وقتی فاضلاب روستای چند ده نفره از محوطه باستانی ششهزار ساله مهمتر است!
مدیر کل امور پایگاههای ملی و جهانی و مدیر کل میراث فرهنگی استان خوزستان دستور اجرای طرح ساماندهی سیستم دفع آبهای سطحی را در چگاسفلی ۶ هزار ساله صادر کردند!
مریم اطیابی: با وجود هشدارهای پیدر پی فعالان میراث فرهنگی در خصوص انتخاب مدیر پایگاه چگاسفلی که پیش از این کارنامه غیر قابل دفاعی در خصوص بافت تاریخی بهبهان و سایر اثار این شهر باستانی داشت، تیم ضرغامی چشمها و گوشها را بستند و او را به عنوان مدیر پایگاه چگاسفلی انتخاب کردند تا اثبات کنند آنچه به جایی نرسد فریاد است!
قابل پیشبینی بود که با انتخاب چنین فردی نخستین اقدام گرفتن مجوز دفع فاضلاب و کانالکشی و سپس در گامهای بعدی احتمالا گرفتن مجوز ساخت و ساز برای روستاییان خواهد بود. تا مطلوب نمایندگان محقق شود و رایها به سبدهایشان روانه؟!
نکته تاسفبار این که با وجود مقاومتهای میراثیان از سال ۹۴ و قرار گرفتن نام چگاسفلی در فهرست انتظار یونسکو برای ثبت جهانی، مسئولان میراث فرهنگی دولت انقلابی که شعارش برای انتخابات ساخت ۴ میلیون مسکن بود، عاجزند حتی جلسهای با وزیر مسکن و شهرسازی و بنیاد مسکن و رییس جمهوری بگذارند و نه ۴ میلیون خانه و نه ۴هزار یا ۴۰۰ خانه که ۴۰ خانه برای سکنه روستای چگاسفلی بخش زیدون بهبهان تهیه کنند تا جمعیت کمتر از ۱۰۰ نفر این روستای باستانی که خانههایش دقیقا روی عرصه قرار دارند، جابه جا شوند.
محوطهای که به گفته باستانشناسان حتی از شوش هم مهمتر است حالا محل اجرای آمال و آرزوهای کسانی شده که صندلی منصب برایشان از هر چیزی مهمتر است.
در راستای اجرای منویات همین افراد اینک خبر میرسد که ابتدا نامهای به تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ برای اجرای طرح ساماندهی سیستم دفع آبهای سطحی و وضعیت بهداشتی چگاسفلی ارسال و سپس دوباره محمدحسین ارسطوزاده مدیرکل میراث فرهنگی استان خوزستان در ۱۶ فروردین۱۴۰۲ جزییات طرح را برای رضا سامه مدیر کل پایگاههای ملی و جهانی ارسال کرده است.
و او هم در ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ به ارسطوزاده دستور داده تا با اجرای بخش محدودی از مسیر( حدود ۲۰ متر)مطابق جزییات اجرایی پیشنهادی اقدام شود.
چه کسی است که در میراث کار کرده باشد و سابقه این ۲۰ مترها را نداشته باشد. همه داستانها از ۲۰ متر شروع میشود به ناکجااباد ختم میشود.
«تل چگاسفلی» در دشت «زیدون» و در حاشیه جنوبی رودخانه زهره یکی از وسیعترین محوطههای پیش از تاریخ جنوب غربی ایران در دهه ۱۹۷۰.م توسط هیاتی به سرپرستی «هانس نیسن» از مؤسسهی شرق شناسی دانشگاه شیکاگو شناسایی و درسال ۱۳۸۸ ثبت ملی شد.
پس از انتشار اخبار تخریب محوطه عملیات گمانهزنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم محوطه «تل چگاسفلی» در سال ۹۴ انجام شد و در دی ماه همان سال نقشه آن به تصویب رسید.
بنا بر گفته های عباس مقدم- سرپرست کاوشهای باستانشناسی چگاسفلی- برنامه تعیین عرصه محوطه چگاسفلی در دو مرحله پیش میدانی و میدانی انجام شده و در حین این عملیات گورهای ۷هزار ساله هشتگانه کشف شد که نشان دهنده سنت منحصر به فرد تدفین در این منطقه است و نظیر آن در هیچ مکان دیگری پیدا نشده است.
او وجود نخستین گور آجری دنیا در چگاسفلی را یکی از دلایل مکفی برای ثبت جهانی این محوطه میدانست.
افزون بر یوسف مجیدزاده – باستانشناس پیشکسوت و کاوشگر محوطه تاریخی جیرفت – که در دو نامه در آذر سال ۹۹، خواستار حفاظت وثبت جهانی این محوطه شد. باربارا هلوینگ – استاد دانشگاه سیدنی و باستانشناس متخصص دوره پیش از تاریخ -، فرانک هول – رییس دپارتمان انسانشناسی دانشگاه ییل امریکا – و دنیل توماس پاتس – باستانشناس خاورمیانه دانشگاه سیدنی – از جمله باستانشناسان بینالمللی بودند که در نامههای جداگانه سعی کردند خواستار حفاظت این محوطه بینظیر شدند.
بیش از ۴۰۰ باستانشناس هم در دی ماه سال ۹۹ در نامهای به اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری وقت خواستار حفاظت کامل از این محوطه شدند.
یادآور میشود باستانشناسان در چگاسفلی سنگ نگارهای با نقش دو بز رو به روی هم یافتهاند. این نقشها سه هزار سال بعد به شکل دو غزال عربی روی گورهای «العین» امارات دیده شده با این تفاوت که اماراتیها محوطه باستانیشان را ثبت جهانی کردند ما فاضلاب کشی!!!!
بماند که سنگنگاره «هزور» فلسطین اشغالی هم به دوره برنز میرسد یعنی ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد. اما استلها( سنگنگارههای) چگاسفلی ۳۸۰۰ سال از یافتههای هزور قدیمیترند.
همچنان که باستان شناسان، پیکرکهایی در نواحی شرقی و غربی عربستان یافتهاند که نشان از تأثیر چگاسفلی روی آنها دارد.
کاوشهای چگاسفلی تعلق خلیج فارس به ایرانیها را به ۶ هزار سال پیش برد.
آثار تاریخی شناسنامه هویت شهر روستاست.
تخریب باقیمانده دیوار بارو گلپایگان موجب تکدر خاطر شهروندان و دوست داران میراث فرهنگی گردید که ضمن محکومیت این رفتار
ذکر چند نکته در مورد این بنا حایز اهمیت است. این دیوار باقیمانده قلعه بارو گلپایگان است که تا دهه هفتاد برج ها وقسمتهای دیگر پابرجا بوده است.باتوجه به شواهد، مصالح و اظهارات افراد مسن محل این بنا داری قدمت تاریخی میباشد، صحبت هایی که در مورد تاریخی نبودن این بنا مطرح گردیده درصورتی صحیح است که کار باستان شناسی صورت گرفته باشد که اینگونه نبوده.
.درصورت خطرساز بودن این بنا میبایست بازسازی و رفع خطر انجام میگرفت نه تخریب
دستگاه های مجری میبایست هرگونه اقدام مشابه را علاوه بر اداره میراث فرهنگی گلپایگان از انجمن های مردم نهاد گلپایگان که اشراف به محله های گلپایگان دارند انجام دهند
.انتظار میرود با استشهادیه مردمی اقدامات مشابه انجام نگیرد
.ثبت نبودن بنایی در فهرست آثار ملی دلیلی بر تاریخی نبودن آن نیست کما اینکه سابقه تخریب بنای ثبتی در گلپایگان وجود دارد(حمام تاریخی مسجد حاجی)
میراث فرهنگی گلپایگان بصورت سرپرستی میباشد و امکانات ونیروهای انسانی جوابگوی شهرستان گلپایگان نمیباشد، از مسولین ارشد شهرستان انتظار میرود پیگیری تبدیل سرپرستی به اداره میراث فرهنگی را در اولویت قرار دهند
تخریب این بنا نباید آغازی بر تخریب سایر بناها و خانه های تاریخی گلپایگان گردد یا باعث سهل انگاری در حفظ آثار دیگر گردد
از همه همشهریان گرامی بعنوان عضوی از این انجمن درخواست میگردد نسبت به حفظ آثار و ابنیه تاریخی اهتمام و هرگونه موارد مشابه را به اطلاع اعضای انجمن برسانند.
مهدی یاوری مدیرعامل انجمن وردپاتکان گلپایگان
انتهای پیام