در سکوت خبری و بیخبری مسئولان تخریب شد. این عمارت، که بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی تهران محسوب میشد، به جای آنکه به مرکز گردشگری سنتی و فرهنگی تبدیل شود، به زیر آوار بیتوجهی و بیتدبیری رفت.
تاریخی که دیده نشد؛ لکهگذاری و شناسایی که صورت نگرفت
یکی از مهمترین دلایلی که باعث تسهیل تخریب این بنای ارزشمند شد، عدم ثبت و شناسایی آن در فهرست آثار تاریخی و فرهنگی بود. در طرح تفصیلی تهران، این عمارت تاریخی بهعنوان بنای ارزشمند لکهگذاری نشده بود و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز این خانه را شناسایی نکرده بود. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی بر ارزش تاریخی و فرهنگی این بنا تأکید داشتند.
مجوز تخریب این بنا بدون هیچگونه استعلام رسمی از وزارت میراث فرهنگی توسط عوامل شهرداری تهران صادر شد و این در حالی بود که بر اساس قوانین، هرگونه تغییر یا تخریب بناهای با ارزش تاریخی باید با تأیید نهادهای مربوطه و پس از انجام بررسیهای لازم صورت گیرد.
از نوستالژی به نابودی؛ خانهای که میتوانست فرهنگسرا شود
عمارت موسویان، خانهای که بخشی از خاطرات و تاریخ شهر تهران را در خود جای داده بود، نه تنها یک اثر تاریخی، بلکه نمادی از پیوند میان سنت و صنعت معاصر ایران بود. علیاکبر رفوگران، مؤسس کارخانه خودکار بیک، از چهرههای تأثیرگذار در توسعه صنعتی ایران بود و این عمارت میتوانست بهعنوان یک مرکز گردشگری و خانه فرهنگ، یادآور تلاشهای وی و خانوادهاش برای ارتقاء اقتصاد و فرهنگ کشور باشد.
بسیاری از کارشناسان حوزه میراث فرهنگی معتقد بودند که این بنا با داشتن قابلیتهای معماری و تاریخی قابلتوجه، میتوانست بهعنوان یک مرکز گردشگری سنتی و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد. متأسفانه، بهجای مرمت و بازسازی این خانه، شاهد تخریب آن بودیم.
تاریخ فراموششده؛ از عمارت تا یخچال وقفی
عمارت موسویان تنها بخش کوچکی از تاریخ ارزشمند خانوادههای موسویان و شریفی حقیقی در تهران بود. زمینهای این عمارت در گذشته به برادران حسین و کریم شریفی حقیقی تعلق داشت که علاوه بر ساخت این بنا، در قسمت شمالی آن یک یخچال طبیعی ساخته و وقف عام کرده بودند. این یخچال بهعنوان یکی از نمادهای فرهنگی و تاریخی منطقه، نشانهای از خلاقیت و مسئولیت اجتماعی این خانوادهها بود.
اما این یخچال نیز در دهه ۵۰ تخریب شد و اکنون با تخریب عمارت موسویان، بخش دیگری از تاریخ تهران به دست فراموشی سپرده شد. یخچالی که میتوانست یکی از نشانههای هویت فرهنگی و تاریخی منطقه باشد، مانند بسیاری از آثار دیگر، بهدلیل بیتوجهیهای مداوم به مرور زمان از بین رفت.
پیامدهای تخریب؛ از دست دادن هویت شهری
تخریب خانه پدری مؤسس کارخانه بیک، بخشی از روند وسیعتر نابودی بناهای تاریخی و هویتی تهران است. تهران که روزگاری بهواسطه معماریهای ارزشمند، باغهای تاریخی و بناهای نمادینش هویتی فرهنگی و تاریخی داشت، بهتدریج این میراث را از دست میدهد. این شهر به مرور زمان تبدیل به محیطی بیهویت و بدون تاریخ شده و جایگاه خود را به عنوان یک پایتخت فرهنگی و تاریخی در حال از دست دادن است.
بسیاری از صاحبنظران حوزه معماری و شهرسازی معتقدند که تخریب بیرویه آثار تاریخی تهران، یکی از اصلیترین دلایل تغییر چهره این شهر است. با از بین رفتن هر بنا یا عمارت تاریخی، نهتنها بخشی از هویت شهری نابود میشود، بلکه فرصتهای بالقوهای که میتوانست برای گردشگری و فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد، از بین میرود.
ضرورت بازنگری در حفاظت از میراث معاصر
عدم ثبت و شناسایی بناهای تاریخی مانند عمارت موسویان، نشان از وجود خلاءهای جدی در سیستم حفاظتی و نظارتی آثار تاریخی کشور دارد. کارشناسان بر این باورند که علاوه بر بناهای باستانی و آثار متعلق به دورههای کهن، باید توجه بیشتری به میراث معاصر و بناهای مرتبط با تاریخ صنعت و اقتصاد کشور صورت گیرد.
بسیاری از بناهای تاریخی معاصر که با توسعه صنعتی و شهری تهران مرتبط هستند، تاکنون مورد غفلت قرار گرفتهاند و در حال تخریب هستند. از جمله این موارد میتوان به خانههای تاریخی صنعتگران، معماران و چهرههای فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد که همگی بخشی از تاریخ معاصر کشور را شکل دادهاند.
پرسشهایی بیپاسخ؛ چرا بناهای تاریخی تهران تخریب میشوند؟
با وجود قوانین و نهادهای مربوط به حفاظت از میراث فرهنگی، پرسش اساسی این است که چرا همچنان شاهد تخریب بناهای تاریخی در تهران هستیم؟ آیا نبود نظارت کافی، خلاءهای قانونی یا نبود انگیزه اقتصادی باعث شده که میراث ارزشمند شهر به این راحتی از بین برود؟
یکی از دلایل مهم تخریب بناهای تاریخی، عدم وجود انگیزههای اقتصادی برای حفظ و مرمت این آثار است. بسیاری از مالکان این بناها به دلیل فشارهای اقتصادی و هزینههای بالای مرمت، ترجیح میدهند که بناهای تاریخی خود را تخریب کرده و بهجای آن ساختمانهای جدید و پرسودتری بنا کنند. از سوی دیگر، نبود برنامهریزی و سیاستگذاریهای منسجم برای حفظ آثار تاریخی، باعث شده که بسیاری از این بناها بهراحتی تخریب شوند.
لزوم توجه به حقوق شهروندی و هویت فرهنگی
تخریب عمارت موسویان و سایر بناهای تاریخی، نشاندهنده غفلت از اهمیت هویت فرهنگی و تاریخی شهر است. این بناها تنها مربوط به یک دوره یا یک خانواده خاص نیستند، بلکه بخشی از تاریخ مشترک تمام شهروندان هستند و حفظ آنها به معنای حفظ هویت جمعی و فرهنگی شهر است.
فعالان میراث فرهنگی بر این باورند که مسئولان و نهادهای ذیربط باید با ایجاد سیاستهای حمایتی و اقتصادی، مالکان بناهای تاریخی را تشویق به حفظ و مرمت آثار خود کنند. علاوه بر این، نهادهای نظارتی باید نظارت دقیقتری بر تخریبها و تغییرات اعمالشده در بافت تاریخی شهرها داشته باشند تا از ادامه این روند جلوگیری شود.
انتظار برای پاسخگویی مسئولان
تخریب عمارت موسویان و بیتوجهی به ارزشهای تاریخی آن، بار دیگر این سؤال را مطرح میکند که آیا نهادهای مسئول، برنامهای برای حفظ بناهای تاریخی معاصر دارند؟ آیا شهرداری تهران و وزارت میراث فرهنگی میتوانند از اینگونه تخریبها جلوگیری کنند؟
دوستداران میراث فرهنگی و شهروندان تهرانی اکنون انتظار دارند که مسئولان با پیگیری دقیق و پاسخگویی به سؤالات مطرحشده، مانع از تکرار اینگونه وقایع شوند و با بازنگری در سیاستهای شهری و میراثی، از نابودی بیشتر میراث فرهنگی پایتخت جلوگیری کنند.
در نهایت، هر تخریب بنای تاریخی بهمعنای از دست رفتن بخشی از هویت و فرهنگ شهری است و این خسارات جبرانناپذیر خواهند بود.
انتهای پیام