لازمه‌بافی و سلسله‌سازی

دفتر آقای میرسلیم خطاب به قائم مقام صدا و‌سیما نامه‌ای منتشر کرده است و در خصوص مناظره نامبرده و یکی دیگر از همکارانش در مجلس انتقاداتی را مطرح کرده است. بسیار بعید است که این نامه بدون نظر ایشان تنظیم شده باشد و به احتمال زیاد نامبرده بر محتوای نامه نظارت دقیق داشته‌اند. صرفنظر از نکته اخیر و محتوای آن برنامه و مضمون این نامه، بخشی از نامه بهانه‌ای است برای تأمل در نکته‌ای حقوقی و‌ مبتلابه جامعه و کشور و نخبگان.

در بند ۱۱ نامه آمده است: «… بسیار تأسّف بار است که در دقیقه ۳۰/۵۴، آقای کوچی میگویند: « همین آشغالِ داخلی…، همین پژوپارسِ داخلی را میگویم»، و مجری بازهم ساکت میمانَد و لبخند میزند! در حالیکه اطلاق واژه قبیح آشغال، نه تنها توهین به تولیدکنندگان و فرزندان متخصّص و عموم مردم این مرز و بوم، بلکه بی‌احترامی محرز به ساحت رهبر معظّم انقلاب است…».

براساس این نامه اگر کسی به پژو پارس داخل بگوید «آشغال» توهین به مردم و بی‌احترامی به رهبری است. این برداشت برای نگارنده تازگی ندارد و مبتنی است بر دو رویکرد لازمه‌گیری و سلسله‌ مراتب‌سازی.

لازمه‌گیری یعنی اینکه لوازمی برای حرف شخص بتراشیم که نه مراد و مقصود او بوده و نه عرف چنین لوازمی را بار می‌کند و نه حتی به ذهن گوینده چنین لوازمی خطور کرده است.

سلسله مراتب‌سازی یعنی گفته شود فلان مسؤول زیر مجموعه فلانی است و فلانی زیر مجموعه ثالث و ثالث زیرمجموعه دیگری. آنگاه نقد نسبت به نفر اول، نقد و ردّ نفر چهارم محسوب شود! در این نگاه نقد به هر مسؤولی با سه یا چهار واسطه به رهبری و با هفت واسطه به خود ‌خداوند متعال منجر می‌شود.

این مطالب اگر در حد نامه‌نگاری باشد مشکلی ندارد و باعث خنده یا‌ تعجب یا تأسف است اما این شوخی تلخ زمانی تبدیل به مصیبت می‌شود که برخی نهادهای امنیتی همینگونه لازمه‌گیری و سلسله‌بافی می‌کنند و این شاهکار، سنگ بنای پرونده‌سازی و در نهایت تعقیب و محاکمه می‌گردد. برگه‌های اول بسیاری از پرونده‌های امنیتی ترکیبی است از لازمه‌گیری-‌سلسله‌بافی که با تحلیل‌های سیاسی-احساسی همراه شده است. این توهمات وقتی در کنار تفسیر موسّع از تبلیغ علیه نظام و همکاری با دول متخاصم و نشر اکاذیب و توهین به مقامات قرار گیرد ابعاد فاجعه روشنتر می‌گردد.

نهایت آنکه ای کاش برخی حضرات بجای گزارش‌نویسی‌های امنیتی، خلاقیت خویش را در نگارش رمان‌های پلیسی-جنایی و طنز یا سرمقاله‌های روزنامه‌های متوهّم به کار می‌گرفتند و چنین برای آزادی بیان و نهی از منکر نسبت به حاکمان، مانع‌تراشی نمی‌کردند.

محسن برهانی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا