کاسبان فیلترینگ و تحریم: دو روی یک سکه

در سال‌های اخیر، فیلترینگ فضای مجازی در ایران به موضوعی بحث‌برانگیز تبدیل شده است. با گسترش فیلترینگ پلتفرم‌های جهانی مانند اینستاگرام، تلگرام و توییتر (X)، نارضایتی عمومی از محدودیت‌های اعمال‌شده بر ارتباطات و اطلاعات افزایش یافته است. با این حال، فیلترینگ صرفاً یک ابزار محدودکننده نیست، بلکه به نظر می‌رسد که پشت پرده‌های اقتصادی و منافع خاصی نیز در این میان نقش دارند.

حسن عباسی: بسیاری معتقدند که همان‌گونه که برخی از تحریم‌های بین‌المللی به نفع افراد و گروه‌هایی خاص در داخل کشور تمام شد، فیلترینگ نیز به منبعی برای سودآوری تبدیل شده است.

در حالی که دولت‌ها در برخی کشورها اقدام به محدودسازی شبکه‌های اجتماعی می‌کنند، این اقدامات غالباً نقض آشکار آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات محسوب می‌شود. اقدام اخیر برزیل در فیلتر کردن شبکه اجتماعی ایکس نمونه‌ای از این روند است که با واکنش‌های گسترده‌ای همراه شد. اگرچه برخی رسانه‌های داخلی ایران به این رویکرد برزیل اشاره کردند تا فیلترینگ در کشور را توجیه کنند، اما افکار عمومی چنین استدلال‌هایی را به‌ندرت می‌پذیرد.

نقش اقتصاد در فیلترینگ

فیلترینگ در ایران نه تنها باعث محدودیت در دسترسی به اطلاعات می‌شود، بلکه به نظر می‌رسد شبکه‌ای از منافع اقتصادی پشت این تصمیمات وجود دارد. شرکت‌هایی که با دولت قراردادهای بزرگ برای فیلترینگ بسته‌اند، سودهای کلانی از این فرایند می‌برند. علاوه بر این، بازار سیاه فروش فیلترشکن‌ها نیز رونق دارد. به طوری که برآورد می‌شود گردش مالی این بازار به هزاران میلیارد تومان می‌رسد. برخی گزارش‌ها نشان می‌دهند که افراد صاحب‌نفوذ و قدرت در پشت این شبکه‌ها حضور دارند و از سودهای هنگفت حاصل از فیلترینگ بهره‌مند می‌شوند.

حکمرانی فضای مجازی: رویکردی جدید مورد نیاز است

حکمرانی صحیح بر فضای مجازی تنها از طریق سرکوب و فیلتر کردن قابل‌دستیابی نیست. در جهانی که تکنولوژی دیجیتال به سرعت در حال پیشرفت هستند، هیچ کشوری نمی‌تواند خود را از این تحولات جدا کند. فیلترینگ به مثابه دیواری است که در دنیای امروز غیرقابل‌دفاع است. به جای این، باید به سوی رویکردی بازتر و مسئولانه‌تر حرکت کنیم.

اولین گام در این مسیر، آزادسازی فضای مجازی از محدودیت‌های فعلی است. با برداشتن فیلترها، ایران می‌تواند نقش فعالی در جهان دیجیتال ایفا کند و با تنظیم دقیق قوانین و مقررات، محتوای مجرمانه را بدون سرکوب آزادی بیان کنترل نماید. باید توجه داشت که بخش مهمی از حکمرانی درست، تقویت رسانه‌های حرفه‌ای است. در شرایطی که تلویزیون و مطبوعات به شدت از مرجعیت افتاده‌اند و مردم برای دریافت اطلاعات به پلتفرم‌های خارجی روی آورده‌اند، تقویت و اصلاح صدا و سیما و روزنامه‌ها باید در اولویت قرار بگیرد.

فیلترینگ: یک معضل اقتصادی؟

علاوه بر چالش‌های سیاسی، به نظر می‌رسد که انگیزه‌های اقتصادی قوی پشت فیلترینگ در ایران وجود دارد. شرکت‌هایی که فیلترینگ را اجرایی می‌کنند و نیز فروشندگان فیلترشکن‌ها، در این میان نقش اساسی دارند. به گفته برخی منابع، افرادی از میان صاحب‌قدرت‌ها نیز در این شبکه‌های اقتصادی حضور دارند و از این روند سود می‌برند. این موضوع نشان می‌دهد که فیلترینگ از یک ابزار سیاسی به یک منبع درآمد اقتصادی برای برخی تبدیل شده است.

در نهایت، اگر ایران به دنبال حکمرانی صحیح بر فضای مجازی است، باید این شبکه‌های اقتصادی را افشا کند و بر مبنای شفافیت و عدالت، قوانین جدیدی برای فضای مجازی وضع کند که ضمن حفظ آزادی‌های فردی و اجتماعی، امنیت را نیز تضمین نماید. این مسیر می‌تواند کشور را از چرخه بی‌پایان فیلترینگ و سودجویی خارج کند و به سوی یک حکمرانی دیجیتال متعادل و مؤثر هدایت نماید.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا