باکو، برای مصادره «ورزش زورخانهای» آستین بالا زد!
نیلوفر منصوری خبرنگار
پس از آنکه جمهوری باکو در به ثبت رساندن (به عبارتی بهتر در سرقت) ورزش زورخانهای به نام خودش در سایت بازیهای کشورهای اسلامی در باکو ناکام ماند، بار دیگر برای اینکه شانس خود را دوباره امتحان کند، با پروندهای ملی به یونسکو پا گذاشته تا بلکه ورزش زورخانهای ایرانی را که ثبت جهانی است و به گفته مورخان، اساس و شکلگیری آن از ایران بوده و چهارچوب آن از سوی پوریای ولی تعریف شده، تصاحب کند.
در روزهای برگزاری هفدهمین نشست کمیته میراث ناملموس و انتظار پروندههای روی میز یونسکو برای دریافت رأی تأیید ثبت جهانی هستیم. در این میان وجود برخی پروندهها که تهدیدی علیه میراث معنوی و فرهنگی ایران محسوب میشوند، سؤالبرانگیز است. چرا این کشور برای ثبت میراث معنوی ورزش زورخانهای که قبلاً در اجلاس کنیا به عنوان میراث معنوی بشریت به ثبت جهانی رسیده است، اصرار دارد؟ از سوی دیگر چرا هیچ واکنشی از سوی مسئولان میراث فرهنگی و وزارت ورزش در این زمینه وجود ندارد؟
در همین زمینه رئیس فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی در گفتوگو با «ایران» از این موضوع اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید که این موضوع را پیگیری میکند. به گفته مهرعلی بارانچشمه، موضوع ورزشهای زورخانهای جزو میراث ناملموس به نام کشور ایران ثبت جهانی شده است و هیچ کشور دیگری حق ندارد آن را به نام خود مصادره کند.
برای پیگیری بیشتر و به رغم تلاشهای بسیار، موفق به ارتباط با محسن مهرعلیزاده رئیس فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی نشدیم و همچنین تلاشها برای ارتباط با مصطفی پورعلی، مدیرکل دفتر ثبت و حریم آثار، حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی وزارت میراث فرهنگی نیز بیثمر بود.
ورزشی به درازای تاریخ ایران
اسناد و مدارک تاریخی گواه این هستند که ورزش زورخانهای ریشه در درازای تاریخ بسیار کهنتر از جمهوری تازه تأسیس باکو دارد، ورزشی که به دوران باستان برمیگردد. این کشور کوچک در سایت بازیهای کشورهای اسلامی در باکو در گزارشی، مبدأ ورزش زورخانهای را به خودش نسبت داده بود. این ادعا در حالی مطرح شد که سالها پیش فدراسیون بینالمللی ورزشهای زورخانهای توسط ایران در تهران تأسیس شده بود. خوشبختانه پس از پیگیریهای مسئولان، تارنمای بازیها به اصلاح ادعاهای واهی خود پرداخت و در متن توضیح رشته ورزش زورخانهای اعلام کرد که «با توجه به حقایق تاریخی موجود منشأ ورزش زورخانهای کشور ایران است که قدمت آن به ۳۰۰۰ سال پیش و نظاممند شدن آن به ۷۰۰ سال پیش توسط پوریای ولی میرسد.»
دولت باکو پیش از این هم چشم طمع بسیاری به میراث معنوی و فرهنگی و ورزشی ایران داشتند و روی بسیاری از این مواریث دست گذاشتهاند. چنانچه با ادعای بیپایه و اساس خود ورزش چوگان ایران را به نام خود ثبت کردند. حکیم نظامی گنجوی را که به قول خود شاعر «دهقان فصیح پارسی زاد» است ترک معرفی کردهاند، ثبت تارنوازی و موارد بسیار دیگر نمونههایی است که این کشور مدعی مالکیت آن است. در آخرین مورد جمهوری باکو ثبت میراث معنوی «ورزش زورخانهای و فرهنگ پهلوانی و کشتیگیری» را به یونسکو پیشنهاد داده است؛ پروندهای که در تاریخ ۲۵ آبانماه ۱۳۸۹ برابر با ۱۶ نوامبر۲۰۱۰، در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران به ثبت جهانی رسیده است.
به گفته پژوهشگر مسائل قفقاز، جمهوری آذربایجان بخشی از قلمرو ایران از دوره باستان تا دوره قاجار بوده. یکی از ۱۷ شهر قفقاز که در دوران جنگ ایران و روس در دوره فتحعلی شاه قاجار در معاهده صلح گلستان و سپس ترکمانچای از ایران جدا شد. آنگونه که داوود دشتبانی در گفتوگو با «ایران» میگوید: ریشههای ورزش باستانی و زورخانهای در داستانهای ایرانی مثل شاهنامه، آثار نظامی گنجوی، سمک عیار و گرشاسپنامه، ویس و رامین و آثار دیگر متون ایرانی به روشنی وجود دارد و از سوابق، ویژگیها، ریشهها، حرکتها و اصطلاحات این ورزش باستانی سخن بسیار رانده شده است.
آنگونه که در آثار به جا مانده از گذشته نشان داده میشود، این ورزش در ابتدا به عنوان فنون رزمی استفاده میشده و بعدها به یک ورزش تبدیل شده است. به احتمال خیلی زیاد، اسناد ورزش زورخانهای، در زمان ثبت ورزش زورخانهای به یونسکو ارائه شده و پروندههای دقیقی در این زمینه وجود دارد که استنادات کاملاً روشن آن نشان از ایرانی بودن این ورزش دارد.
این پژوهشگر میافزاید: پیوستن جمهوری آذربایجان به پرونده ثبت جهانی ایران هیچ ایرادی ندارد زیرا این کشور بخشی از ایران تاریخی بوده و این مراسم یک میراث مشترک است، اما ادعای انحصاری و اشتباه او قابل پیگیری است.
سرقت میراث معنوی ایران
جمهوری باکو مدتهاست که ادعای بیاساسی در زمینههای مختلف ازجمله ورزش چوگان، ترک بودن حکیم نظامی گنجوی، تارنوازی، شاهنامه طهماسبی، صنعت مسگری، فرش و نگارگری ایرانی، مینیاتور شاهنامه، دلمه ایران و… را مطرح میکند. «همه این موارد نشان میدهد که تلاشهای جمهوری آذربایجان مبنای علمی و فرهنگی ندارد و متأسفانه یکسری اقدامات سیاسی نادرست است که این کشور در ضدیت با هویت، تاریخ و گذشته خود در پیش گرفته است.» دشتبانی با بیان این مطالب به سردرگمی و گرفتاری عدم هویت فرهنگی و ملی آذربایجان اشاره میکند و میگوید: تا زمانی که این کشور به گزارههای درست علمی، فرهنگی و اصالت خود برنگردد و آنچه که در تاریخ این کشور گواه بر پیوستگی با ایران فرهنگی و تاریخی است، اذعان نداشته باشد، همچنان این سردرگمی و بلاتکلیفی گریبانگیر این کشور حدوداً ۳۰ ساله است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مستقل شده است.
گود زورخانه
سالیان سال گذشته است اما هنوز هم نام پهلوان که به میان میآید تواضع، فروتنی و خاکساری تداعی میشود. گودی که به مانند محراب، هم جسمشان را زورمند و قوی پنجه میساخت و هم درون را از فروتنی و تواضع سرشار میکرد. روزی که دیگر محبوبیت این ورزش کمکم رنگ باخت و پهلوانان یکییکی از گود زورخانه به سمت تشکهای کشتی روانه شدند، اما طولی نکشید که میلهای بیجان و فراموش شده گوشه زورخانه، بسان ققنوسی دوباره از میان خاکستر خود برخاستند و جان تازهای به زورخانهها دادند و این ورزش پهلوانی را به عنوان میراث معنوی در یونسکو به ثبت جهانی رساندند.
حال باید دید که این بار در هفدهمین نشست کمیته میراث ناملموس یونسکو، مسئولان میراث فرهنگی ایران چه سیاستی را اتخاذ میکنند و در مورد این پرونده و دیگر پروندهها از جمله ملانصرالدین و فرهنگ چایخوری چه واکنشی نشان میدهند.
منبع: ایران
انتهای پیام