زورگویی استعمار گر پیر در عصر قاجار
قسمت دوم
رشادت و دلیری سربازان تنگستانی و فرمانده وطن دوست آنان باقر خان ، را از شرحی که در ناسخ التواریخ آمده می توان دریافت :”اما از آن سوی لشکر انگلیس روز دوشنبه نهم ربیع الثانی در حلیله دو فرسخی بندر بوشهر از مراکب بحریه پیاده شدند . . . روز چهارشنبه با شش فوج سرباز و هزار سوار و سی عراده توپ به جانب قلعه ی بهمنی که یک فرسخی بوشهر است ، رهسپار شدند و وقت سربر زدن آفتاب به کنار قلعه آمدند و این همان روز که هنگام سپیده دم باقر خان از بوشهر برسید و هنوز از رنج راه نیاسوده بود که جنگ پیوسته گشت و باقر خان و احمد خان ، پسرش ، و شیخ حسین چاه کوتاهی با چهار صد تفنگچی به قوت عدد و کثرت عدو نگران نشدند و چون شیران جنگی آهنگ رزم کردند . از دو رویه گلوله ی توپ و تفنگ باریدن گرفت و کشتی های بزرگ انگلیسی نیز از دریا عبور کرده در برابر قلعه ی بهمنی ایستاده شد و توپ های شصت و شش پوند به سوی قلعه گشاده گشت بالجمله از بحر و بر جنگ درانداختند باقر خان و مردم او استوار بایستادند و از هنگام سربرزدن آفتاب تا نیمه ی روز نیران حرب مشتعل بود و زمین جنگ چنان تنگ افتاد که ایرانیان با شمشیر به روی انگریزان درآمدند و جمعی را با تیغ بگذرانیدند . . . هفتصد و چهل تن از لشکر انگلیس را به خاک درافکندند و پنج عراده توپ مآخوذ داشتند و بر زیادت از این پنجاه تن از مردم مهندس و حکیم و سردار تباه شدند و مردم جراحت یافته نیز بسیار داشتند . هفتاد و دو تن از خویشاوندان باقر خان و شصت کس از سپاه او مقتول گشت.
ولی بالاخره تنگستانی ها شکست خوردند باقر خان به نزد شجاع الملک می رود و احمد خان فرزند وی در جنگ کشته می شود
پس از تسلط نیروهای بریتانیا بر بندر بوشهر به دستور مقامات بریتانیایی حکمران ایرانی و هفت تن از همراهان او را به عنوان اسیر جنگی به بمبئی فرستادند و در بوشهر حکومت نظامی بر قرار شد و انگلیسی ها چنان بر شهر مسلط شدند که حتی مقررات حکومتی نیز برای آنجا تعیین نمودند .
نفوذ دولت استعماری انگلستان در ایران از این زمان به بعد چنان گسترش یافت که آنان موفق شدند امتیازات عدیده ای از جمله فروش دخانیات در ایران ، امتیاز بانک شاهنشاهی و . . . را از دولت قاجاریه دریافت کنند و هر چه بیشتر بر این آب و خاک دست اندازی کنند .
در این سال ها که دولت استعماری انگلیس بر نواحی جنوبی تسلط داشت این علما و روحانیون بودند که هموراه با اعتراضات مردمی علیه استعمار پیشقدم بودند و هیچ فرصتی را برای تشویق مردم جهت ابراز احساسات ضد اجنبی از دست نمی دادند . مثلآ در فوریه ۱۹۰۶ میلادی موقعی که مدیر کل گمرک از تخلیه محمولات شناورهای محلی در باراندازهای خصوصی جلوگیری می کرد ، مردم بلافاصله به علما مراجعه کردند ، و آنها نیز توانستند مدیر گمرک را وادار ساخته تا دستوراتش را لغو کند . همچنین مسیو هین سنز مدیر گمرک بوشهر که در رفتار با افراد محلی شیوه ی سختی در پیش می گرفت باعث شد که دشمنی مردم علیه او بر انگیخته شود به طوری که کشمکشی بین کارمندان گمرک و کارکنان شناورهای تشاله ای درگرفت . بعضی از روحانیون از کارکنان شناورها حمایت کردند که در نتیجه خصومت دامنه داری پی ریزی شد و همین امر سبب انتقال دریابیگی و مسیو هین سنز در ۱۹۰۶ میلادی از بوشهر شد . و در همین سال ها بود که نیروهای محلی برای مقابله با نیروهای انگلیسی و ضربه زدن به آنها سعی می کردند که در راه ها به آنها حمله کنند و خساراتی وارد سازند چنانکه سر پرسی کاکس در گزارش سالانه خود در ۱۹۰۶ میلادی آورده: ” در آغاز ماه سپتامبر سروان ای . اف . ردی جمعی ارتش هند ، که از طریق شیراز و تهران عازم مشهد بود در بین این راه مورد تهدید واقع شد ،و تقریبآ مقارن همین احوال ، کاردانی که حامل کالاهای شرکت دیکسون بود ، در کنار کنار تخته مورد تعرض قرار گرفت ، و محمولاتش هم به سرقت برده شد . در نقطه ی دیگری موسوم به ، پل آبگینه ، سر جوقه ی هندی ، جمعی دایره ی حمل و نقل که تصدی ۱۰۰ رآس قاطر را به عهده داشت چند ساعتی متوقف گردید و رآسی ۱۰ شاهی باج از او مطالبه شد . ”
یکی از بزرگترین جنایات انگلیس در ایران که به کمک روسیه انجام گرفت قرارداد ۱۹۰۷ میلا ی بود که در زمان نخست وزیری امین السلطان اتابک در پترزبورگ پایتخت روسیه ، به امضاء رسید که بر اساس آن ایران به سه منطقه ی ، شمال روسیه ، جنوب انگلیس و یک منطقه ی ظاهرآ بی طرف تقسیم شد .