قبای زشت بر تن اثر ثبت جهانی زنجان

رهایی از چنگال داربست‌ها؛ آرزوی دست نیافتنی گنبد سلطانیه است کافی است  حدود ۴۰ دقیقه از اتوبان زنجان به سمت تهران مسیرتان را به سمت شهر سلطانیه تغییر دهید، تا خود را به دلرباترین و بزرگترین گنبد آجری جهان  برسانید، به یک شاهکار و نبوغ خلاقیت انسانی، به «گنبد سلطانیه» و به سومین پایتخت ایلخانی؛ به شهر «سلطانیه».

سعید فتوحی: اما وقتی وارد این شهر می‌شوید گویی این شهر آمادگی میزبانی یک اثر ثبت جهانی باشکوه را ندارد، گویی فراموش کرده که یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران  و مهمترین اثر تاریخی زنجان در آن نهفته است و گردشگران از گوشه و کنار ایران و جهان مشتاقانه به بازدید این اثر می‌آیند.

۹۲ سال از ثبت ملی گنبد سلطانیه می‌گذرد، اما از سال ۱۳۱۰ تاکنون هنوز نتوانسته‌ایم ابتدایی‌ترین خدمات و زیر ساخت‌های گردشگری را برای این شهر فراهم کنیم. 

کافی است با یک گروه خارجی راهی گنبد سلطانیه شوید تا شگفت‌زدگی  و هیجان آنها از بازدید این بنا را ببینید. چه ایرانی باشید چه خارجی از دیدن گنبد سلطانیه به وجد می‌آیید.

هنگام ورود به گنبد سلطانیه نخستین تصویری که می‌بینید بنرهای زشتی است که ظاهرا مهمان همیشگی نرده‌های سلطانیه است‌. بنرهایی با مضمون: اسکان گردشگران،سوییت‌‌های پارکینگ‌دار، آگهی فوت، تبلیغات حجاب و سردر ورودی نازیبا.

🔸گاما هنگام ورود برعکس باقی محوطه‌های ثبت جهانی و  کلیه محوطه‌های تاریخی مهم  ایران که خرید بلیت به صورت الکترونیک است، هیچ گیت الکترونیکی در این مجموعه وجود ندارد.

در محوطه مردم با فلاسک و زیر انداز و ظرفهای غذا نشسته‌اند و هیچ استراحتگاه خاصی برای مردم تعبیه نشده است.

ضروری است در محوطه مسیر عبور گردشگران  و محل استراحت آنها مشخص شود و بخش‌های کاوش شده یا بخش‌هایی که بعدها کاوش می‌شود به سایت موزه تبدیل شود.

در محوطه وسیع گنبد سلطانیه  توجهی به مناسب‌سازی فضا برای سالمندان و معلولان نشده است و امکان ورود این دو گروه نه تنها به طبقات گنبد بلکه به طبقه هم‌کف هم بسیار مشکل است این را از حرفهای افرادی که وارد مجموعه می‌شوند به تکرار می‌شنویم.

از گردشگران که پرس و جو می‌کنیم همگی از جانمایی و وضعیت سرویس بهداشتی شاکی هستند از نامناسب بودن تا عدم توجه به دسترسی معلولان و سالمندان و افراد با نیازهای ویژه.

وارد بنا می‌شویم. نخستین چیزی که جلب توجه می‌کند داربست‌هایی چند ده ساله است که کل دید را مخدوش کرده و از طرفی برای تبلیغات و نصب بیلبورد از آن استفاده شده است. 

در گنبد سلطانیه تنها یک راهنما از اهالی سلطانیه وجود دارد که دلسوزانه توضیح می‌دهد اما در چشمانش خستگی موج می‌زند، خستگی از همه آنچه بر میراث گذشته است. گنبد سلطانیه چند طبقه است و هر طبقه بدون اغراق به یک راهنما نیاز دارد، اما عملا چنین امکانی وجود ندارد‌.

و در تمام این مدت داربست‌ها همراه شماست. حتی لحظه ای که از بالا به پایین نگاه می‌کنید هم کوچکترین کور سوی امیدی برای دیدن عظمت این معماری وجود ندارد.

در ده‌های اخیر جز مرمت‌های جزئی اقدام خاصی انجام نشده است و هیچ‌کس نمی‌داند چه زمانی داربست‌ها این مهمانان ناخوانده از این بنای باشکوه جدا خواهند شد.

در کنار همه این موضوعات، آن طرف خیابان حسینیه‌ای وجود دارد که صدای بلندگوی آن بسیار بلند است و مشخص نیست چرا باید صدای آن اینقدر بلند باشد.

وقت خداحافظی از گنبد سلطانیه یک چیزی در ذهن ثبت می‌شود چرا شکوه این گنبد به دل مسئولان این شهر و استان ننشسته و چرا وزیر و معاونان گردشگری و میراثی و مسئولان استانی اقداماتی شایسته برای جذب گردشگر ، ارائه خدمات و مرمت و حفاظت این بنای جهانی انجام نمی‌‌دهند؟!

و چرا از اواخر دهه هشتاد تا کنونی مسئولان سالیانه وعده توخالی برداشتن داربست‌ها را داده‌اند؟!

 
انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا