آزموده را آزمودن خطاست

حسین زندی؛ روزنامه‌نگار

کمیته انتخاب وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پانزده نام از بین حدود پنجاه نامزد انتخاب و به شورای راهبردی تحویل داد که در بین راه یک نفر یعنی «رضا صالحی امیری» استعفا داد و به قول امروزی‌ها از گروه «لفت» داد. اما پس از مدتی بار دیگر برگشت و گروه را «فالو» کرد. اما عجیب این است که نام او خیلی زود در بین سه نامزد اصلی وزارت بر سر زبان‌ها افتاد تا جایی که گفته می‌شود خیلی زود به صندلی وزارت تکیه خواهد داد.

اگرچه صالحی امیری پیشینه و کارنامه قابل قبولی در سمت‌های پیشین ندارد اما روابط و لابی‌های او در مجلس و بین رجل سیاسی بر کسی پوشیده نیست.

حال پرسش این است؛ وزارتخانه‌ای که در سه حوزه مهم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی راهبری و تصمیم‌سازی می‌کند و اتفاقاً هر یک از این سه حوزه می‌تواند جایگاه وزارتخانه جداگانه‌ای را داشته باشد، چگونه قرار است تحت وزارت فردی اداره شود که برخلاف شعارهای دولت چهاردهم هیچ تخصص و تعهدی در این سه حوزه ندارد؟ مطرح شدن این نام نه تنها فعالان حوزه‌های یاد شده، بلکه بدنه وزارتخانه و اداره کل‌ها را نیز شوکه کرده است. فاصله گرفتن دولت چهاردهم از شعارهای انتخاباتی، بدون شک اعتماد عمومی را خدشه‌دار کرده و سرمایه‌های اجتماعی را از این حوزه‌ها دور خواهد کرد.

جناب صالحی امیری ممکن است در حوزه‌های دیگر و در بدنه وزارتخانه‌های دیگر مضر نباشد اما بدون شک در وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فاجعه و حاشیه به بار خواهد آورد. یکی از آسیب‌هایی که میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور دچار شده، نتیجه همین گماشتگان غیرمتخصص و غیر متعهد از وزارت تا اداره کل‌های و مدیران میانی حتی در شهرستان‌هاست. بخش مهمی از این مدیران را نمایندگان به اداره‌ها تحمیل کرده‌اند و امروز بازخوردهای عملکرد آنان را در استان‌ها و شهرستان‌ها می‌بینیم. خواست و مطالبه فعالان مدنی از دولت چهاردهم این است که حداقل اگر به شعار خود پایبند نیستید و از افراد متخصص استفاده نمی‌کنید از افراد متعهد استفاده کنید.

نکته دیگر این است که چرا همیشه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید قربانی باشد؟ چرا باید چنین افرادی که جایگاهی در وزارتخانه‌های دیگر ندارند به این وزارتخانه تحمیل شوند و چرا در همه دوره‌ها و دولت‌ها وزارت میراث فرهنگی قربانی و حیاط خلوت چنین افرادی می‌شود؟ انتخاب او تداوم راه وزیر فعلی است. متاسفانه دولت چهاردهم نیز وزارت میراث فرهنگی را چرخ پنجم گاری ‌می‌داند و به عنوان فرزند ناتنی دولت به آن نگاه می‌کند. بنابر این امیدی به این دولت نیز نیست.

اگر چه نام فرد متخصصی همچون محمد ابراهیم زارعی در بین آن ۱۵ نفر قرار دارد اما در قعر جدول جای گرفته است و شخصیت‌هایی چون فاطمه احمدی پور که تجربه کوتاه اما موفقی در سازمان میراث فرهنگی داشت، اصلاً به بازی گرفته نمی‌شود یا فرد خوشنام و با تجربه‌ای مانند علیرضا تابش کنار زده می‌شود. مشخص نیست شخصی به نام حسن فرطوسی از قوطی کدام بقال درآمده است؟

افرادی چون صالحی امیری و مرتضی رحمانی موحد از جان نیمه‌جان وزارت میراث فرهنگی چه می‌خواهند؟ بدون شک آبی از این افراد برای میراث و گردشگری و صنایع دستی گرم نخواهد شد و با انتخاب این افراد بدنه فرسوده وزارتخانه افسرده‌تر خواهد شد. اگر باوری در دولت چهاردهم به این سه حوزه یاد شده بوده و اولویت دولت باشد بدون شک به خواست افکار عمومی، متخصصان و بدنه وزارتخانه توجه بیشتری می‌شود.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا