سرنوشت وزارت میراث فرهنگی در دولت چهاردهم چه خواهد شد؟

مناظره‌های انتخاباتی ریاست جمهوری به نحو مأیوس‌کننده‌ای عاری از هر بحثی دربارۀ میراث فرهنگی این سرزمین بود. فضای مناظره‌ها، جدای از سیطرۀ ایدئولوژی و سیاست‌زدگی، به نحو نمادین به این امر هم اشاره داشت که نظام حکمرانی و نامزدهای تأیید صلاحیت‌شده تا چه حد دور از حال و هوای میراث فرهنگی و گردشگری و فرهنگ بودند. حالا با انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری، پرسش این است که سرنوشت وزارت میراث فرهنگی در دولت چهاردهم چگونه رقم خواهد خورد؟

۱. دستگاه میراث فرهنگی ایران که از سال‌ها پیش به‌تدریج –و طی دولت‌های نهم و دهم به‌تسریع- در مسیر تهی شدن از تخصص و کارآمدی و عقلانیت قرار گرفته بود طی سه سال گذشته نیز همچنان کمابیش در همان مسیر ره سپرده است.

۲. حضور و همراهی یکی از رؤسای اسبق سازمان میراث فرهنگی در یکی از جلسات مناظره این شائبه را برانگیخت که سرنوشت وزارت میراث فرهنگی متأثر از او و جریان منتسب به او خواهد شد. فارغ از قیل و قالِ مدح و ذمّ اما خوب است که شفافیت و سلامت و کار و کارنامه و وثوق و پاسخ‌گو بودن و نقدپذیری و معیارهایی از این دست ملاک داوری قرار گیرد. آن جریان با افراط در دسته‌بندی‌ها و انحصارگرایی و نقدناپذیری و نیز با اتخاذ پاره‌ای رویکردهای مقاطعه‌کارانه موجب انزوا و یأس شماری از صاحب‌نظران و دلسوزان و دوستداران میراث شد. در این زمینه البته هنوز گفت‌وگوهای انتقادی چندانی انجام نشده است.  
 
3. برخی اسامی مطرح‌شده برای تصدی این وزارتخانه هیچ نسبتی با این حوزه ندارند. دولت چهاردهم اگر قرار است وزیر نامیراثی دیگری بر سر کار بیاورد همان به که وزارت عزت‌الله ضرغامی را تمدید کند. هر وزیر نامیراثی چند سالی نیاز دارد تا با مسایل این حوزه آشنا شود و ضرغامی از این حیث پیش است. وزارت ضرغامی البته ضعف‌های بنیادینی داشت. ازجمله، «معاونت میراث فرهنگی» در دورۀ وزارت او ناکارآمد و مستأصل و بی‌نوا بود. بعضاً رفتارهای بقائی‌وار هم داشت. گواه بلیغ آن، انتصاب ناسزاوار «مدیر کل موزه‌ها» و «مدیر کل ثبت آثار» بود؛ همچنین است «نهضت عمومی تفویض اختیار» که در نبودِ منابع انسانی متخصص و کارآمد نقض غرض می‌نمود. ضعف دیگر وزارت ضرغامی تأنی و سستی مفرط بود. تعلل در تغییر رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و مماشات با برخی مدیران استانی -ازجمله استان تهران- نمونه آن است. نتیجه این مماشات نابودی شماری از آثار، بناها و بافتهای تاریخی است. مسایلی که درباره حفاری‌های غیرمجاز پیش آمد هم تأسف‌بار و تأثرانگیز بود. هرچند که منحصر به این دوره نبود و می‌توان آن را ذیل گفتمان انقلاب و البته حاکمیتِ یکدست فهم کرد.
ضرغامی وزیر مطلوب میراث نبود. روزی که از مجلس رای اعتماد گرفت کم تپق نزد. روزهای بعد هم کم خبرساز نشد، ازجمله با اظهار نظری خام دربارۀ حریم پاسارگاد (که البته بعداً خطایش را پذیرفت). با این حال، ضرغامی در میان وزرای دولت سیزدهم چند سروگردن فهیم‌تر، معتدل‌تر، کارآزموده‌تر، و حتی مسؤولانه‌تر رفتار کرد (آنها چه بودند!). از یاد نمی‌بریم که مدیران دولت «مهرورزی» با میراث چه کردند. از یاد نمی‌بریم که مدیرانِ مدعی میراث چه حلقه‌هایی از شرکت‌های صوری و واقعی گرداگرد میراث تنیده بودند. در دولت سیزدهم، که «دولت یکدست» بود، احتمالاً توقع می‌رفت شاهد اتفاقاتی شبیه «چندپاره شدن و انتقال میراث» و عزل و انتصاب شبانه رئیس موزه ملّی باشیم. اعتدال ضرغامی اما مانع تکرار آن وقایع شد. ضرغامی وقتی مورد خطاب و شماتت یکی از استادان باستان‌شناسی قرار گرفت آنقدر غیرت و تواضع داشت که شخصاً هم پاسخ بدهد و هم پیوند بگیرد و شنونده باشد. اسلاف او چنین نبودند. برخی از مشهورترین‌شان، که مدعی حق آب و گل میراث‌اند، اصحاب رسانه را ابولا و دراکولا می‌نامید و عمارت تاریخی و بی‌بدیل «مسعودیه» را غیرنفیس می‌خواند اما «برج میلاد» را اثر نفیس ملّی!
 
4. وزیر کنونی میراث فرهنگی، عزت‌الله ضرغامی، فرسنگ‌ها با وزیر مطلوب این عرصه فاصله دارد. زمین سخت واقعیت اما می‌گوید تغییر قابل اعتنایی در نظام حکمرانی ایجاد نشده است که وزیری متخصص از حیث علمی و متبحّر و مقتدر از حیث اجرایی سکاندار این وزارتخانه شود. وزیری که در چارچوب فعلی تاب بیاورد و موثر باشد. کاش مسعود پزشکیان نشان دهد که دریافت ما اشتباه است و وزیری به‌نسبه مطلوب بر مسند میراث بنشیند، اما اگر چنین نبود امیدواریم به جای انتصاب یک وزیر نامیراثی دیگر که خوشبینانه قرار است سه سال صرف آزمون و خطا و آشنایی با این حوزه کند، وزیر کنونی را آن هم به شرط تجدید نظر اساسی در بسیاری زمینه‌ها -ازجمله معاونت میراث فرهنگی- در جایگاه خود ابقاء کنند.
 
انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا