نگاهی گذرا به تاریخ دریای مکران
مکران ولایتی است که در جنوب بلوچستان قرار دارد و از سابقهای کهن برخوردار است.
این سرزمین امروزه به شرق استان هرمزگان بخشی از جنوبی کرمان و نواحی ساحلی استان سیستان و بلوچستان اطلاق می شود
دوران تاریخی دریای مکران، از زمان حکومت سومریها، در بیش از پنج هزار سال قبل آغاز شد. در کتیبههای باقیمانده از عهد سومریان، از مناطقی بانامهای مکن و ملوخ یادشده است که در مورد آنها، نظرات مختلفی وجود دارد. بسیاری از محققان، مکن، نام عمومی یکی از ولایات تحت امر هخامنشیان، که بعدها بهصورت مکه، مکا و مکیا آمده، و بر دو سوی سواحل دریای پارس گفته میشده، اطلاق کردهاند. مکران در عهد باستان و نیز در دوران اسلامی یکی از ایالات مهم شرقی ایران بوده و در منابع مختلف، محدوده آن بهصورت متفاوت ذکرشده است و بانام هایماکا (مکه)، گدروزیا و مکوران خوانده میشده و در هر دوره جزئی از کشور ایران بهحساب میآمده است. این سرزمین به دلیل طبیعت خشک و کمبود مواد غذایی چندان موردتوجه شاهان و حکومتها قرار نداشت. چنانکه تا پیش از اسکندر مقدونی هیچ گزارشی مبنی بر حضور شاهان و لشکریان در آن گزارش نشده است. باوجود طبیعت خشن و بیآب، شهرهای زیادی در مناطق نسبتاً آباد بلوچستان وجود داشت که بیشتر آنها در سواحل دریای مکران باهدف تجارت شکلگرفته بودند. و ایرانیان، هندیها و اعراب با کشتیهای تجاری از راه دریا کالاهای خود را در این مراکز عرضه میداشتند و بر ثروت و رفاه خود میافزودند. این پهنه آبی پیش از اسلام نامهای متغیری را تجربه کرده است در برخی از اسناد تاریخی این دریا را ادامه اقیانوس هند و در برخی دیگر از نقشههای پیش از اسلام این منطقه را دریای اریتره و در برخی منابع به همراه خلیجفارس “دریای پارس” ذکر کردهاند. مورخان و جغرافی نگاران یونانی پیش از میلاد، دریای مکران و خلیجفارس را باهم دریای پارس میخواندند.
در متون تاریخی و جغرافیایی ایران پس از اسلام که عمدتاً توسط جغرافیدانان مسلمان نوشتهشدهاند، نام این دریا غالباً”مکران” ذکرشده است و در برخی از منابع هم تمایزی میان دریای مکران و خلیجفارس قائل نشده و تمام بحر جنوبی ایران را بهعنوان دریای پارس نامگذاری و در تواریخ خود آوردهاند. در دیگر منابع مکتوب قدیم نیز نام این دریا به همراه خلیجفارس رویهم “دریای پارس” خواندهشده است. درواقع اینیک نام عمومی برای کل آبهای خلیجفارس، تنگه هرمز و دریای مکران بود که بعداً به سه نام تفکیک شد. همچنین نامهایی مانند: دریای بزرگ، دریای بزرگ جنوبی، دریای اعظم، دریا و اقیانوس هند، دریای شرقی، بحر شرقی، دریای پارس و یا بخشی از آن، بحر فارس، دریای پارسی، دریای مکران و پارس، بحر کرمان، بحر مکران و کرمان، دریای اریترا «اریتره – اریتروس – دریای سرخ»، دریای مکران و در سدهی اخیر دریای عمان هم کاربرد داشته است. در حقیقت پس از یورش اعراب به ایران چون ایرانیان قدرت سیاسی گذشته خود را ازدستداده بودند تغییراتی در برخی از اعلام جغرافیایی ایران صورت گرفت. در نقشهها، روایات تاریخی و اسناد موثق جغرافیایی یا تاریخی قدیمی پیش از قرن هجدهم نامی از دریای عمان و حتی کشور عمان به میان نیامده است. بهمرور نام دریای مکر آنکه برگرفته از سرزمینهای باستانی بلوچستان ایران و دارای تمدنی کهن بود به دلیل ویران شدن بنادر باستانی ایران پس از یورش اعراب و رونق و جایگزین شدن بنادر عمان به دریای عمان تبدیل شد. رونق بازارهای عمان بهجای بنادر و بازارهای چندین هزارساله ایران و اعمال سیاست استعماری دولت انگلیس در منطقه در جهت تأمین امنیت مستعمرات و نیز حفظ منافع خود در این مناطق (عمان و هند) از مهمترین دلایل کمرنگ شدن نام مکران و محو آن از کتب تاریخی است. اما آنچه مسلم است در طی ادوار تاریخی، دولتهای ایران و هند دولتهای مقتدر منطقه بوده و حق استفاده از سواحل دریاهای این منطقه – بهخصوص دریای مکران – را از آن خود میدانستهاند. امروزه هم سواحل دریای مکران تا مرز آبهای حاکمیتی کشورها متعلق به چهار کشور ایران، پاکستان، پادشاهی عمان و امارت متحده عربی است. با توجه به اینکه بیشترین خط ساحلی حاشیهی این دریا متعلق به ایران و سرزمین باستانی و تاریخی مکران بوده و تمدنهای باشکوهی در حاشیهی این پهنهی آبی شکلگرفته و موجب پویایی و شکوفایی جهان باستان شده و با همین نام قرنها در معادلات سیاسی، فرهنگی و تجاری نقشآفرینی کرده و این نام بر پهنه سرزمینی و آبی این منطقه قلمداد شده و قابل قیاس در هیچ ابعادی با سرزمین بیهویت، خشک، بیآب و گیاه که قرنها تحت قیمومیت و خراجگزار حکومتهای ایرانی بوده و جمعیت و وسعت بهمراتب کمتری نسبت به بخش ایرانی آن دارد، صحیح نیست و شایسته بازگشت به نام حقیقی آن یعنی مکران است و میبایست پژوهشگران و نویسندگان تاریخ هم از این نام تاریخی استفاده کنند. در حقیقت نام عمان تنها یک نام تجاری پس از یورش کشوری به کشور دیگر است که بر روی این آبها گذاشتهشده است و وجاهت تاریخی و برگرفته از یک تمدن نیست و این نام جعلی از زمانی در نقشهها رواج یافت که سوداگران اروپایی با امیران عمان همدست شدند تا از عمان و مسقط پایگاهی برای گسترش نفوذ خود در دریای مکران، خلیجفارس و کشورهای حاشیهی آن پدیدآورند. ازاینرو ضرورت دارد تا ضمن بازنگری به عرصههای هویت ملی و ارجگذاری به ساحت علم، فرهنگ، تاریخ و تمدن ایرانی، دستگاههای متولی آموزش در کشور ضمن اصلاح نقشهها و کاربرد این نام تاریخی در کنار نام خلیجفارس، از کاربرد نام”دریای عمان” بپرهیزند و در کاربرد بیشتر نام تاریخی “دریای مکران” بکوشند.