تیشه پوآرو بر پیکر خاتونهای ایران؛ گنجیابی و غارت میراث فرهنگی
در سالهای اخیر، گنجیابی غیرقانونی و غارت میراث فرهنگی به یکی از بحرانهای جدی کشور بدل شده است. این پدیده به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی، رشد فزاینده سوداگران و فرصتطلبان و نفوذ فضای مجازی در میان جوانان گسترش یافته است.
در میان این موج ویرانگر، نام «پوآرو» بهعنوان یکی از چهرههای اصلی و تاثیرگذار، بیش از سایرین به گوش میرسد؛ مردی که در فضای مجازی، بهویژه اینستاگرام، بهطور آشکار به ترویج حفاریهای غیرقانونی و تخریب آثار باستانی پرداخته و به سودجویان آموزش میدهد که چگونه میتوانند با از بین بردن گنجینههای ملی، به ثروتی بادآورده دست یابند.
اژدهایی به نام «پوآرو»
«پوآرو»، که الهامگرفته از شخصیت کارآگاه مشهور داستانهای آگاتا کریستی است، در فضای مجازی با این نام شناخته میشود، اما برخلاف شخصیت داستانیاش که به کشف حقیقت و مبارزه با جرم میپرداخت، او خود تبدیل به نماد جرم و جنایت علیه میراث فرهنگی ایران شده است. وی با ارائه آموزشهای گسترده درباره گنجیابی، دفینهیابی و نحوه استفاده از فلزیابها، بسیاری از جوانان و حتی افراد بیتجربه را به دام سودجویی و تخریب میراث فرهنگی کشور کشانده است.
در شرایطی که بسیاری از افراد جامعه با مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکنند، وعدههای پوچ و اغواکننده «پوآرو» برای یافتن گنج و ثروتهای مدفون، بسیاری را بهسوی این فاجعه ملی سوق داده است. او با بهرهگیری از واژگانی همچون «طلا»، «دفینه»، «فلزیاب»، «گوردخمه» و «باستان»، یک دنیای خیالی از ثروتهای پنهان را به مخاطبان خود نشان میدهد، دنیایی که آنها را به گسست از تاریخ و هویت ملیشان وامیدارد.
تخریب محوطههای باستانی؛ ضربهای به هویت ملی
اقدامات «پوآرو» و امثال او تنها به دزدی و غارت محدود نمیشود، بلکه او بهطور غیرمستقیم به تخریب و نابودی میراث فرهنگی کشور دامن میزند. حفاریهای غیرمجاز در محوطههای باستانی و تاریخی، باعث تخریب سازهها و از بین رفتن شواهد باستانشناسی میشود. بسیاری از آثار کشف شده در این حفاریها، نهتنها ارزش مالی ندارند، بلکه به دلیل عدم تخصص حفاران نابود میشوند یا بدون بررسی علمی به بازار سیاه راه مییابند.
این روند موجب شده که آثار باستانی کشور، که نه تنها از نظر تاریخی و فرهنگی اهمیت زیادی دارند بلکه بخشی از هویت ملی ایران هستند، به سادگی از بین بروند. مکانهای باستانی و آرامگاههای تاریخی که برای صدها سال دستنخورده باقی مانده بودند، اکنون با هجوم سودجویان، تخریب شده و دستخوش ویرانی میشوند. در واقع، اقدامات «پوآرو» و همدستانش تنها به سرقت اشیاء تاریخی ختم نمیشود؛ بلکه خساراتی جبرانناپذیر به تاریخ و تمدن ایران وارد میکنند.
سودای ثروت یکشبه، پایان فرهنگ هزارساله
آنچه این وضعیت را بغرنجتر میکند، انگیزههای اقتصادی افراد برای ورود به این عرصه است. بسیاری از جوانانی که به تشویق «پوآرو» به گنجیابی روی میآورند، تحت تاثیر وعدههای ثروت یکشبه قرار دارند. در شرایط اقتصادی دشوار کشور، این افراد بهجای روی آوردن به راههای قانونی و منطقی برای کسب درآمد، به خیال دست یافتن به طلاها و دفینههای پنهان، زندگی خود را به خطر میاندازند و در عمل به تخریب و تاراج میراث ملی میپردازند.
اما واقعیت این است که بسیاری از این حفاریها به نتیجه مطلوبی نمیرسند و حتی اگر اشیاء ارزشمندی یافت شود، فروش آنها به دلیل قوانین سفتوسخت مربوط به آثار باستانی، برای حفاران دشوار است. بسیاری از این اشیاء تنها از طریق قاچاقچیان به خارج از کشور منتقل میشوند و نهتنها سودی برای حفاران ندارد، بلکه ثروت فرهنگی کشور را نیز نابود میکنند.
لزوم مقابله با جریانهای مخرب گنجیابی در فضای مجازی
با وجود رشد سریع این جریانها در فضای مجازی، هنوز هم مقابله جدی با این افراد و محتواهای مخرب آنها صورت نگرفته است. پلتفرمهایی همچون اینستاگرام، به بستری برای تبلیغ فعالیتهای غیرقانونی تبدیل شدهاند و متاسفانه افراد مانند «پوآرو» بدون هیچ محدودیتی به ترویج و آموزش حفاریهای غیرقانونی میپردازند.
برای جلوگیری از این وضعیت، نیاز است که نهادهای مرتبط با حفاظت از میراث فرهنگی و همچنین پلیس فتا و سایر مراجع قانونی، بهطور جدی وارد عمل شوند و با استفاده از فناوریهای جدید، افرادی را که در فضای مجازی به تخریب و قاچاق میراث فرهنگی دامن میزنند، شناسایی و متوقف کنند. همچنین فرهنگسازی در زمینه اهمیت حفظ میراث فرهنگی و تاریخی کشور باید در دستور کار قرار گیرد تا مردم، بهویژه جوانان، آگاه شوند که ثروت واقعی کشور در تاریخ و تمدن آن نهفته است، نه در گنجینههای خیالی.
سخن آخر
غارت میراث فرهنگی ایران توسط افراد سودجو مانند «پوآرو» نهتنها به معنای از دست دادن اشیاء تاریخی و باستانی است، بلکه تخریب هویت ملی و فرهنگی کشور است. آنچه امروز به عنوان «گنج» و «دفینه» توسط این افراد به فروش میرسد، بخشی از تاریخ هزارساله ایران است که برای نسلهای آینده باید حفظ شود. در صورتی که جامعه و نهادهای مسئول به این تهدید پاسخ ندهند، ممکن است بخشهای مهمی از تاریخ و هویت ایران برای همیشه از دست برود.
انتهای پیام